خودزنیهای بایدن مکرون و سوناک
در هفتهای که گذشت، سه تن از برجستهترین رهبران جهان غرب خودزنی کردند که احتمالاً تبعات طولانیمدت سیاسی و اقتصادی را در پی خواهد داشت. این رهبران شامل جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه و ریشی سوناک، نخستوزیر برکنارشده بریتانیا هستند.
این داستان را نمیتوان دستکم گرفت چون کشورهای تحت رهبری آنها از قدرتهای هستهای بهشمار میروند که اولین، ششمین و هفتمین اقتصاد بزرگ جهان را هدایت میکنند. منظور از خودزنی این است که پس از آنکه حزب مکرون در انتخابات پارلمان اروپا ضربه تحقیرآمیزی خورد، به امید کسب اختیارات تازه با برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمان قماری کرد که دومین مرحله آن روز گذشته برگزار شد.
در بهترین حالت هزینهای که مکرون بابت این اقدام پرداخت میکند، یک مجلس معلق است. در بدترین حالت او وارد وادی جدیدی میشود که فرانسویها آن را «همزیستی» با نخستوزیر راست افراطی میدانند. سوناک تا پایان سال فرصت داشت تا در بریتانیا انتخابات برگزار کند اما ۴ جولای را انتخاب کرد. او و حزباش حالا برکنار شدهاند و برای ۱۴ سال حکومت محافظهکاران که برگزیت، بهرهوری پایین بیسابقه و رشد کمتر از میان اتحادیه اروپا را بهارمغان آورد، پایانی را رقم زد. برخی از متحدان بایدن از سال گذشته تا الان در خفا گفتهاند که او بهتر است میراث خود را با کنارهگیری و آمدن یک نامزد جوانتر برای رقابت با دونالد ترامپ، بهیادگار بگذارد.
در عوض بایدن برای اینکه بتواند روند مسنتر شدن خود را متوقف کند و سپس رایدهندگان را متقاعد کند، قمار کرده که پس از مناظره هفته گذشته شانس موفقیت بسیار کمتری خواهد داشت. اینکه این سه ماجرا تماماً در عرض یک هفته اتفاق افتادهاند و کشورهای دموکراتیک غربی در حال و هوای ضد مقامات فعلی خود که اغلب خلاف منافع اقتصادیشان است، قرار گرفتهاند، ماهیت درست این شرایط را نشان میدهد که بهویژه در مورد فرانسه صدق میکند. تصمیم مکرون برای برگزاری این انتخابات سهسال زودتر از موعد آن براساس این منطق پیچیده بود که رایدهندگان به خود میآیند و بهجای رویارویی با چشمانداز حاکمیت راست افراطی به او اختیار تازهای میدهند.
در عوض انتظار میرود حزب راست افراطی اجتماع ملی بیشترین درصد آراء را در دور دوم انتخابات پارلمان کسب کند و پس از آن بااختلاف کم حزب «جبهه جدید مردمی» که ائتلاف تازهتاسیس از چپگرایان است که همه از جمله سوسیالیستهای چپ میانه گرفته تا «فرانسه تسلیمناپذیر» بهرهبری یک تروتسک پیشین را در برمیگیرد. این هفته، بیش از ۲۰۰ نامزد از دور دوم انتخابات فرانسه کنارهگیری کردند چون کمپ مکرون و چپگرایان در حال هماهنگی بودند تا مانع کسب اکثریت قاطع برای حزب اجتماع ملی شوند و حق آنها برای انتخاب نخستوزیری که بهمدت سهسال باید با مکرون همزیستی ناخوشایندی داشته باشد را سلب کنند.
دوران ریاستجمهوری مکرون سال ۲۰۲۷ بهپایان میرسد. محتملترین نتیجه انتخابات روز گذشته، پارلمانی معلق است اما اهرمهای بزرگی از چپها و راستهای افراطی دارد. این موضوع هفت سال پیشرفتهای اقتصادی مکرون را بهخطر میاندازد. دورانی که فرانسه مالیات کسب و کارها و مالیات بر ثروت را کاهش داد، اشتغال و حقوق بازنشستگی را برای تشویق استخدام بیشتر اصلاح کرد و بههمین ترتیب ۲ میلیون شغل جدید و ۶ میلیون کسب و کار تازه ایجاد کرد.
سوفیا بوش و چارلز لیچفیلد در شورای آتلانتیک مینویسند: «بازارها میتوانند شاهد باشند که هم راست افراطی و هم چپ افراطی وعده معکوس کردن اقدامات صرفهجویانه در هزینههای دولت فعلی (مانند اصلاحات حقوق بازنشستگی) را بدون خنثی کردن این منابع با منابع جدید درآمدزا میدهند. این موضوع در زمانی اتفاق میافتد که کسری بودجه سالیانه فرانسه بالای ۵درصد تولید ناخالص داخلی است و بدهی عمومی حدوداً ۱۱۰درصد آن. پیروزی گسترده حزب کارگر بریتانیا که با کمترین تعداد کرسیهای حزب محافظهکار در ۲۰۰ سال گذشته همراه بود، بیشتر نکوهشی برای حاکمیت ۱۴ ساله حزب محافظهکار بود تا حمایت از کییر استارمر.
مجله اکونومیست که بهندرت از چپهای بریتانیا حمایت میکند از حزب کارگر پشتیبانی کرد چون «بالاترین شانس برای مقابله با بزرگترین مشکل بریتانیا را داشت: کمبود مزمن و جانکاه رشد اقتصادی». بایدن باید در ماه آینده تصمیم بگیرد که در رقابت باقی میماند یا نه و درباره این تصمیم درحالیکه وظایف ریاستجمهوریاش ادامه دارد، فکر کند. بهزودی نشست هفتادوپنج سالگی ناتو برگزار میشود. او در بحبوحه جنگ در اروپا و خاورمیانه و همچنین تنشها در آسیا از سران کشورها و دولتهای سیویک عضو دیگر ائتلاف خواهد بود. چالشها هیچوقت تا این اندازه بالا نبودهاند.