مصر، گرفتار آتش جنگ در غزه
کامران بخاری، استاد امنیت بینالملل دانشگاه اتاوا
روابط اسرائیل و مصر هرگز آنقدرها گرم نبوده است. دو طرف در سالهای ۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ با یکدیگر جنگیدهاند. اما تیراندازی بین نظامیان دو طرف به لطف معاهده صلح ۱۹۷۸ که با میانجیگری ایالات متحده انجام شد، عملاً رخ نداده بود و این امر به دههها خصومت میان دو طرف پایان داد. اما اخیراً نیروهای نظامی دو طرف در مرز رفح با یکدیگر درگیر شده و به سمت هم تیراندازی کردهاند.
البته معاهده صلح مصر با اسرائیل هزینههایی هم برای قاهره داشت. پس از امضای این معاهده تا سالها جهان عرب، قاهره را بهخاطر دست کشیدن از آرمان فلسطین نبخشید. تنها سه سال پس از امضای معاهده، انورسادات، رئیسجمهور مصر در اکتبر سال ۱۹۸۱ توسط گروهی از سربازان که از تصمیم او عصبانی بودند، ترور شد.
پس از امضای این معاهده، عضویت مصر در اتحادیه عرب به مدت یک دهه و تا سال ۱۹۸۹ به حالت تعلیق درآمد. پنج سال بعد، سازمان آزادیبخش فلسطین و اسرائیل به توافقنامه اسلو در سال ۱۹۹۳ دست یافتند و یک سال بعد پیمان صلح میان اسرائیل و اردن به امضا رسید.
مصریها بهعنوان پیشگامان صلح اعراب و اسرائیل، فکر میکردند که دیدگاه آنها نهتنها ثابت شده است، بلکه در حال تبدیل شدن به دیدگاه اصلی در میان کشورهای منطقه است. اما زمانی که اسرائیلیها و فلسطینیها به مذاکرات مربوط به وضعیت نهایی رسیدند - که میتوانست با ایجاد یک کشور فلسطینی پایان یابد - نیروهایی اسلامگرا مانند حزبالله و حماس محبوبیت زیادی در میان نیروهای ملیگرای عرب به دست آوردند.
قاهره درک میکرد که نمیتواند کاری برای مهار حزبالله انجام دهد و اینکه شامات به سرعت در حال تبدیل شدن به بخشی از حوزه نفوذ ایران بود. از نظر مصر، حماس معضل بسیار بزرگتری بود. نهتنها شیوه مبارزه حماس با اسرائیل در دهه ۹۰میلادی، نقش مهمی در کیفیت مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین نداشت، بلکه موجب شد که جناح راست اسرائیل قدرت بیشتر یافته و بنیامین نتانیاهو در قدرت ظهور کند.
هرگز در مورد ایجاد یک کشور فلسطینی بسیار مشتاق نبود، بهویژه به این دلیل که معتقد بود ایجاد چنین کشوری منافع امنیت ملی مصر را به خطر میاندازد. اما خصومتهای بیوقفه میان اسرائیل و فلسطینیها برای قاهره به مراتب خطرناکتر بود.
سازمان آزادیبخش فلسطین که دیگر تحت رهبری فتح قرار گرفته بود تسلطی بر عرصه سیاسی فلسطین نداشت و بهطور جدی توسط حماس که ایده مبارزه مسلحانه را دنبال میکرد، به حاشیه رانده شد. در برههای از زمان اسرائیل توانست تا حدود زیادی قابلیت عملیاتهای انتحاری حماس را خنثی کند اما در سال ۲۰۰۴ که یاسر عرفات از دنیا رفت، ضربه بزرگی به سازمان فتح وارد شد و جریان اصلی جنبش فلسطین تکهتکه شد.
یک سال بعد، تشکیلات خودگردان تازهتأسیس فلسطین دومین انتخابات پارلمانی خود را برگزار کرد و حماس ۷۴ کرسی از ۱۳۲ کرسی شورای قانونگذاری فلسطین را به دست آورد. این یک نقطه عطف برای مصر و سرزمینهای فلسطینی بود. قاهره اکنون خود را بین اسرائیل و حماس میدید که میدان نبرد این دو، در مرز مصر قرار داشت.
البته از نظر مصر، حماس فقط یک نیروی خارجی نبود که بتواند روابط مسالمتآمیز مصر و اسرائیل را تضعیف کند. حماس بهعنوان شاخهای از اخوانالمسلمین، که در مصر تأسیس شد، پیوندهای ارگانیکی با این جنبش بزرگ مخالف دولت مصر داشت و بنابراین بهطور اتوماتیک به یک مشکل سیاسی داخلی برای مصر تبدیل شد.
زمانی که جنگ داخلی فلسطین در سال ۲۰۰۷ آغاز شد و طی آن شاخه شبهنظامی حماس، غزه را تصرف کرد، وضعیت برای مصر بدتر شد. این وضعیت در جریان قیام بهار عربی پرتنشتر شد. در سال ۲۰۱۱، حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر، که عملاً از زمان مرگ سادات، رهبری مصر را برعهده داشت، برکنار شد و یک سال بعد با نامزدی از اخوانالمسلمین جایگزین شد.
اخوانالمسلمین در انتخابات پارلمانی نیز پیروز شد. اگرچه دولت اخوانی مصر از کمک به حماس در طول جنگ غزه در سال ۲۰۱۲ خودداری کرد، اما ارتش مصر نسبت به نحوه رفتار اسرائیل در حرکت به جلو بسیار هوشیار بود. در هر صورت، ارتش مصر در سال ۲۰۱۳ قدرت را از اخوانالمسلمین پس گرفت و در سال ۲۰۱۴، عبدالفتاحالسیسی، رئیسجمهور کنونی را به قدرت رساند. این تسلط نگرانیهای داخلی در مورد حماس را برطرف کرد، اما حماس همچنان قدرت برتر در غزه شناخته میشد و گروه فتح و تشکیلات خودگردان نیز در کرانه باختری قدرت را در دست داشتند.
قاهره رویکردی دوجانبه برای این وضعیت ایجاد کرد. نخست، با اسرائیل برای محاصره نوار غزه همکاری کرد تا حماس را مجبور به مذاکره با فتح کند. چندین دور از مذاکرات با میانجیگری مصر شکست خورد، اما نقش میانجیگری مصر تثبیت شد و توانست تا حدودی منافع مصر را تامین کند. دوم اینکه قاهره در درگیریهای سالهای ۲۰۰۸، ۲۰۰۹، ۲۰۱۲، ۲۰۱۴ و ۲۰۲۱، از طرف حماس با اسرائیل مذاکره کرد تا آتشبس برقرار شود. برای حدود ۱۵ سال، مصر توانسته نوعی نظم را با وجود هرجومرج زیاد در غزه حفظ کند.
وقتی حماس در ۷ اکتبر به اسرائیل حمله کرد شرایط دیپلماتیک بسیار بدی برای قاهره ایجاد شد و اوضاع تغییر کرد. مصر تحت فشار شدید در میانجیگری برای آتشبس، به یک بازیگر اصلی در مذاکرات غیرمستقیم بین اسرائیل و حماس تبدیل شد. قاهره شرایطی را مهیا میکند که ایالات متحده و قطر که پناهگاهی برای رهبری مرکزی حماس است، در این مذاکرات دخیل باشند.
این رویه قاهره برای ارسال این پیام به مردم مصر است چراکه مردم مصر به مسئله فلسطین بسیار توجه دارند. بنابراین دولت مصر قصد دارد نشان دهد که با تب و تاب کار میکند تا به مرگ و ویرانی در غزه پایان دهد. دولت السیسی که در دسامبر گذشته برای سومین دوره رئیسجمهور شد، با مشکلات جدی اقتصادی مواجه است و برای حفظ نظم داخلی در تقلا است.
در ماه مارس، مصر پس از تصویب وام ۸ میلیارد دلاری صندوق بینالمللی پول، به یک بسته کمک مالی ۵۰ میلیارد دلاری نیز نیاز داشت. به زبان سادهتر، مرگ یک سرباز به دست اسرائیل در مرز رفح اصلاً در راستای مصالح مصر نیست و میتواند به نارضایتیهای داخلی در مصر دامن بزند. مصر بههیچعنوان تمایلی ندارد درگیری میان حماس و اسرائیل در غزه، جرقه نارضایتیهای داخلی در مصر باشد.
با توجه به اینکه مشاور امنیت ملی اسرائیل میگوید عملیات نظامی در غزه احتمالاً تا پایان سال ادامه خواهد داشت، خطر درگیریهای بیشتر، هرچند تصادفی، ممکن است افزایش یابد. اکنون که اسرائیل گذرگاه مرزی رفح را کنترل میکند، برای نیروهای امنیتی مصر دشوارتر شده است که صرفاً کنار بنشینند و به اسرائیلیها اجازه دهند عملیات خود را انجام دهند، بهخصوص اگر این عملیات منجر به کشته شدن شهروندان مصری و فلسطینی شود.
مشخص نیست چه چیزی باعث شد که سرباز مصری به سمت سربازان اسرائیلی شلیک کند اما نیروهای مسلح هیچ کشوری نمیتوانند کاملاً در برابر احساسات عمومی مصون باشند. با این حال، مصر تمایلی به تامین امنیت در غزه پس از جنگ ندارد، به همین دلیل است که این کشور و دیگر رهبران عرب پیشنهاد اسرائیل برای استقرار یک نیروی عربی در آنجا تا زمانی که یک دولت فلسطینی راهاندازی شود را رد کردند.
با این حال، قاهره نمیتواند اشغال مجدد اسرائیل را نیز بپذیرد. براساس گزارش ۲۳ میپولیتیکو، دولت بایدن در حال بررسی انتصاب یک مقام آمریکایی - احتمالاً مستقر در صحرای سینا - به عنوان مشاور ارشد غیرنظامی برای نیروهای عمدتاً فلسطینی در زمان پایان درگیری است. این بخشی از برنامه واشنگتن برای ایفای نقش «برجسته» در بیرون آوردن غزه از هرج و مرج است.
این بدان معناست که مصر، صرفنظر از ترجیحاتش، نقشی کلیدی در شکلگیری غزه پس از جنگ خواهد داشت. حتی با تشدید درگیریهای داخلی در دولت تحت رهبری نتانیاهو، بعید به نظر میرسد که عزم اسرائیل برای نابودی حماس پایان یابد. راه پایان خصومتها طولانی و نامشخص به نظر میرسد و از دیدگاه مصر، تا آن زمان ممکن است خیلی از مسائل مسیر اشتباهی طی کنند.