| کد مطلب: ۲۳۲۵۱
مـعنای نوبل اقتصادی 2024

رشد پایدار اقتصادی بدون توسعه سیاسی؛ هرگز

مـعنای نوبل اقتصادی ۲۰۲۴

۱۲ سال پیش، وقتی کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» منتشر شد، دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون، نگاه نه‌چندان تازه‌ای را در اقتصاد سیاسی مطرح کردند؛ واقعیت آن است که بسیاری می‌دانستند که برای توسعه و رونق اقتصادی، فعالان اقتصادی باید آزاد باشند تا تصمیم بگیرند اما آنچه که آنها ابداع کردند و آن را پرورش دادند، پشتوانه سیاسی و اجتماعی توسعه اقتصادی بود. این دو با ارائه تجربیات تاریخی که کشورها پشت سر گذاشته بودند یک موضوع را به وضوح بیان کردند و شفاف ارائه دادند و آن این بود که بدون «نهاد سیاسی آزاد»، «توسعه اقتصادی پایدار امکان‌پذیر نیست.»

جایزه نوبل اقتصادی امسال – 2024- به سه اقتصاددان و دانشمند علوم سیاسی اعطا شد. دیروز که اعطای نوبل اقتصادی به دارون عجم‌اوغلو، سیمون جانسون و جیمز رابینسون اعلام شد به احتمال خیلی زیاد بسیاری از کتاب‌خوانان یاد دو کتاب بسیار معروف دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون افتادند که از قضا در ایران هم ترجمه شده است؛ «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» و «راه باریک آزادی»  دو کتابی است که این دو با هم نوشته‌اند.

در این دو کتاب این دو دانشمند به یک موضوع بسیار مهم می‌پردازند و آن این است که توسعه‌یافتگی بدون تشکیل نهادهای سیاسی که حافظ آزادی اقتصادی است رخ نمی‌دهد و اتفاقاً همین سوژه مهم، نهادها هست که نهاد نوبل را واداشت تا جایزه نوبل اقتصادی امسال را به این سه نفر اعطا کند؛ آن هم به خاطر «مطالعاتی که چگونه نهادها شکل گرفته‌اند و بر رونق و رفاه اثر گذاشته‌اند.» 

12 سال پیش، وقتی کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» منتشر شد، دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون، نگاه نه‌چندان تازه‌ای را در اقتصاد سیاسی مطرح کردند؛ واقعیت آن است که بسیاری می‌دانستند که برای توسعه و رونق اقتصادی، فعالان اقتصادی باید آزاد باشند تا تصمیم بگیرند اما آنچه که آنها ابداع کردند و آن را پرورش دادند، پشتوانه سیاسی و اجتماعی توسعه اقتصادی بود. این دو با ارائه تجربیات تاریخی که کشورها پشت سر گذاشته بودند یک موضوع را به وضوح بیان کردند و شفاف ارائه دادند و آن این بود که بدون «نهاد سیاسی آزاد»، «توسعه اقتصادی پایدار امکان‌پذیر نیست.»

شروع کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» بسیار تکان‌دهنده است؛ شهری در جنوب ایالات متحده آمریکا است به اسم «نوگالس» واقع در ایالت آریزونا. شهروندان این شهر مکزیکی‌تبار هستند. شهر نوگالس آمریکا با شهر نوگالس مکزیک با یک دیوار مرزی از هم جدا شده‌اند. تبار این دو شهر یکی است. شاید خاله یا عموی یکی از شهروندان نوگالس آمریکا در مکزیک باشد. اما سرنوشت شهروندان این دو شهر، زمین تا آسمان با هم فرق دارد.

جوان نوگالس آمریکایی آینده درخشانی را پیش رو دارد، می‌تواند نه‌چندان سخت دکتر یا مهندس یا حتی سیاستمدار شود، اما آینده جوان نوگالس مکزیکی به احتمال خیلی زیاد یا جذب گروه‌های مافیایی است و یا کشته شدن در نیمه عمر زندگی خود.  آنچه که سرنوشت این دو جوان را از هم جدا می‌سازد، نهادهای سیاسی و اجتماعی آمریکا و مکزیک هستند. جوان آمریکایی در تعیین سرنوشت خودش نقش‌آفرین است اما جوان مکزیکی به سختی می‌تواند در سرنوشت خود نقش‌آفرین باشد.

نمونه‌های مشابه این را ما می‌توانیم در کشورهای جهان سوم و یا حتی خاورمیانه پیدا کنیم. داشتن کشوری با «حاکمیت قانون» در آینده شهروندان بسیار موثر است؛ حتی اگر این قانون، قانون مدرن نباشد. قانون قدیم می‌تواند مدرن شود، اما نبود قانون برای شهروندان سرنوشتی جز تباهی ندارد.

کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» به زبان‌های گوناگون ترجمه شد و برای مدت‌های مدید جزو پرفروش‌ترین کتاب‌هایی بود که نیویورک‌تایمز معرفی می‌کرد. زبان سلیس و منطقی همراه با تجربیات تاریخی کشورها – حتی کشور آفریقایی بوتسوانا – نمونه‌هایی هستند که می‌توان از آنها درس آموخت. 

در کتاب «راه باریک آزادی» که حدود هفت سال پس از کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» منتشر شد آنها «توسعه نهادهای سیاسی» را که پشتوانه «توسعه پایدار اقتصادی» است بسط و تفسیر کردند و توضیح می‌دهند که چرا بدون توسعه نهادها، رشد و توسعه پایدار اقتصادی امکان‌پذیر نیست. شاید این سوال در ذهن متبادر شود که چین چطور بدون نهاد سیاسی آزاد – دموکراسی -  توانسته پیشرفت زیادی بکند و قدرت دوم اقتصادی جهان شود؟

یعنی یک کشور توسعه‌یافته تلقی شود. در واقع الگوی چینی که اکنون بسیاری از کشورهای جهان سوم آن را مدنظر قرار داده‌اند – یعنی توسعه اقتصادی بدون توسعه سیاسی – سوالی است که پیش از این از دارون عجم‌اوغلو هم پرسیده شده بود و آن اینکه رشد اقتصادی بدون دموکراسی تا چه اندازه پایدار است؟ به اعتقاد عجم‌اوغلو، رژیم‌های آتوریته به دلایل گوناگون در دست‌یابی به رشد درازمدت پایدار با مشکل مواجه خواهند شد؛ چون فاقد نهادهای فراگیر که بتوانند رشد پایدار داشته باشند، هستند.

در این باره می‌توان بیشتر تشریح کرد که آن را به زمان دیگری می‌شود موکول کرد. اما بیانیه‌ای که آکادمی نوبل در خصوص چرایی اعطای جایزه نوبل به این دانشمند صادر کرده، خواندنی است. آنها «اهمیت نهادهای اجتماعی برای رونق کشور را نشان داده‌اند. جوامعی با حاکمیت ضعیف قانون و نهادهایی که جمعیت را استثمار می‌کنند، رشد نمی‌یابند یا تغییر برای زندگی بهتر را ایجاد نمی‌کنند. تحقیقات این برندگان به ما کمک می‌کند که بفهمیم، چرا.»

دارون عجم‌اوغلو، اقتصاددان ترکیه‌ای‌تبار است که اکنون در «ام‌ای‌تی» تدریس می‌کند. جیمز رابینسون، استاد علوم سیاسی و حکمرانی است که در دانشگاه شیکاگو درس می‌دهد و سیمون جانسون، اقتصاددان بریتانیایی است که او هم در «ام‌ای‌تی» تدریس می‌کند.

دارون عجم اوغلو سومین شهروند ترکیه است که جایزه نوبل را می‌برد. پیش از او اورهان پاموک، جایزه ادبی نوبل  و عزیز سنجر جایزه شیمی نوبل را برنده شده بودند. 

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار