ستارهای حامی سینمای مستقل/رابرت ردفورد ستاره سینمای آمریکا در ۸۹ سالگی درگذشت
رابرت ردفورد؛ هنرپیشه، کارگردان و تهیهکننده شهیر آمریکایی دیروز در سن ۸۹ سالگی در خواب و در کوههای اطراف پروو یوتای آمریکا درگذشت.

رابرت ردفورد؛ هنرپیشه، کارگردان و تهیهکننده شهیر آمریکایی دیروز در سن ۸۹ سالگی در خواب و در کوههای اطراف پروو یوتای آمریکا درگذشت. روزنامه نیویورک تایمز که این خبر را منتشر کرد، اعلام کرد که هنوز علت مرگ او مشخص نشده است. ردفورد، یکی از ستارههای محبوب سینمای آمریکا بود و با موهای بلوند و چشمان رنگیاش، دل بسیاری از تماشاگران را میربود. ردفورد در ۱۸ اوت ۱۹۳۶، در سانتامونیکا به دنیا آمد. پدرش شیرفروش و حسابدار بود و او آنطور که خود در مصاحبهای بیان کرد، خیلی کم او را که سه صبح از خانه بیرون میزد و هشتشب باز میگشت، میدید.
در همین دوران، گاهی نیز او را به کتابخانه میبردند و در همین بازدیدها او به اسطورهشناسی علاقهای زایدالوصف یافت. در مدرسه البته دانشآموز ضعیفی بهحساب میآمد، زیرا نه از نظام آموزشی رایج چندان خوشش میآمد، نه جذابیتهایی که پرسهزنی در بیرون از مدرسه برای او ایجاد میکرد، کم بود. به ورزش و هنر ـ هر دو ـ البته علاقه داشت و دورهای نیز بیسبال بازی میکرد. بعد از فارغالتحصیلی از طریق بورس بیسبال وارد دانشگاه شد اما با فوت مادر و افراط رابرت جوان در میگساری، بورس را از دست داد. بعد از آن، به نقاشی روی آورد و در کلاسهای نمایش و طراحی آکادمی آمریکایی هنرهای نمایشی نیویورک نیز شرکت میکرد.
22ساله بود که با لولا ون واگنن، مورخ آمریکایی، ازدواج کرد. این ازدواج ۲۷ سال پایید و حاصل آن چهار فرزند بود. مقارن ازدواج البته فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی را نیز آغاز کرد. برای بازی در فیلم «صندلی چارلی پوینت» (۱۹۶۲)، نامزد دریافت جایزه امی بهترین بازیگر نقش مکمل شد. در همان سال اما نخستین فیلماش را نیز با نام «شکار جنگ» کارگردانی کرد. در سال ۱۹۶۵ برای بازی در فیلم «درون دیزی کلاور» جایزه گلدنگلوب بهترین ستاره نوظهور را بهدست آورد.
اوج موفقیت رابرت ردفورد در دهه ۱۹۶۰ اما وقتی رقم خورد که در کنار پل نیومن در فیلم «بوچ کسیدی و ساندنس کید»، به ایفای نقش پرداخت. با این فیلم، او به ستارهای واقعی بدل شد. سهسال بعد فیلم «جرمایا جانسون»، ساخته سیدنی پولاک، با حضور او به موفقیتی خارقالعاده در گیشه دست یافت و نام او بیشازپیش بر سر زبانها افتاد. همکاری بعدی او با نیومن نیز بسیار موفق از آب درآمد؛ فیلمی بهنام «نیش» به کارگردانی جورج روی هیل که فیلم قبلی مشترک این دو ستاره را نیز او ساخته بود.
از دیگر فیلمهای موفق ردفورد در دهه ۱۹۷۰ میتوان به فیلم «همه مردان رئیسجمهور» اشاره کرد. این فیلم درباره رسوایی واترگیت ساخته شده بود و توانست در هشت رشته اسکار، نامزد و در چهار رشته، برنده اسکار شود. ردفورد البته در میان برندگان نبود. ازاینمنظر او بهطورکلی بازیگری بدشانس بود و با وجود اینکه بارها از نامزدهای فستیوالها بود، اما کمتر جایزهای بهدست آورد. البته برای «بوچ کسیدی و ساندنس کید»، جایزه بفتا به او تقدیم شد. یکبار دیگر نیز البته جایزهای به او تعلق گرفت، اما اینبار بهعنوان بدترین بازیگر مرد در فیلم معروف «پیشنهاد بیشرمانه».
رابرت ردفورد به کارگردانی نیز علاقه ویژهای داشت و وقتی در سال ۱۹۸۰ فیلم «مردم معمولی» را ساخت، بسیار مورد تشویق قرار گرفت. برای همین فیلم جایزه اسکار، گلدنگلوب و جایزه انجمن کارگردانان آمریکا در زمینه بهترین کارگردانی را نیز دریافت کرد. ازاینمنظر، او شباهتی داشت به کلینت ایستوود که جدا از بازیگری در کارگردانی نیز درخشید.
از دیگر فیلمهای مهم او میتوان به «مسابقه تلویزیونی» اشاره کرد. یکیدیگر از فعالیتهای مهم او در حوزه سینما، راهاندازی جشنواره فیلم ساندنس بود؛ جشنوارهای که قصد داشت به فیلمهای مستقل ساخت آمریکا توجه نشان داده و فیلمهای تولیدشده با بودجههای کم را حمایت کند. ازقضا فیلمهای بسیاری از فیلمسازان مشهور همچون کوئنتین تارانتینو، استیون سودربرگ، جیم جارموش و کوین اسمیت، برای نخستینبار در این جشنواره بهنمایش درآمد.