توان روایت نخست/مرور شماره ۱۸۲ ماهنامه مدیریت ارتباطات
شماره ۱۸۲ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» به مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور منتشر شد.

شماره ۱۸۲ ماهنامه «مدیریت ارتباطات» به مدیرمسئولی امیرعباس تقیپور منتشر شد. این شماره با پروندهای متمرکز بر «جنگ ترکیبی رسانهای» و نقش شبکههای برونمرزی در شکلدهی به افکار عمومی، تحلیلی از وضعیت رسانهای کشور و نقش آنها در جنگ ۱۲ روزه ارائه میدهد. تقیپور در یادداشت خود بدین نکته اشاره میکند که «جنگ اخیر نشان داد که خط مقدم نبرد دیگر صرفاً جغرافیایی نیست؛ امروز، میدان اصلی جنگ، ذهن و احساس مردم است و شبکههای اجتماعی در این میدان، بازیگران اصلیاند.
هجمه اطلاعات، انتشار شایعات، تولید ترس و تردید، عملیات روانی پیدرپی؛ همگی سلاحهایی مدرناند که در جنگ رسانهای به کار گرفته میشوند» و بنابراین «تنها راه مصونسازی جامعه، تقویت سواد رسانهای مردم است. مردمی که آموزش ندیدهاند، چگونه پیامها را تحلیل کنند و اهداف پشت آنها را بشناسند». در پرونده ویژه این شماره با عنوان «هیولایی در اتاق نشیمن» اما به طور مفصل به شبکه ایران اینترنشنال پرداخته شده است. در این پرونده ابتدا از راهبردهای رسانههای اسرائیل صحبت شده و بعد از آن از ایراناینترنشنال به عنوان بازوی رسانهای این رژیم در جنگ دوازدهروزه نام برده شده است.
در توضیح این پرونده آمده است که رسانههای وابسته به ساختار سیاسی در ایران معمولاً یکسویه، کُند و سانسورمحور عمل میکنند و از سوی دیگر، مردم در شرایط بحران به دنبال منبعی میگردند که سریع، شفاف و بدون فیلتر به آنها اطلاعات بدهد. وقتی این نیاز پاسخ داده نشود، فضا برای روایت رقیب باز میشود. در این میان، شبکه ایراناینترنشنال در انتشار لحظهای و بیوقفه محتوا موفق عمل کرد. استفاده از زیرساخت رسانهای قدرتمند و تیم چندزبانه نیز باعث شد روایت این شبهرسانه در همان لحظات نخست اتفاقات سالهای اخیر ایران شکل بگیرد. این شبکه، الگوریتمهای شبکههای اجتماعی را با پستهای کوتاه، هشتگهای هماهنگ و انتشار ویدئوهای کوتاه جذاب به نفع خود مهندسی کرد.
روایت اینترنشنال فقط خبری هم نبود بلکه ترکیبی از تصویرسازی و احساسسازی بود. با استفاده از ویدئوهای احساسی، موسیقی و شعار، هویت جمعی جدیدی خلق شد. این شبکه از داستانگویی احساسی (Emotional Storytelling) برای ایجاد دوقطبی «مردم در برابر حاکمیت» بهره برد. ایراناینترنشنال با ترکیب تکنیکهای احساسبرانگیز، روایتمحور، چهرهمحور و موسیقیمحور توانست ذهن بسیاری از مخاطبان را در لحظات بحرانی هدایت کند؛ هدایتهایی که بیش از آنکه بر پایه اقناع عقلانی باشد، بر همجهتسازی احساسی با روایت مسلط شبکه استوار بود.
عبدالجواد موسوی اما در این زمینه در متنی با عنوان «رسانه یا دستگاه نفرتپراکنی» نوشته است: «درست که اینترنشنال کمی حرفهایتر است و خوشآبورنگتر، اما از حیث ماهیت و کارکرد هیچ تفاوتی با تلویزیون خواهر مریم و برادر مسعود ندارد.» مسعود سپهر نیز در نوشتهاش هم به پرداختهای مالی و جذاب این شبکه در سال ۲۰۱۷ (۷۰ هزار پوند حقوق سالانه برای روزنامهنگاران و بیش از ۱۰۰ هزار پوند برای سردبیران و دبیران) اشاره کرده و هم بدین نکته پرداخته که کسانی چون ابراهیم نبوی با تمامی سختیها تن به همکاری با این شبکه ندادند و هم در نهایت نوشته است: «عملکرد ضعیف رسانه ملی، از جمله تأخیر در اطلاعرسانی، ارائه اطلاعات نادرست و استفاده از تحلیلگران غیرحرفهای باعث شد که رسانهای همچون اینترنشنال بتواند بخشی از مخاطبان را جذب کند.
با این حال، در جریان جنگ دوازدهروزه، آنچنان یکسویه و در نقش بلندگوی رسمی اسرائیل ظاهر شد که مرجعیت و بخشی از مخاطبانش را از دست داد.» از دیگر بخشهای این شماره، گزارش ویژهای درباره اینترنت پتابایتی و آینده ارتباطات است. مقالهای با عنوان «پرتاب به بیرون از جهان» دستاوردهای شگفتانگیز محققان ژاپنی در دستیابی به سرعت اینترنت ۱.۰۲ پتابیت بر ثانیه را معرفی کرده و این دستاورد را به عنوان آغازی بر عصری نوین در انتقال دادهها تحلیل میکند.
همچنین مقاله «ضرورت بازآفرینی اجتماعی فناوری» به قلم بابک گلدوزیان با رویکردی فلسفی و انتقادی، به جایگاه هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء و فناوریهای نوظهور در ساخت آینده ایران میپردازد و هشدار میدهد که توسعه صرفاً فنی، بدون توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی، میتواند به بحرانهای تازهای منجر شود. در بخشی دیگر پروندهای درباره نقش هنرهای تجسمی در عصر بحران منتشر شده است. مقاله «زبان دوم انسان» در این بخش، هنر را رسانهای میداند که در لحظات بحران، نهفقط زیبایی بلکه روایت، اعتراض و التیام را بر دوش میکشد.