| کد مطلب: ۳۲۰۰۵

کندوی ابوالفضل جلیلی

واقعیت این است که «داد»، «کندو»ی ابوالفضل جلیلی است؛ کندویی که در ظاهر هیچ شباهتی به اثر خوش‌ساخت فریدون گله ندارد اما شخصیت اصلی این فیلم همان سیری را طی می‌کند که ابی ـ بهروز وثوقی ـ در «کندو» می‌پیماید.

کندوی ابوالفضل جلیلی

«داد»، فیلم جدید ابوالفضل جلیلی اثری است نوگرا و ساختارشکن؛ فیلمی که تلاش می‌کند تا آنجا که می‌تواند روایت خود را برمبنای تصویر و رفتار برای مخاطب جاری و ساری کند. اثری در شکل بافتاری ابتدایی‌اش که برای مخاطب عام توی ذوق می‌زند، اما مخاطب هوشمند سینمای ایران اگر خط و ربط شخصیت اصلی و فرعی‌های فیلم را کنار هم بچیند، به ریخت آدم‌ها دقت کند و اسم فیلم را در کنار اسامی شخصیت‌های فیلم به‌لحاظ مفهومی در نظر آورد، حتماً متوجه می‌شود که با یک اثر چندلایه روبه‌روست.

اثری که در ظاهر پریشان و غیر داستانگوست و به‌شدت از دیالوگ پرهیزمی‌کند اما در باطن به‌شدت نمادین است و چندلایه؛ لایه‌هایی که یک ساختار را مورد هدف قرار داده. برخی ریختار این اثر را رئالیسم جادویی خطاب می‌کنند اما باور نگارنده آن است که اینها اثر را به‌درستی درک نکرده‌اند و سرنوشت بیشتر آثار جلیلی را ندیده‌اند که توقیف شده و به اکران درنیامده است.

آری ابوالفضل جلیلی از آن‌همه فیلم توقیفی، درس گرفته و در فیلم جدیدش «داد»، به روش‌های مختلف نمادسازی کرده و تماماً ممیزی را به‌واسطه تجربه تلخ فیلم‌های قبلی‌اش دور زده است. واقعیت این است که «داد»، «کندو»ی ابوالفضل جلیلی است؛ کندویی که در ظاهر هیچ شباهتی به اثر خوش‌ساخت فریدون گله ندارد اما شخصیت اصلی این فیلم همان سیری را طی می‌کند که ابی ـ بهروز وثوقی ـ در «کندو» می‌پیماید.

یک نوجوان که با مرام و معرفت رئیس کانون بزهکاران نوجوان از بازداشت آزاد می‌شود و سعی می‌کند کار کند و مثل آدم زندگی کند اما همه درها برای مثل آدم زیستن و خلاف نکردن، روی او بسته است و به طغیان می‌رسد. از این همه بی‌داد خسته می‌شود و با عصیان‌زدگی، کارش دوباره منتهی به زندان‌رفتن می‌شود. در این میان همه شخصیت‌های اداری و نظامی کار به‌لحاظ شکل ظاهر و رفتار الینه‌شده روایت شده‌اند و برای رفع تکلیف و ادای انسانیت مجبور به خطا در کارشان، به‌لحاظ مرام و معرفتی می‌شوند و این برایشان دردسرساز می‌شود.

البته که باید به مخاطب هم حق داد؛ چراکه چفت و بست پازل قصه به‌راحتی در کنار هم جور نمی‌شود اما این فیلم به‌لحاظ شخصیت‌پردازی و ساختار قصه، اثری چندلایه و پرزحمت محسوب می‌شود و اگر محدودیت‌های بیش از حد ممیزی نبود، جلیلی مجبور به این‌همه پیچیدگی در ساختار روایی قصه این فیلم نمی‌شد. به سخن دیگر اگر مخاطب خط و ربط قصه فیلم را چندان درک نکند، ارتباطی به نابلدی کارگردان ندارد بل اینکه او در قصه‌ای پیچیده، ممیزی را دور بزند و بی‌عدالتی در جامعه را با زبان تصویر و کم گفتار، برای مخاطب روایت کند.

صدالبته این کار آسانی نیست مثلاً شاید بسیاری از مخاطبان کلمات همخانه‌ی شخصیت اصلی فیلم که عشق تئاتر، سینما و بازیگری دارد را درک نکنند اما اگر اطلاع داشته باشند که مثلاً در کدام صحنه فیلم در پی چه اتفاقی این عشق سینما به زبان آلمانی سخنرانی معروف هیتلر را بازخوانی می‌کند، بیشتر بتوانند پی ببرند که در ذهن فیلمساز و رفتارهایی که در فیلم می‌بیند و بر شخصیت اصلی رخ می‌دهد، چه می‌گذرد و چه اندیشه‌ای به مخاطب قرار است منتقل شود.

به‌جرأت می‌توان گفت «داد» پیچیده‌ترین فیلم ابوالفضل جلیلی است و حوادث بسیار زیادی که بر تولید و عدم اکران بیشتر فیلم‌های این فیلمساز ـ که جایزه‌بگیر نیست اما اعتبار بین‌المللی دارد ـ رخ داده، علت اصلی این‌همه پیچیدگی «داد» است. بی‌شک این فیلم در لایه‌های پنهانش حال و روزگار معاصر و جامعه کنونی را متصور می‌شود و تلاش می‌کند به شیوه سینمای غیرداستانگو، بی‌داد روزگار و عصیان ناشی از آن را راوی باشد؛ آری ابی «کندو»ی فریدون گله در «داد»، ابوالفضل جلیلی به شیوه‌ای دیگر بازآفرینی شده و حتی در فیلم «آق‌حسین» داوود رشیدی نیز وجود دارد. بی‌شک «داد» تجربه‌ی جدیدی در آثار جلیلی محسوب می‌شود که با تمام آثارش متفاوت است؛ متفاوت در پیچیدگی، نمادسازی و...

دیدگاه

ویژه فرهنگ
آخرین اخبار