نگاهی به رمان «بلبشودره»، فریدریش دورنمات که ترجمه آن بهتازگی منتشرشده است
خوشا به حال فقرا
«بلبشودره»، با نام اصلی Durcheinandertal به آلمانی و Vale of Confusion به انگلیسی، آخرین اثر کامل برجایمانده از فریدریش دورنمات، رماننویس و نمایشنامهنویس شهیر سوئیسی است که در ایران بیشتر با نمایشنامههایش که توسط کارگردانان شناختهشده تئاتر و ازجمله مشهورترین آنها؛ حمید سمندریان روی صحنه رفت، شناخته میشود.
نام دورنمات اگرچه برای مخاطب ایرانی بیش از هرچیز مترادف نام مترجمانش حمید سمندریان، محمود حسینیزاد و... است و با نمایشنامههای قابلتوجه او چون؛ «ملاقات با بانوی سالخورده»، «شهاب آسمانی»، «غروب روزهای آخر پاییز و پنچری»، «گفتوگوی شبانه» و «ازدواج با آقای میسیسیپی» گره خورده است اما این نویسنده سوئیسی در رماننویسی نیز قلمی به توانمندی قلمش هنگام نگارش نمایشنامه دارد.
رمان «بلبشودره»ی فریدریش دورنمات، با ترجمه سینا درویش عمران و کیوان غفاری ـ دو مترجم زبان آلمانی که از بد روزگار هماکنون هیچکدام در ایران بهسر نمیبرند و ناچار به ترک وطن شدهاند ـ طنزی ماهرانه دارد و در آن داستانی از زندگی در سوئیس در تعامل با الاهیات و تجربه جنایتی سازمانیافته به یکدیگر پیوند خورده است. داستان از قرار معلوم در مکانی دورافتاده در روستایی در سوئیس که بهاصطلاح «بلبشودره» نامیده میشود، اتفاق میافتد. مکانی که بهعنوان محل وقوع داستان، هم طردشده و هم نفرینشده به نظر میرسد.
رمان با جملاتی درباره شخصیتی شروع میشود که چهرهاش شبیه خدای عهد عتیق است اما بدون ریش و در جادهای روستایی کمین کرده است. مردی که بهعنوان رئیس یک سندیکای جرائم سازمانیافته و بهنوعی در مقام پدرخوانده معرفی میشود. پدرخواندهای که مردم نزدش میآیند و مشکلاتشان را با او در میان میگذارند تا او با کمک دستیار وفادارش، آنطور که صلاح میداند آنها را حل میکند. «بلبشودره» با کاوش تضادهای بین خدای خودخواندهی بدون ریش و موزس ملکر (Moses Melker)، متخصص الاهیات فقر ادامه پیدا میکند و هردو را پیرمردهایی بزرگ میداند که منجر به پدیدآمدن موقعیتهایی گیجکننده برای سایر شخصیتها میشوند.
«بلبشودره» در حاشیه جامعه سوئیس میگذرد؛ حاشیه هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر اجتماعی. ساکنان این دره بیکار و بیهدفند و برای معیشت خود، تنها به کسبوکار برآمده از حمامهای آب گرم که در کل دره وجود دارد وابستهاند. اگر این مکان تفریحی خالی باشد، دهکده به حالت ناچیز پیشین خود برمیگردد. با این حال وقتی موزس ملکر در زمان اقامت خدای بدون ریش در نقاهتسرا، نزد او میرود همهچیز متزلزل میشود.
ملکرِ خداشناس که بهخاطر کتابهایش که از الاهیات فقر در برابر ثروتمندان جانبداری میکند به موفقیت قابل توجهی دست پیدا کرده است، به مرد بزرگ پیشنهاد میدهد که قدری از داراییهایی خود را که خدا به او داده است جهت ساختن یک نقاهتسرا برای افراد ثروتمند صرف کند. ملکر خود را ملزم میداند تا ثروتمندترینها را از زیر بار حقارتی که به عقیده او ثروت با خود به همراه میآورد، نجات دهد. ملکر میخواهد دری از رحمت عالم بالا به سوی این آدمیان به گفته او خوارشده، باز کند.
اتحادیه خلافکاران از ایده «خوشا به حال فقرا»ی این واعظ غریب استقبال میکند؛ نقاهتسرایی در بلبشودرهی سوئیس برپا میشود تا میلیونرها را از آمریکا تا اروپا گرد هم بیاورد و اینجاست که طنز گروتسکوار دورنمات گُل میکند، پنهانترین لایههای سقوط انسان را به گزندهترین شکل ممکن به تصویر میکشد و اثری میآفریند که از سوی روزنامه آلمانی راینیشر مرکور، رمانی بهشدت مجادلهآمیز است که یک بحث جدلی درستوحسابی بهراه میاندازد.
ملکر، این واعظ کاریزماتیک و در عین حال مرموز، آسایشگاه مذکور را با هدف نجات ثروتمندان از بار سنگین ثروتشان تأسیس میکند. او معتقد است که ثروت، مانعی برای رستگاری روح است و با تبلیغ فقر و سادهزیستی، سعی در تغییر نگرش مهمانان ثروتمند خود دارد. دورنمات با تجمع ثروتمندان در یکجا و وادار کردن آنها به کارهایی که برایشان دونشأن به حساب میآید، طنزی به وجود میآورد و پنهانترین لایههای سیاه درون انسان را با کمدی نیشدار خود توصیف میکند. درنهایت اوضاع در دره بلبشو بهگونهای پیش میرود که هر روز بر دارایی میلیونرها افزوده میشود و فقرا نیز بیشتر و بیشتر در چاه فقر سقوط میکنند.
خواننده «بلبشودره» در طول داستان، شاهد حضور شخصیتهای گوناگون است که هر یک نمایانگر جنبههایی از جامعه مدرناند. ارل فون کوکسن، یک اشرافزادهی لیختناشتاینی، آسایشگاه را برای اهداف شوم خود اجاره میکند و آن را به پناهگاهی برای جنایتکاران تبدیل میکند. السی، دختر نوجوان رئیس دهکده، قربانی خشونت و بیعدالتی میشود و سگ وفادارش، مانی، تنها کسی است که به دفاع از او برمیخیزد. خواننده این رمان همچنین در طول آن شاهد وقوع حوادث عجیبوغریب و درهمتنیدهای است که درنهایت به یک فاجعه ختم میشود.
شخصیتهای کتاب «بلبشودره»، نمونههای بارز شخصیتهای گروتسک در آثار دورنمات هستند. موزس ملکر، شخصیت اصلی رمان، چهرهای متناقض و پیچیده دارد. او خود را موسیِ فقیر مینامد اما در عین حال یک میلیونر است. او واعظی است که میخواهد ثروتمندان را به فقر دعوت کند اما در عین حال از ثروت خود لذت میبرد. این تناقضات درونی، ملکر را به یک شخصیت گروتسک و در عین حال جذاب تبدیل میکند.
سایر شخصیتهای رمان نیز هر یک بهنوعی نمایانگر جنبههایی از جامعه مدرن هستند. ارل فون کوکسن نماد حرص و طمع است، درحالیکه السی نماد معصومیت و پاکی است. این شخصیتها، با وجود اغراقهای گروتسک، به خواننده اجازه میدهند تا با آنها همذات پنداری کند و در عین حال به نقد رفتارها و ارزشهای آنها بپردازد.
«بلبشودره» همچنین از نظر ساختاری، با استفاده از تکنیکهای روایی خاص دورنمات، جهانی آشفته و درهمتنیده را به تصویر میکشد. رمان از بخشهایی تشکیل شده است که بدون هیچگونه تقسیمبندی خاصی به دنبال یکدیگر میآیند. این ساختار روایی، انعکاسی از درهمتنیدگی و پیوستگی وقایع و صحنههای مختلف در رمان است. همچنین استفاده از پرشهای زمانی، خواننده را درگیر یک بازی پیچیده با زمان میکند و بر آشفتگی و عدمقطعیت جهان داستان میافزاید.
از نظر سبکی، دورنمات در این رمان نیز به سبک خاص خود وفادار میماند و از اغراقهای گروتسک، شخصیتهای عجیبوغریب و طنز سیاه برای ایجاد فاصله بین خواننده و وقایع داستان استفاده میکند. این فاصلهگذاری، خواننده را به تفکر و تأمل درباره مفاهیم عمیقتر رمان دعوت میکند.
چنانچه گفته شد، مترجمان این رمان؛ سینا درویشعمران و کیوان غفاری هماکنون هیچکدام ساکن ایران نیستند. درویشعمران، متولد سال ۱۳۶۵ در قائمشهرِ استان مازندران و فارغالتحصیل کارشناسی رشته مترجمی زبان آلمانی و کارشناسیارشد ادبیات آلمانی از دانشگاه تهران است. کیوان غفاری، متولد سال ۱۳۶۳ نیز فارغالتحصیل رشته پژوهش هنر از دانشگاه آزاد تهران است و تحصیلات تکمیلیاش را در رشته تاریخ هنر در دانشگاه فریدریش الکساندر ارلانگن-نورمبرگ انجام داده است.
سینا درویشعمران و کیوان غفاری، بهغیر از آثار جداگانه خود، چند کتاب از نویسندگان آلمانی ازجمله «روزگار پیروزیهای دروغین» اثر هانس ورنر ریشتر، «عصیان» اثر یوزف روت و «بلبشودره»، نوشته فریدریش دورنمات را بهطور مشترک ترجمه و روانه بازار کتاب در ایران کردهاند که هر یک از آنها چندبار هم تجدید چاپ شده است. سینا درویشعمران در حال حاضر در کشور ترکیه در وضعیت پناهجویی بهسر میبرد و کیوان غفاری نیز در حال حاضر ساکن کشور آلمان است.
نکته پایانی اینکه دورنمات در «بلبشودره» نیز مانند رمان قبلیاش، سوئیس را بهعنوان کشوری از نظر اقتصادی و اخلاقی فاسد توصیف کرده است که مملو از سازمانهای جنایتکارانه بینالمللی است که فعالیتهای آنها ندانسته از سوی مردم سوئیس حمایت میشود. بهعقیده او هم پلیس، هم سازمانهای سیاسی و حقوقی و هم ارتش در شکلگیری جامعهای دخالت دارند که هم جرائم بزرگ و هم خردهجرائمها عملاً بدون مانعی در آن از اجازه رشد برخوردارند و دورنمات از طنز و خلاقیت خود برای هجو آن استفاده میکند.
معرفی کتاب
بلبشودره
نویسنده: فریدریش دورنمات
مترجمان: سینا درویشعمران و کیوان غفاری
انتشارات: برج
قیمت: 120 هزار تومان