| کد مطلب: ۱۸۸۹۷

همشهری کین همچنان درخشان

هنوز هم در لیست بهترین فیلم‌های تاریخ سینما قرار دارد. فیلمی پر از شگفتی، نوآوری‌ و البته جریان‌ساز چنانکه فیلم‌هایی که پس از همشهری کین ساخته شدند و رویای تکیه‌زدن بر این جایگاه را در سر داشتند، وامدار تکنیک‌های استفاده‌شده در این فیلم هستند. نوآوری و خلاقیت در فرم و ساختار روایی آن هنوز یک درس سینمایی است.

روش تدوین و مونتاژ فیلم، یکی دیگر از ایده‌های بلند‌پروازانه‌ی ولز است که به فیلمسازان نسل‌های بعدی این آزادی عمل را داد تا داستان‌های طولانی و پیچیده را به رشته تصاویر کوچکی که قابل فهم هستند، تقسیم کنند. ولز برای برجسته کردن حالات احساسی شخصیت‌ها از نماهایی با زاویه پایین استفاده می‌کند، تأثیر مستقیمی که بعدها بر فیلم‌های نوآر گذاشت یا برای برجسته کردن و اهمیت یک کاراکتر از کلوزآپ و برای منزوی کردن کاراکتری دیگر از کلوزآپ‌های افراطی استفاده می‌کند.

درنهایت «همشهری کین» داستان مردی‌ است که بیش از هر چیز دیگری، به ثروت و قدرت ارزش می‌دهد و زندگی خود را پای این دو می‌گذارد و سرانجام به تنهایی در عمارت خود می‌میرد؛ مردی که در جهان موفق بود اما با پافشاری بر ایده‌آلیست‌بودن، زندگی را برای خود و اطرافیانش تلخ و تاریک کرد، مردی که از حقوق افراد ستمدیده و آسیب‌پذیر دفاع می‌کرد و از سویی دیگر این ایده‌آل‌ها را مدام به خطر می‌انداخت.

«همشهری کین» فیلمی است درباره‌ی عشق و دوستی در زندگی یک انسان بزرگ و اینکه چگونه آن عظمت این روابط را مخدوش کرد تا زمانی که دیگر عشقی باقی نماند. نخستین تجربه‌ی سینمایی ولز، زبان سینمایی قرن را تعریف کرد به‌گونه‌ای‌که هر فیلمی که بعد از آن ساخته شد، امضاء و اثری از تدوین، داستان‌سرایی و سلک بصری همشهری کین را با خود به همراه داشت.

707697_poster

آنچه درباره «همشهری کین» گفته می‌شود، تلاش اورسن ولز برای رسیدن به روش جدیدی از فیلمسازی با شناخت، استفاده و ترکیب فرم‌های مختلفی از فیلمسازی بود. شروع فیلم با تصاویر اخباری است که کل زندگی ضدقهرمان صاحب‌مقام با جزئیات به تصویر کشیده می‌شود و به‌نظر می‌رسد که فیلم با به‌کارگیری این روش، هرگونه تنش را خنثی می‌کند. این تکنیک از نمایشنامه‌های شکسپیر به عاریت گرفته شده است و فوراً مخاطبان را غافلگیر می‌کند به این دلیل که تا قبل از عرضه‌ی این فیلم، دیگر آثار سینمایی از شروع فیلم تا نقطه‌ی اوج پایانی آن به‌شکل خطی پیش می‌رفتند اما برخلاف روش معمول، داستان «همشهری کین» بین راویان مختلف دست‌به‌دست می‌شود و این‌گونه به‌نظر می‌رسد که گزارشگری قطعات مختلف داستان زندگی شخصیت کین را به‌هم پیوند می‌زند و دیدگاه‌های ذهنی مختلف با هم ترکیب می‌شوند تا در پایان نشان دهند که هیچ روایتی به تنهایی نمی‌تواند زندگی یک شخص و تأثیرات آن را در بر بگیرد.

وقتی که این فیلم به پایان می‌رسد، مخاطب قهرمان یا ضدقهرمان اصلی داستان را نمی‌شناسد، اما فیلم تصریح می‌کند که عملاً هیچ‌کس نمی‌توانست این کار را انجام دهد و فیلم بدون نتیجه‌گیری خاصی پایان می‌یابد. پیچشی که مشابهش را تا آن زمان ندیده بودیم. یکی از اتفاقاتی که در این فیلم رقم می‌خورد، به تصویر کشیدن زندگی زناشویی شخصیت اصلی فیلم است که پس از ۱۶ سال شکست می‌خورد اما روند سپری‌شدن این بخش از زندگی کین، تنها در یک وعده‌ی صبحانه‌ی دودقیقه‌ای به نمایش در‌می‌آید.

این روش تدوین و مونتاژ فیلم، یکی دیگر از ایده‌های بلند‌پروازانه‌ی ولز است که به کارگردانان نسل‌های بعدی این آزادی عمل را داد تا داستان‌های طولانی و پیچیده را به رشته تصاویر کوچکی که قابل فهم هستند، تقسیم کنند. اورسن ولز چنان کار خودش را در قامت هنرمندی همه‌کاره به بهترین نحو انجام می‌داد که می‌توانست با خواندن یک قصه در رادیو، مردم را به چنان وحشتی بیاندازد که از ترس حمله‌ی مریخی‌ها از خانه‌های‌شان فرار کنند.

او که با تک‌تک فیلم‌هایی که ساخت، متن‌هایی که نوشت، نقش‌هایی که بازی کرد و حتی نقاشی‌ها و اسکیس‌هایی که کشید، تاریخ را به پیش و پس از خودش تقسیم کرد، در «همشهری کین» علاوه بر خلق یک اثر هنری یگانه، فیلمی با نهایت دقت و ظرافت ساخت که تا ابد در بالای کوه المپ سینما زنده و ماندگار است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی