تمامِ میراث موسیقی در جیب یک نفر
ظهور پلتفرمهای پخش و انتشار مجازی موسیقی، پدیدهای نو در صنعت موسیقی بود که تمام ارکان انتشار آثار موسیقی را جابهجا کرد و طی چند سال تحولی عظیم در ساختار نشر موسیقی پدید آورد.
همانطور که انتظار میرود در ایران بهدلیل قطع رابطه با دنیا و قوانین حاکم بر نشر و پخش آثار، این اتفاق دیرتر افتاده اما در حال تغییر بنیادی است. در سالهای اخیر بسیاری از صاحبان آثار موسیقی منتشرشده در ایران اقدام به ثبت آثار خود در پلتفرمهای جهانی کردند که در این میان اختلافاتی هم بهوجود آمده است.
ازجمله میان هنرمند مؤلف که اثرش را سالها پیش به ناشری واگذار کرده، این واگذاری را امروز برای پلتفرمهای خارجی رعایت نمیکند و اقدام به ثبت آن از سوی خود برای برخورداری از عواید مالی مینماید. در اینجا عدم آگاهی پلتفرمهای بینالمللی از سازوکار قراردادهای مابین ناشر و هنرمند دردسرساز شده و شنیده میشود برخی ناشران درصدد ثبت شکایت در مجامع حقوقی کشورهای دیگر برای بازگرداندن عواید مالی آثاری هستند که طبق قانون متعلق به آنهاست.
اما آنچه در بالا ذکر شد مربوط به آثاری است که هنرمندان آن در قید حیاتاند. ماده ۱۲ قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوبهی سال ۱۳۴۸ میگوید: «مدت استفاده از حقوق مادی پدیدآورنده موضوع این قانون که به موجب وصایت یا وراثت منتقل میشود از تاریخ مرگ پدیدآورنده سیسال است...» که البته در سالهای اخیر طبق مصوبهی مجلس شورای اسلامی این قانون به 50 سال تغییر کرد.
آنچه تاکنون گفته شد مقدمهای بود بر موضوعی که در سالهای اخیر پیش آمده و بهانهی تقریر این سطور است. به تازگی اشخاص و کمپانیهایی خارج از ایران، اقدام به ثبت برخی میراث ماندگار موسیقی ایران به نام خود کردند که متعاقب این عمل براساس هر «بازدید» مبلغی از سوی پلتفرمهای خارجی به حساب این افراد واریز میشود. در ماههای اخیر کاربرانی که قصد داشتند آثار هنرمندانی چون غلامحسین بنان، قمرالملوک وزیری، ملوک ضرابی، روحانگیز، ظلی، داریوش رفیعی، مرضیه، دلکش و... را در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، اسپاتیفای، یوتیوب و... بارگذاری کنند با اخطار کپی رایت مواجه شدند و محتوای تصویری و صوتی آنها حذف شد.
پس از اندکی جستوجو مشخص شد چند کمپانی که اشخاص ایرانی ادارهکننده یا ثبتکنندهی آنها هستند این آثار را به نام خود ثبت کردهاند درحالیکه این آثار یا در اوایل سدهی ۱۳۰۰ روی صفحات سنگی ضبط شدند یا در رادیوی پیش از انقلاب تولید شدند که در هر دو صورت از دایرهی کپیرایت خارج هستند.
البته چندی پیش برخی آثار خصوصی استاد محمدرضا شجریان که بین دوستداران این هنرمند دستبهدست میچرخد نیز توسط فردی به همین سرنوشت دچار شده است و هر بازدید از این آثار انتفاع مالی برای ثبتکننده آن در پی دارد. حال سوال اینجاست چرا پلتفرمهایی مانند یوتیوب، اسپاتیفای، آی تیونز و... به قوانین کپیرایت پایبند نیستند و اجازهی آثاری را که برخی بیش از ۶۰ سال از درگذشت هنرمند آن میگذرد به هر فردی میدهند یا آنکه چطور فردی حق دارد آثاری که از نظر حقوقی متعلق به رادیو تلویزیون سابق ملی ایران بوده به نفع خود ثبت کند. ظاهراً برای پلتفرمهای خارجی ملاک اول بودن است. یعنی هرکس اولین نفری بود که اثری را ثبت کرد در این میان پیروز است! این مسئله که در خلأ توجه دستگاههای دولتی به میراث ناملموس پدید آمده، از جنبههای حقوقی قابل پیگیری است و جای آن دارد از سوی هنرمندان، ناشران و حقوقدانانی که دلسوز موسیقی هستند کمپینی در جهت کوتاه کردن دست شیادان به میراث موسیقی ایران راهاندازی شود.