ترانهسرایی معمولی با صدایی خوش
یکم فروردینماه سال جاری، پیرمردی خوشپوش، خوشصدا و خوشقریحه در ۷۸ سالگی دیده از جهان فروبست، ترانهسازی مؤلف که با آن صدای گیرای مردانه و آن ملودیها که کاملاً حسابشده و به اندازه، برای همان صدا طراحی شده بودند، بیشک بیمانند بود، چه در تألیف ترانه، چه در ملودیسازی و چه در خوانندگی.
اصلانی صاحب سبک بود، بلد بود در بزنگاههای حساس تاریخی و اجتماعی چگونه از نام و آوازهی خود محافظت کند، نه اهل موجسواری بود و نه به جریان فکریِ خاصی سواری داد، شعر کهن فارسی را خوب میشناخت و در اجراهایی که از خود به یادگار گذاشته است ـ چه آنگاه که شعر دیگران را خوانده، چه آنگاه که ترانهی خودش را ضبط کرده ـ بهدرستی آنچه میخوانده را با آکسانگذاریهای مناسب و با عاطفهای درخور، تحویل مخاطب داده است. در این میان اما ضمن ادای احترام به کارنامهی پربار فرامز اصلانی، آنچه پس از درگذشت او بسیار به چشم آمد، قضاوتهای غیرمنصفانهای بود که او را ترانهسرای بزرگ، توانمند، صاحب سبک یا سرایندهی آثار شکوهمند معرفی میکردند. همچنین ستایشنامههایی که بهنحوی او را خالق آثار فراوانی معرفی میکردند که هم مخاطبان سختپسند را راضی میکرد، هم با مخاطب عام ارتباط میگرفت.
به عقیدهی نگارنده، فرامرز اصلانی اگرچه ذوق و قریحهای خوش در سرودن و گزینش شعر داشت، در اکثر آثاری که خود سروده بود، موفق به خلق ترانههایی ـ از حیث تألیف و بلاغت ـ بیغلط نشده بود، در به یادماندنیترین ترانهی او ـ که قطعاً اگه یه روز بری سفر است ـ با مشکلات تألیفی فراوانی روبهرو هستیم، واژههایی مانند «نوم»، «ایوم»، «بری ز پیشم» و... تناسبی با فضای زبانی ترانه ندارند. در باقی آثاری که مربوط به روزگار پختگی ِ او هستند، ترانهها اگرچه کمکم سالمتر میشوند و بسیار هم مناسبِ موسیقیای هستند که با آن همراه شدهاند، اما کماکان ترانههایی معمولی هستند که با صدایی خوش به گوش میرسند.
اگرچه معتقدم که این سخن به مذاق بسیاری، خوش نخواهد آمد اما به نظر میرسد جهت رعایت انصاف هم که شده، کسی باید دست برآورد و بگوید، اصلانیِ ترانهساز ـ و حتی اصلانیِ خواننده ـ در اکثر موارد درخشانتر از اصلانیِ «اگه یه روز بری سفر» بود، اما باقیِ آثارش بابتِ تمامِ ویژگیهایی که او را از دیگران متمایز و ممتاز میکرد، موفقیتی میان مخاطبان موسیقی پاپ به دست نیاوردند. میماند «اگه یه روز بری سفر» که به نظر میرسد حافظهی جمعی ِایرانیان بابتِ آن باید همانقدر که وامدار اصلانی است، وامدار اردشیر فرح، جادوی پنجههای او و مدرسان گیتار در آموزشگاههای کوچک موسیقی باشد.