محمد اسماعیل کوثری:
منتقدین حضور ایران در سوریه برای مقابله با داعش کجا بودند؟!
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، عدم وحدت در سوریه و به ویژه وجود خیانت بین نیروهای ارتش سوریه را از دلایل عمدۀ سقوط حکومت بشار اسد عنوان میکند و میگوید اگر ایران با داعش در سوریه مبارزه نمیکرد باید شاهد جنایات آنها در داخل ایران میبودیم.
18 آذر ماه سال جاری بود که حکومت ۲۴ ساله بشار اسد از سوی مخالفانش دچار سقوط شد و به پایان رسید. تحلیلگران و کارشناسان سیاسی، دلایل متعددی را درباره سقوط حکومت بشار اسد، بر میشمرند. اسماعیل کوثری عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، عدم وحدت در سوریه و به ویژه وجود خیانت بین نیروهای ارتش سوریه را از دلایل عمدۀ سقوط حکومت بشار اسد عنوان میکند.
او بر این باور است که منحل شدن نیروهای مردمی تحت عنوان «دفاع وطنی» در سوریه از دلایل مهم دیگری است که ارتش نتوانست مانع پیشروی گروههای مسلح در شهرهای سوریه و رسیدن آنها به دمشق پایتخت سوریه شود.
اسماعیل کوثری گریزی هم به گروههای مسلح حاکم بر سوریه میزند و ضمن اشاره به موضع ایران در خصوص تحولات رخ داده در این کشور، میگوید: اکنون دوران انتظار است به بیانی دیگر، گروههای مسلح حاکم بر سوریه، هنوز ثبات پیدا نکردهاند در نتیجه زمانی که ثبات پیدا کنند بسیاری از قضایا نیز روشن خواهد شد.
این فرمانده پیشین سپاه، در واکنش به منتقدان و مخالفانی که حضور ایران در سوریه را بیهوده تلقی میکنند این گونه پاسخ میدهد که اگر ایران مانع پیشرویِ داعش در سوریه و عراق نمیشد باید شاهد جنایات آنها در داخل خاک ایران میبودیم.
در ادامه گفت و گوی جماران با سردار اسماعیل کوثری از فرماندهان پیشین سپاه و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی را میخوانید؛
آقای کوثری! با توجه به اتفاقات اخیر در سوریه، حضور ایران در این کشور به ویژه از زمان ایجاد داعش را چگونه ارزیابی میکنید؟
جدا از بحث ماجرای گروه تروریستی داعش و حضور ایران در سوریه، باید گفت که حضور ایران در آن کشور مربوط به زمان حال نیست، بلکه به سال 61 (پس از عملیات آزادسازی خرمشهر) باز میگردد که اسراییل طی سه روز از مرز فلسطین اشغالی، لبنان و رودخانه لیتانی گذشت و وارد بیروت شد. بنابراین، از آن زمان بود که کشورهای عربی و مسلمان از ایران درخواست کرده بودند که نیروهایشان را اعزام کنند (با توجه به اینکه حضرت امامنیز خط مشی کشور را درباره فلسطین مشخص کرده بودند) و در کنار نیروهای آنها، بتوانند اسرائیل را از مرزها بیرون برانند. در نتیجه تیپ محمد رسول الله که به سپاه محمد رسول الله تغییر یافت، به همراهی یکی از یگانهای ارتش و همچنین یکی از یگانهای لیبی ( یگان دیگری از سوی کشورهای عربی نیامد) آمدند و حزبالله تشکیل شد؛ زمانی هم که تشکیل شد حدود 18 سال طول کشید که اسرائیل را از خاک لبنان بیرون برانند.
ایران به درخواست بشار اسد به سوریه رفت
واقعیت این است که کشورهای عربی در آن زمان درخواست کمک از ایران کردند. پس ازاین قضایا نیز ماجرای داعش رخ داد، به هر حال پس از آن ارتباطی که به خاطر حضور حافظ اسد و کمکها و حمایتهایش از ایران در دوران دفاع مقدس شکل گرفت ایران نیز به درخواست بشار اسد در سوریه برای مبارزه با داعش وارد عمل شد. البته ایران در سوریه حضور مستشاری داشت و مستشار ایران نیز شهید حاج حسین همدانی از نیروهای قدس بود.
هدف اصلی ایجاد داعش، ایران بود
در حقیقیت طبق اطلاعاتی که ما داشتیم هدف ایجاد داعش صرفا نابودی سوریه نیست بلکه عراق است چراکه داعش به دنبال تشکیل دولت اسلامی عراق و شام بود. بنابراین، داعش به سوریه اکتفا نمیکرد، بلکه بیشتر نگاهشان به ایران است؛ اما باید گفت که داعش تا 35 کیلومتری مرز ایران و عراق یعنی مرز قصر شیرین پیشروی کرده بود، طبق این تحلیلها هدف داعش این بود که وارد ایران شود. در اصل مقام معظم رهبری در همین ارتباط، دو تدبیر ارائه کردند نخست اینکه حتما نیروهای مسلح در خاک عراق بروند و به داعش و نیروهایش اعلام کنند اگر به سمت ایران بیایند با نیروهای ایران مواجه خواهند شد. آنها هم مشاهده کردند که ایران به شدت روی مواضعش ایستاده است که بعدها مقام معظم رهبری طی سخنانی فرمودند که «اگر جلوی داعش را نمیگرفتیم آنها قصد داشتند به کرمانشاه و سایر استانها و در نهایت به تهران حمله کنند و در تهران با ما درگیر شوند.»
گروههای مسلح در سوریه بقایای آثار داعش هستند، اما....
در نهایت وقتی فاتحه داعش خوانده شد و نتوانستند دولت اسلامی عراق و شام را تشکیل دهند نیروهای آنها پراکنده شدند اما باقیمانده آثارشان، کسانی هستند که در حال حاضر در سوریه هستند هر چند اعلام کنند که با داعش ارتباطی ندارند، اما باید گفت از تبار آنها هستند. در واقع تفکر، روش و برخورد خود را تغییر دادند تا حدودی درست است و در مقایسه با جنایتهایی که داعش انجام میداد این گروه با مردم بهتر از آنها برخورد میکنند.
بین نیروهای ارتش سوریه خیانت رخ داد، زیرا....
از دیدگاه شما چرا حکومت بشار اسد به یکباره سقوط کرد؟
ایران در سوریه هم حضور مستشاری داشت و هم کارهای اطلاعاتی میکرد همچنین اگر نیاز بود به ارتش سوریه راهنماییها و مشورتهای فکری نیز ارائه میکرد. حال اینکه چرا حکومت بشار اسد به یکباره سقوط کرد موضوع این است که ما از پنج ماه گذشته که مقام معظم رهبری فرمودند همه موارد را به اطلاع مسئولان سوری رساندیم، اما اینکه آنها از این راهنماییها استفاده نکردند یا به آن به دقت توجه نکردند بحث دیگری است. یقینا جدا از این موضوع که وحدت لازم در سوریه نبود، بلکه تا حدودی در بین نیروهای ارتش سوریه نیز خیانت رخ داد. در نتیجه زمانی که در یک کشور، نیروهای نظامیاش به تعبیری پای کار نباشند یقیناً این گونه خواهد شد که یک حکومت به یکباره سقوط میکند، چرا که کسی نیست که از کشور دفاع کند.
نیروهای مردمی سوریه با عنوان «دفاع وطنی» منحل شد
ما در زمان داعش به صورت مستشاری، پیشبینیهای لازم را انجام داده بودیم به ویژه اینکه سردار حسین همدانی که با ارتش و بشار اسد گفت و گو کردند مبنی بر اینکه از نیروهای مردمی به صورت مطلوب استفاده شود و آنها را مسلح کنند. ارتش سوریه در ابتدا با این امر موافقت نمیکرد، اما بعدها بشار اسد توجیه شد و پذیرفت. در نتیجه در مرحله اول، 70 هزار نفر نیروهای مردمی به نام «دفاع وطنی» که شبیه بسیج ما است مسلح شدند و در مقابله و ضربه به داعش بسیار موثر بودند. تعداد نیروهای یاد شده روز به روز افزایش یافت و در نهایت این گونه شد که باید این نیروها را تقویت و گسترش میدادند تا در روزهای مبادا در کنار ارتش به مقابله بپردازند.
متأسفانه این گروه مردمی را به تدریج منحل کردند و به اینجا رسید که ارتش نتوانست مانع پیشروی گروههای مسلح در شهرهای سوریه و رسیدن آنها به دمشق پایتخت سوریه شود. بنابراین در درجه اول، نیروهای نظامیِ یک کشور هستند که هم باید کار اطلاعاتی انجام دهند، هم آمادگی مقابله با دشمن را داشته باشند، هم به نیروهایشان آموزش دهند و هم بتوانند کاری کنند آمادگی آنها به طور همه جانبه حفظ شود تا در مواقع خاص، مانع رسیدن دشمن به اهدافش شوند.
جنگیدن به جای ارتش سوریه اصلاٌ شدنی نیست/سوریه از ایران درخواست کمک نکرد
رهبری در جمله ای به این موضوع اشاره داشتند که ما به جای ارتش دیگری نمی جنگیم با توجه به اینکه بسیاری بر این باورند که در دوره حضور داعش به جای ارتش سوریه و عراق جنگیدیم، ارزیابی شما از این صحبت ها چیست؟
به نظر میرسد این افراد اصلاً توجیه نیستند و صرفا براساس اخبار و شنیدهها چنین تحلیلها و اظهاراتی را مطرح میکنند. در حقیقت در آن زمان، ارتش سوریه به تنهایی موثر بود و حتی تشکیل «دفاع وطنی» را نیز پذیرفت. ایران، زینبیون، حیدریون شامل افغانستان، پاکستان و حتی یمنیها نیز به سوریه آمدند؛ در اینجا بود که یک قرارگاه مشترک تشکیل شد. به رغم حضور اینها، ارتش سوریه نیز اقداماتش را به خوبی در آن مقطع زمانی انجام داد.
ایران در سوریه حضور داشت و حزبالله نیز بود؛ حال اینکه بگوییم به جای ارتش سوریه، عمل کردیم این گونه نیست و اصلا شدنی نیست. در حقیقت ارتش باید بایستد و بقیه نیروها و گروهها به آن کمک کنند؛ چه سوریه باشد و چه کشور دیگری باشد، در نتیجه باید گفت این امر در بسیاری از کشورها نیز وجود دارد. حال اینکه اکنون ارتش سوریه، وظایفش را آن گونه که باید، انجام نداد و همین امر باعث شد که حتی از ایران نخواستند به آنها کمک کنیم آن هم به دلیل یک سری مسائل موجود در داخل ارتش سوریه بود که هنوز جزییات آن قابل بازگویی نیست.
ایران برای اشغال سوریه به آنجا نرفته بود!
آقای کوثری! با توجه به اتفاقات سوریه که به سرعت نیز رخ داد بسیاری معتقدند که ایران از معادلات سوریه کنار گذاشته شده است، ارزیابی شما در این باره چیست؟
ایران چگونه و از کدام معادلات کنار گذاشته شد؟! مگر ایران به سوریه رفته بود و آن کشور را اشغال کرد و به خاک خود ضمیمه کرده بود؟! در حقیقت سوریه یک رئیس جمهور به نام بشار اسد داشت، ارتش داشت. ایران به سوریه به صورت مستشاری کمک کرد و از سوریه برای پشتیبانی از حزب الله، غزه و مردم فلسطین استفاده کرد. ما در سوریه کار دیگری انجام نداریم.
منتقدین حضور ایران در سوریه برای مقابله با داعش کجا بودند؟!
بسیاری از نیروهای انقلابی و ارزشی از یکسو و مخالفین و منتقدین از طرف دیگر، حضور جمهوری اسلامی ایران در سوریه طی سالهای قبل را در کنار وقایع اخیر می گذارند و آن حضور را بیهوده قلمداد می کنند. نظر شما در خصوص این ابهامات و شبهات چیست؟
اگر حضور ایران در سوریه بیهوده بود آن زمان وقتی داعش به ایران میرسید افرادی که چنین اظهاراتی را مطرح میکنند کجا بودند که جلوی داعش بایستند و مقاومت کنند؟! در حقیقت بحث ما بحث فلسطین بود که از سال 1341 در کلام و نظرات امام «ره» مطرح بود. به بیان دیگر این گونه نبود که جمهوری اسلامی از همان آغاز تشکیل حکومت، بحث فلسطین را مطرح کند، بلکه از سالهای 1349 امثال مرحوم فلسفی در مسجد این موضوع را مطرح میکردند. حضرت امام(ره) از همه علما خواستند که در این باره صحبت کنند شهید مطهری هم در این باره سخنرانیهای بسیاری داشت. در نتیجه، مسأله فلسطین بدین گونه است که این جرثومه فساد یعنی اسرائیل آمده روابط بین کشورهای اسلام را برهم بزند و اختلاف بیندازد. بنابراین، همواره حضرت امام(ره)، مقام معظم رهبری، شهید آیت الله مطهری (ره) و سایر علما هشدارهایی در این باره دادند.
برای حمایت از فلسطین، سوریه گزینه خوبی برای ایران بود
اگر ما می خواستیم به فلسطین و مردم آن کمک کنیم به هر حال باید از یک جایی رد میشدیم. به همین دلیل سوریه گزینه خوبی بود. با عراق و صدام جنگ داشتیم، پس از چند سال نیز آمریکا، عراق را اشغال کرد. از سال 61 که به سوریه رفتیم حزب الله را تشکیل دادیم که در اصل پشتیبان مردم فلسطین بود، چه حماس و چه جهاد اسلامی.
جبهه مقاومت کار خود را ادامه خواهد داد
درباره این موضوع که برخی حضور ایران در سوریه را بیهوده تلقی میکنند، باید گفت که حرفها و تحلیلهای بیپایه و اساس بسیاری میتوان داشت، اما باید به این موضوع مهم توجه کرد که هدف اصلی چه بوده و اقدامات صورت گرفته بر چه اساسی بوده است؛ آن زمان میتوان اظهارنظر دقیقی ارائه داد. اگر ایران در سوریه حضور پیدا نمیکرد، وقتی داعش به داخل کشور میآمد و آن جنایتها را انجام میداد (که البته هیچ گاه نمیتوانند در ایران انجام دهند) آن زمان چه کسی میخواست پاسخگو باشد؟! حتی همین عده اینگونه میگفتند که چرا نرفتید جلوی داعش را بگیرید؟! در نهایت طلبکار هم میشدند. بنابراین، بحث حضور ایران در سوریه، دلایل متقن و محکمی داشته است، انشاءالله جبهه مقاومت نیز کار خود را دنبال خواهد کرد.
همه چیز با تقسیم مسئولیتها در سوریه مشخص خواهد شد
سقوط حکومت سوریه، در جایگاه و نفوذ منطقه ای ایران چه اثری خواهد گذاشت؟ به نظر شما آیا امکان ایجاد رابطه با دولت آتی سوریه وجود خواهد داشت؟
در این باره نیازمند تأمل بیشتری هستیم تا ببینیم افراد و گروههایی که سوریه را اشغال کردند بر چه معیار و اساسی عمل خواهند کرد. انقلاب اسلامی زمانی که تشکیل شد حضرت امام(ره)، همه اهداف این انقلاب را مشخص کرده بود مبنی بر اینکه طاغوت باید از بین برود، با ابرقدرت شرق و غرب کاری نداریم. بنابراین، خط مشی انقلاب اسلامی از همان ابتدا مشخص شده بود. اینها در سوریه هنوز چیزی را مشخص نکردند؛ از یک سو میخواهند خودشان را دموکرات معرفی کنند، در حالی که شامل گروههای متعددی هستند که از سوی آمریکا و اسرائیل حمایت میشوند، اما مشخص نیست که تا کجا میخواهند با یکدیگر همراه باشند و پیش بروند. زمان تقسیم مسئولیتها، همه چیز مشخص خواهد شد.
باید منتظر ماند که وضعیت سوریه به کجا خواهد رسید
یعنی این دوران را دوران انتظار میدانید...
بله، اکنون دوران انتظار است، گروههای مسلح حاکم بر سوریه گروههایی هستند که هنوز ثبات پیدا نکردهاند. زمانی که ثبات پیدا کنند بسیاری از قضایا روشن خواهد شد. به هر حال باید پاسخگوی مردم سوریه باشند. مردم سوریه به آنها خواهند گفت که بشار اسد را کنار زدید و حکومت را به دست آوردید، اکنون چه اقداماتی را میخواهید انجام دهید؟! وضعیت اقتصادی سوریه و ارتش باید ساخته شود زیرساخت ها از بین رفته است چه کسی میخواهد اینها را بسازد؟ اسرائیل جنایتکار همه زیرساختهای نظامی و دفاعی را از بین برده است. معیشت مردم در خطر است و از بین رفته است. آیا سوریه تحت سلطه اسرائیل، ترکیه و آمریکا خواهد بود؟ اینها باید مشخص شود. همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند بالاخره جوانان سوریه، اقدامات خود را براساس معیارهای ملی و اعتقادی انجام خواهند داد اینجاست که باید منتظر ماند که وضعیت سوریه به کجا خواهد رسید.
ترکیه با حمایت از گروههای مسلح در سوریه اشتباه بزرگی مرتکب شد
آیا قدرت هایی چون ترکیه می توانند معادلات منطقه ای را به سود خود تغییر دهند؟
ترکیه به دنبال این هدف است که بتواند شمال سوریه را جدا کند و به خودش ضمیمه کند، اما بزرگترین اشتباه را انجام میدهد. در حقیقت در ذهن خودشان به دنبال تشکیل امپراتوری عثمانی هستند؛ در حالی که آن قضایا به کل فراموش شده است حال اینکه برخی این گونه فکر میکنند قطعاً به نتیجهای نخواهند رسید و در نهایت ترکیه تا حد زیادی اشتباهش در این موضوع بود که از این گروههای حاکم در سوریه حمایت کرد، چون در توافقات آستانه، این گونه بوده که نباید این حرکت را پشتیبانی میکردند. در واقع ترکیه تا حدود زیادی باید پاسخگوی پشتیبانی صورت گرفته باشد چرا که به هر حال یکپارچه شدن سوریه بسیار مهم است چه برای سوریه و چه برای سایر کشورها. بنابراین این مسئله بسیار مبهم است.
عدم دخالت ترکیه در اتفاقات سوریه قابل پذیرش نیست
آقای مطهری در توییتی به این موضوع نیز اشاره داشتند که اگر اردوغان ادعای مالکیت بر شهرهای حلب، حمص، حماه و چند شهر دیگر سوریه را دارد که متعلق به حکومت عثمانی بوده، فلسطین هم متعلق به عثمانی بوده چرا ادعای فلسطین را ندارد و در واقع با اسرائیل هم پیاله شده است، ارزیابی شما در این باره چیست؟
در حقیقت زمانی که بلافاصله پس از آتش بس که مردم لبنان و حزب الله در حال جشن گرفتن و شادی بودند اما یکی دو ساعت پس از آن، این اقدامات صورت گرفت یقینا هماهنگیها به طور دقیق، توسط اسرائیل و آمریکا انجام شده و ترکیه نیز اگر بگوید دخالت نداشته، اصلا مورد پذیرش نیست.
سیاست صبر و انتظار ج.ا.ایران در خصوص وقایع رخ داده در سوریه
جمهوری اسلامی چگونه میتواند فعالانه در صحنه ایفای نقش کند؟ موضع مشخص جمهوری اسلامی نسبت به حکومت گروههای مسلح از نگاه شما چیست یا چه باید باشد؟
باید کمی تأمل و صبر کرد. به هر حال این گروه باید مواضع خود را به طور روشن مشخص کند که بر چه اساس و معیاری است. آنها از یک سو اعلام میکنند که ما با ایران و روسیه میخواهیم ارتباط داشته باشیم از سوی دیگر اعلام میکنند که با اسرائیل کاری نداریم. در مجموع نظرات و دیدگاههای آنها ضدو نقیض است و ثبات ندارد، در نتیجه باید تأمل و صبر کرد.