ستاد فربه، مدرسه نحیف/کوچکسازی از پشت میزها شروع میشود نه از مدارس
تا زمانیکه ستاد فربه بماند و بار سنگین خود را بر دوش مدارس بگذارد، کوچکسازی فقط یک عنوان زیبا خواهد بود. جراحی ساختار اداری باید واقعی، عمیق و بیملاحظه باشد؛ در غیر این صورت، چابکسازی فقط یک شعار تازه روی یک سیستم فرسوده خواهد بود.
درحالیکه معاون رئیسجمهور از «کوچکسازی وزارت آموزشوپرورش» سخن میگوید، اصل مسئله نه خصوصیسازی است، نه تضعیف مدارس دولتی؛ مشکل واقعی، فربهگی مزمن ستاد و انباشت نیروهای بدون مأموریت مشخص است؛ ساختاریکه سالهاست نفس آموزشوپرورش را گرفته و اجازه نمیدهد مدرسه ـ یعنی محل واقعی تربیت ـ نفس بکشد.
ستاد امروز بهجای آنکه اتاق فکر، مرکز راهبری و پایش کیفیت باشد، انباری از ادارات، پستها، شوراها، کمیتهها و مسئولیتهای بیسرنوشت شده است اتاقهاییکه خروجی مشخصی ندارند، اما هزینه دارند؛ جلساتیکه تصمیم تولید نمیکنند اما زمان میبلعند؛ جایگاههایی که بیشتر عنواناند تا کارکرد. همین فربهگی است که باعثشده انرژی، بودجه و نیروهایی که باید در مدرسه خرج شوند، در راهروهای طولانی ستاد تلف شوند.
کوچکسازی اگر قرار است معنا پیدا کند، باید از همین نقطه شروع شود؛ از حذف موازیکاریهایی که سالهاست تبدیل به قلعههای کوچک مدیریتی شدهاند. از کنار گذاشتن مسئولانی که «برنامه» را فقط در شعار دارند اما نه مأموریت دارند، نه ارزیابی پس میدهند. از بازگشت نیروهای ستادیِ بیکارکرد و راهرو گرد به کلاسهایی که سالهاست با بحران معلم مواجهاند.
از خداحافظی محترمانه و بازگشت به خانه با بازنشستههای که حضورشان نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه راه را بر جوانسازی و کارآمدسازی میبندد. آموزشوپرورش چابک یعنی مدرسهمحور شدن، یعنی انتقال اختیار از ساختمانهای اداری به حیاط مدرسه، یعنی هزینهکردن نیروی انسانی در جاییکه اثر تربیتی دارد، نه در واحدهایی که وجودشان فقط به این دلیل ادامه یافته که کسی جرأت جراحی نداشته است.
نقد اصلی این است؛ تا زمانیکه ستاد فربه بماند و بار سنگین خود را بر دوش مدارس بگذارد، کوچکسازی فقط یک عنوان زیبا خواهد بود. جراحی ساختار اداری باید واقعی، عمیق و بیملاحظه باشد؛ در غیر این صورت، چابکسازی فقط یک شعار تازه روی یک سیستم فرسوده خواهد بود.