| کد مطلب: ۵۵۵۱۹

خواندن یا شنیدن کتاب فرقی ندارد

در هفته کتاب برنامه‌هایی برای ترغیب عموم، از رادیو و تلویزیون پخش می‌شود.

خواندن یا شنیدن کتاب فرقی ندارد

در هفته کتاب برنامه‌هایی برای ترغیب عموم، از رادیو و تلویزیون پخش می‌شود. در رادیو و در برنامه علمی‌اش کارشناسی آمد که حرف‌های قابل فهمی هم بیان کرده بود. ولی بین گفته‌هایش گاهی شرایط خاصی برای کتاب‌خوانی مطرح کرد. ازجمله اینکه فضای خانه باید چنین باشد و مبل مخصوصی هم اگر باشد بهتر است برای خواندن و خوانش! البته این ویژگی‌ها را برای خودشان مفروض دانسته بود.

آنسان که برخی مربیان تغذیه و ورزش پیاده‌روی آهسته را قابل قبول نمی‌دانند و مقصود از پیاده‌روی را سریع و تند می‌دانند؛ غافل از اینکه این پیش‌شرط‌های بعضاً نادرست سبب ‌زدگی ذهن و فکر می‌شود. اینها آمد تا گفته شود این بیان کارشناسان محترم، بعضی‌وقت‌ها نقض غرض عمل می‌کنند به‌نوعی در بیان تشویق و ترغیب به امری. تا جایی‌که جماعت مخاطب خویش را از اساس از هرچه ورزش و خواندن است، بیزار می‌کنند.

کارشناسی اهل فرهنگ می‌آید و از مرگ کتاب‌های کاغذی می‌گوید؛ از کتاب‌های صوتی و فراگیرشدن آن حرف می‌زند. کارشناسی دیگر از بوی کاغذ کتاب صحبت به میان می‌آورد و اینکه تا این بو را حس نکند، نمی‌تواند کتاب بخواند و او کتاب‌های صوتی و الکترونیکی را بی‌روح و بی‌جان می‌داند. یکی می‌گوید، مانایی کتاب‌های صوتی در ذهن کمتر است.

ولی تصور کردن کتاب کاغذی به‌نسبت صوتی، اندک‌تر. دیگری از فرصت کم مطالعه می‌گوید. آن یکی از فواید کتاب صوتی با گویندگان خوش‌صدا می‌گوید که هم فال است و هم تماشا. همهمه‌ای درمی‌گیرد. هر یک سعی در بیان کاستی، ضعف‌ها و قوت کتاب‌خواندن سنتی و مدرن دارند. غافل از آنکه بینوا مخاطبی که احیاناً این برنامه‌ها را گوش می‌دهد از اساس نمی‌داند که چه کند.

آیا اگر کتاب را بسان سابق بخرند و بوی آن را حس کنند، بهتر است یا اینکه حین رانندگی و کار، کتاب صوتی گوش دهند به صواب؟ در این برزخ کارشناسان پرمدعا می‌مانند. چه که در این اوضاع ناهنجار اقتصادی منتظر آنند تا گوشه و کنایه‌ای بشنوند که از امر خواندن فارغ شوند! به‌راستی چه فرقی دارد کتاب را ورق بزنیم یا بشنویم. در این برنامه‌هایی که در هفته کتاب‌خوانی برگزار می‌‌شود سعی باید در تشویق و تهییج به هم‌نشینی با کتاب باشد. کتاب را ‌باید در سبد فرهنگی خانواده‌ها جای داد.

به آنها گفت و باوراند که همدمی با کتاب چه ارمغان‌هایی برایشان دارد. فرجام چند سال کتاب خواندن چه می‌تواند باشد. نحوه کتاب خواندن آنچنان مهم نیست. با دگرگونی‌های صنعتی، بالمآل سطح نگرش‌ها تفاوت پیدا می‌کند. شمارگان کتاب مهم است. چند بار تجدید چاپ مهم‌تر است. میزان گوش دادن افراد بیشتری از جامعه به کتاب‌های صوتی اولی‌تر است.

نه اینکه در پی نفی حالت‌های مختلف خواندن باشیم. در جامعه‌ای که شمارگان کتاب به عدد 500 و زیر آن رسیده است و تازه این عدد، نصف‌اش هم سهم هدیه و کادو می‌شود، دیگر چه فرقی دارد که چگونه بخوانیم؟ در چه عوالمی سیر می‌کنند برخی کارشناسان فرهنگی و هنری؟ اینکه چرایی خواندن و نخواندن در جامعه‌ای را بدانند مهم‌تر است یا اینکه نوع خواندن؟ و تازه بیایند برای این مورد ساعت‌ها هم بحث کنند! آنکه خوره کتاب است به هر نحوی که مشتاق باشد خواهد خواند.

دقت شود که «خواهد خواند» و اینجا خوانش به‌معنای تفکر و دیدن واژگان است. برای برخی خواندن، یعنی چرخش چشم بر کلمه‌ها و برای عده‌ای هم خواندن به‌معنای شنیدن است. آنان شنیدن را برتر از دیدن چشم می‌دانند و با آن لحظه‌ها می‌سازند. مهم هم نیست که کدام‌یک بهتر یا سودمند‌تر است. فرجام آن آگاهی جمعی است. نگرش بهتر به پیرامون است.

به‌راستی فرق‌اش چیست که این تکه از کتاب چه‌شکلی دیده یا شنیده شود؛ آنجا که «پدر گفت به قول ایاز با دو دسته نمی‌توان بحث کرد؛ بی‌سواد و باسواد»! مهم فهم و درک کافی از کتاب‌هاست. پس نگوییم به صدای بلند که کتاب صوتی بهتر است یا کتاب کاغذی. بگذاریم هرکه هرچه می‌پسندد عمل نماید. در پی روح کتاب باشیم؛ دیدن و شنیدن‌اش توفیری ندارد.

«برای ایران کتاب بخوانیم یا بشنویم» صلاح  در این است و بس.‌‌..

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه فرهنگ
آخرین اخبار