برگزاری نخستین نشست وفاق ملی
به گزارش اداره کل رسانه معاونت راهبردی ریاستجمهوری، در نخستین نشست از سلسلهنشستهای «وفاق ملی» با موضوع «بررسی ابعاد مفهومی ایده وفاق»، شرکتکنندگان به کنکاش مفهومی وفاق ملی پرداختند.
وفاق پشتوانه نظری خوبی دارد
براساس دیدگاههای مطرحشده در این جلسه، محمدمهدی مجاهدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، گفت: «متأسفانه هنوز شاهد پرورش دیدگاههای سنجیده و پختهشدهای در موضوع وفاق در فضای آکادمیک و ادبیات سیاسی کشور نبودهایم و تلاشی برای برگرداندن ادبیات جهانی علوم سیاسی تجربی در موضوع وفاق به فارسی انجام نشده است. یک علت این مسئله آن است که نگاه غالب مترجمان اندیشه و دانش علوم سیاسی در ایران بیشتر چپِ تنشپایه و مبتنی بر تضاد بوده تا وفاق و مصالحه؛ اما در عین حال باید توجه داشت که موضوع وفاق در حوزه علوم سیاسی تجربی از پشتوانه نظری خوبی برخوردار است که قابلیت ترجمه و آموزندگی دارد.»
وی با بیان اینکه باید در نظر داشت وفاق نه یک نظریه و الگو درباره فرم سیاسی، بلکه یک «برنامه سیاسی-اجتماعی» درون ساختار سیاسی است که میتواند به مدیریت بیثباتی سیاسی کمک کند و در جهت حل مسائل مشترک تضادهای همفرسا را به تضادها و روابط همافزا برساند و همین مسئله هدف اصلی سیاست وفاق است، ادامه داد: «در سایه این برنامه سیاسی-اجتماعی مفاهیم مختلفی از جمله شکلگیری ائتلافهای بزرگ، تعبیه مکانیزم وتوی متقابل و نمایندگی تناسبی نیز شکل میگیرد.»
محمدمهدی مجاهدی نزدیکترین مفهوم و معادل فنی انگلیسی برای وفاق را Consociationalism نامید که سنت نظری غنی و قابل اعتنایی را در ادبیات علوم سیاسی تجربی بعد از کتاب آرنت لیپهارت، اندیشمند علوم سیاسی هلندی، تحت عنوان «دموکراسی در جوامع متکثر» (۱۹۷۷) شکل داده و به تدریج پرورده و آزمون تجربی شده است و برای پژوهشگران ایرانی هم آموزنده است.
لزوم توجه به لوازم دستیابی به وفاق
نعمتالله فاضلی، انسانشناس و استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نیز در این نشست با اشاره به اینکه مفهوم وفاق در ایران دارای اقتضائات مختلف در حوزههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است، افزود: برای رسیدن به هرگونه وفاق در حوزههای مختلف، باید به لوازم متناظرش در عرصههای دیگر هم توجه کرد.
باید طرح ثانویه داشت
کیومرث اشتریان، عضو هیئتعلمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران هم با تأکید بر تکثر بالا در جامعه ایرانی بر پایه قومیت، مذهب، زبان، آرا و افکار گفت: ایران کشوری بسیار متکثر است و این تکثر ایجاب میکند که گروهها و احزاب سیاسی یک طرح ثانویه در پاسخ به این پرسش داشته باشند که چگونه میخواهند دیگران متکثر و متفاوت از خود را به رسمیت بشناسند و بپذیرند و با آنها در جامعه و سیاست همزیستی کنند.