| کد مطلب: ۱۸۶۰۹

ناچاریم به سیاست بازگردیم

ابوالفضل دلاوری، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی

ناچاریم به سیاست بازگردیم

من می‌خواهم از واژه گفتمان استفاده نکنم چراکه یک وجه یا معنای ناخودآگاه دارد. در حالی که آنچه امروز در جریان است کاملاً سوژه‌محور است و زمینه‌های رخداد بزرگ و بی‌سابقه در تاریخ ایران شکل داد و شرایط کنونی را ایجاد کرد که سال‌های سال زیرپوست جامعه به‌ویژه در نخبگان، دغدغه‌مندان و فعالان به صورت آگاهانه شکل می‌گیرد.به همین دلیل از مفهوم پارادایم استفاده می‌کنم چراکه بر نظام دانا و آگاهانه دلالت دارد.

ما در حال تغییر پارادایم در عرصه سیاست‌ هستیم و ذهنیت و الگوهای سیاسی ما تاکنون دو ویژگی داشته؛ اول، خیال‌پردازی و در بهترین حالت آرمانگرایی‌های آسمانی و دوم، تخاصم و تقابل. این ویژگی کاملاً آشکار تاریخ سیاسی به‌ویژه ۲۰۰ سال اخیر کشور است. من عنوانی برای این دولت اعلام نمی‌کنم چراکه روز اولی که پزشکیان وارد عرصه رقابت‌های انتخاباتی شد، یک عنوان «مصالحه و اصلاح» به ایشان دادم چراکه برخلاف تصورات اولیه به پیروزی‌شان اعتقاد داشتم.

آنچه اتفاق افتاد محصول انتخابات نبود بلکه محصول بازاندیشی در حوزه سیاست و کنش سیاسی در ایران بود و همچنین تجربیات تلخی که به‌ویژه در دو، سه دهه اخیر داشتیم. سیاست‌های رمانتیسم و آنتاگونیستی حاصلی جز زنجیره‌ای از شورش‌ها، جنبش‌ها و انقلابات و تلاش‌های حماسی اما نافرجام یا کمترفرجام و الگوهایی از حکمرانی نامطلوب و ناکام ندارد. دولت‌های توسعه‌گرا، توزیع‌گر و در دو دهه اخیر دولت توسعه‌طلب بحران‌زا بودند.

آنچه اتفاق افتاده حماسه‌ای است حاصل کنش آگاهانه تمام نیروهای سیاسی از سوی آنها که رای دادند یا رای ندادند و حتی کسانی نقش رقیب‌های افراطی و حافظ شرایط موجود را داشتند. این جامعه، سرزمین و ملت سرمایه‌های عمیق ذهنیتی، فرهنگی، نمادین و مهم‌تر از همه اراده برای آنکه دوباره برخیزد را داشته و این در درون ما آگاهانه یا ناآگاهانه می‌جوشد. ایران یک دوره شکوفایی بی‌نظیر از دوره معاصر طلبکار است.

امروز ما در حال ورود به این عرصه در تاریخ معاصر می‌شویم. کنشی که در انتخابات شرکت کرد محصول این بازاندیشی بود و عنوان بازگشت به سیاست بازاندیشانه را به این دوره دادم. سوژه‌های اجتماعی و سیاسی در تمام فرآیندها وارد فعالیتی آگاهانه، تکاملی، گفت‌وگومحور و سعی در ایجاد همگرایی و گزینش مناسب‌ترین و معقول‌ترین رفتار برمی‌آید. حتی انتخاب‌ها نتیجه معرفی‌های حزبی و جناحی نبود بلکه محصول اندیشیدن به امکانات، مطلوبیت‌ها و ظرفیت‌ها و اراده معطوف به تغییرات است. شکلی که در این انتخابات دیدم در هیچ جای جهان ندیدم. قرن بیست‌ویکم قرن ایران است که سه، چهار بار از این ویژگی‌های منحصربه‌فرد را نشان جهان دادیم.

به‌رغم اینکه هنوز ضربه می‎خوریم، آسیب‌پذیر هستیم و انباشت بحران‌ها بر جسم و جان‌مان سنگینی می‌کند، اما پتانسیل و اراده ما مستهلک نشده است. چه کسی فکر می‌کرد از فضای یخبندان انتخاباتی چنین محصولی بیرون بیاید. حتی از چنین شخصیت ناشناخته‌ای چنین پتانسیل نمادینی دربیاید. این محصول‌ها توسط افرادی که سیاست را بازاندیشی کردند، ساخته شد؛ آن‌هم با فاصله گرفتن از سیاست رمانتیسم و تکیه بر داشته‌ها و براساس تجربیات قبلی.

از یک جامعه سرد یک انتخابات گرم به وجود آمد. درست است که می‌گویند مشارکت ۵۰ درصد است، اما این تعداد را باید از ۷۰ یا ۶۵ درصد حساب کرد چراکه میانگین مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری بعد از انقلاب ۶۵ درصد بوده است. چرا میانگین را از ۱۰۰درصد می‌گیریم و می‌گوییم ۶۵درصد شرکت نکردند. حداکثر ۲۰درصد عدم مشارکت داشتیم. اما آنها هم مشارکت فعال داشتند. چراکه اقدام‌شان معنادار بود و پیام داشت. این یعنی سیاست بازاندیشانه که مبتنی بر آگاهی و گفت‌وگو در عرصه سیاست است.

در فرانسه که دو حزب چپ به دلیل ترس از حزب راست ائتلاف می‌کنند، سطح پایینی از بازاندیشی است. اما در ایران سطح وسیع‌تر، عمومی‌تر و اجتماعی‌تر از بازاندیشی‌ را داریم که سرمایه بزرگی محسوب می‌شود. خوشبختانه این اتفاق در درون هیئت حاکم رخ داده است چراکه تجربیات را بازنگری کرده است و پیش رفتن با الگوهای قبلی را غیرممکن دیده است. ما ناچاریم به سیاست برگردیم. اول، ممکن کردن امر ظاهراً ناممکن. کاری که از طریق آگاهی و کنش آگاهی انجام دادیم. کجا انتظار داشتیم آقای ظریف اینطور وارد میدان شده و کت دربیاورد؟ ما ده‌ها هزار بازیگر پنهان داشتیم که بنا به موقعیت و ارتباطات خود دست به این اقدام زدند. دوم، سازگار کردن امور ظاهراً ناسازگار که باید از این به بعد دنبال شود.

 

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی