تغییر فضایی در پیش نیست

مقام رهبری از ابتدای سال جاری تاکنون در بازههای زمانی مختلف و طی چند سخنرانی بر ضرورت مشارکت حداکثری در انتخابات تاکید کردند. نخستین صحبتهای ایشان مربوط به دیدار ماه رمضان با مسئولان و کارگزاران نظام بود که 15 فروردینماه سال جاری درباره اهمیت چهار عنصر مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات سخن گفتند: «انتخابات میتواند مظهر قدرت ملی باشد و اگر درست برگزار نشود ضعف کشور و ملت و مسئولان را نشان میدهد که هر چه ضعیف شویم، تهاجم و فشار دشمنان بیشتر میشود؛ بنابراین باید قوی شویم که یکی از ابزارهای مهم قدرت، انتخابات است. مسئولان مرتبط، راهبرد «مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات» را از هماکنون مشخص کنند تا انتخاباتی خوب، سالم و با مشارکت بالا داشته باشیم.»
رهبری در اوایل دیماه نیز در دیدار با مردم کرمان و خوزستان با تاکید مجدد بر چهار عنصر مهم انتخاباتی بر ضرورت حضور در انتخابات برای تحقق امر جمهوریت و مردمسالاری تاکید کردند. یکی از بخشهای مهم سخنان ایشان توجه به موضوع مشارکت و رقابت بود: «همهی کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند. علمای اَعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتیها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آنوقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد. اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد و مجلس ضعیف، توانایی کامل برای رفع مشکلات نخواهد داشت. اگر میخواهیم مشکلات برطرف بشود، باید مشارکت را بالا ببریم؛ این وظیفهی همه است. هر که میخواهد مشکلات کشور برطرف بشود، راهش این است. این، مسئلهی مشارکت. البتّه اگر در آینده عمر و فرصت بود، من باز [مطالبی را در این باره] عرض خواهم کرد. امّا مسئلهی رقابت؛ رقابت یعنی چه؟ رقابت یعنی جناحهای سیاسی برای شرکت در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ گرایشهای گوناگون سیاسی و اقتصادی، در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ میدان باز باشد برای مسابقهی جناحهای سیاسی و نگاههای سیاسی و نظرات سیاسی، همچنین اقتصادی، همچنین فرهنگی؛ این معنای رقابت است. رقابت یعنی جوانهایی که میخواهند وارد میدان انتخابات بشوند، با افراد سابقهدار و باتجربه مسابقه بگذارند؛ اینها تلاش کنند، آنها هم تلاش کنند؛ و یک مجلس خوب و قوی آن مجلسی است که هم از این جوانها داخلش باشند، هم از آن مجرّبها و باسابقهها داخلش باشند. رقابت یعنی این؛ یکی از مهمترین مسائل در باب انتخابات، این مسابقه گذاشتن است. رقابت یعنی همه بتوانند تبلیغات کنند، منتها تبلیغات درست.»
اگرچه سال انتخابات در ایران معمولاً از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است و معمولاً فضای سیاسی و رایزنیهای انتخاباتی به دورترین روستاها و شهرهای کشور هم رخنه داشت و همه جا صحبت از انتخابات بود اما این موضوع با توجه به مجموعه اقدامات و عملکردهایی که از سوی دولت، هیئتهای نظارت بر انتخابات و فضای کلی جامعه که طی سالهای اخیر رخ داده است، در این دوره از انتخاباتِ مجلس به کلی رنگ باخته است. درحالیکه کمتر از دو ماه به برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم باقی مانده اما فضای انتخاباتی همچنان سرد و بیروح است و نشانهای از لابیهای سیاسی و رایزنیهای پیشاانتخاباتی در بسیاری از احزاب و جریانهای سیاسی دیده نمیشود. اگرچه دلایل متعددی برای این فضا در میان مردم برشمرده میشود اما آنچه منجر به سرد شدن این فضا در بین احزاب، گروهها و بسیاری از شخصیتها و فعالان سیاسی شده است، عملکرد هیئتهای اجرایی و هیئتهای نظارت در بررسی، تایید و ردصلاحیت افرادی است که برای شرکت در انتخابات ثبتنام کرده بودند. برخی از سیاسیون ثبتنام در این دوره را به دلیل عملکرد شورای نگهبان بینتیجه میدانستند و از ثبتنام خودداری کردند؛ پیشبینیای که غلط از آب درنیامد و با ردصلاحیتهای رخداده در همان اندک چهرههای سیاسی متفاوتتر از جریان حاکم، حلقه رقابت و مشارکت حداکثری را حداقل در بین چهرههای سیاسی تنگتر و تنگتر کرد. هممیهن در یک نظرسنجی با برخی از چهرههای سیاسی از جمله منصور حقیقتپور، فعال سیاسی اصولگرا، نماینده پیشین مجلس و مشاور علی لاریجانی، سعید نورمحمدی، عضو شورای مرکزی و سخنگوی حزب ندای ایرانیان، جواد هروی، عضو شورای مرکزی و سخنگوی حزب اعتدال و توسعه و حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه، عملکرد هیئتهای نظارت را در تحقق بیانات رهبری بررسی کرده است که در ادامه میخوانید:
۱. رهبری در ماههای اخیر طی چند سخنرانی درباره مشارکت حداکثری مردم در انتخابات تاکید داشتند. اما ردصلاحیتها این دوره به منتقدین در هر دو جریان (اصلاحطلب و اصولگرای میانه) رسیده است، براساس تجربه انتخابات مجلس یازدهم و کاهش مشارکتی که یکی از دلایل آن همین ردصلاحیتهای گسترده بود، سیاست هیئت نظارت را بعد از بیانات رهبری چطور ارزیابی میکنید؟
منصور حقیقتپور: در حال حاضر اشکال اصلی و اساسی، نامشخص بودن مسئول مشارکت و مسئول رقابتی بودن انتخابات در کشور است و برداشت من این است که مسئول این کار در کشور با توجه به بیانات اخیر مقام معظم رهبری کسی نیست جز شورای نگهبان. در واقع شورای نگهبان به همراه مسئولین نظارتی کشور مخاطب اصلی مقام رهبری در بحث رقابت هستند؛ ضمن اینکه عوامل دیگری هم در این زمینه میتوانند مؤثر باشند. برای مثال، برخی از کاستیهایی که در سطح جامعه وجود دارد میتواند مردم را نسبت به حضور در انتخابات سرد کند. مسئله بعدی نوع نگاه شورای نگهبان به تایید صلاحیتها است. این موضوع بسیار مهمی است و اگر نوع نگاه موجود در شورای نگهبان اجازه دهد که نمایندگان گروههای مختلف بتوانند در فضای انتخابات حضور داشته باشند و اقدامات و برنامههای خود را به مردم عرضه کنند، شرایطی فراهم میشود و براساس ارائهای که نمایندگان گروههای مختلف خواهند داشت، مردم از گروههای مختلف در انتخابات شرکت خواهند کرد اما امروز ترکیبی از عوامل اجرایی، نظارتی بر تایید صلاحیتها را میتوان عامل عدممشارکت معرفی کرد. البته که در این قسمت، دولت میتواند مسئول باشد و نباید موجبات نارضایتی مردم را فراهم میکرد، قسمتی هم مربوط به عوامل نظارتی است و حجم زیادی از داوطلبین را شورای نظارت ردصلاحیت کردند و این موجب دلسردی مردم شده است. هرچند هنوز فرصت باقی است و صلاحیت خیلی از کسانی که در هیئتهای نظارت ردصلاحیت شدهاند، میتواند مجدداً مورد بررسی قرار گیرد و با این اقدام هیجان بیشتری در سطح جامعه ایجاد شود.
سعید نورمحمدی: به نظر من صحبتهای رهبری شفاف، واضح و غیرقابل تفسیر بوده و کسی نمیتواند تفسیر دیگری از رقابتی بودن انتخابات از صحبتهای ایشان داشته باشد و بگوید که بدون حضور طیفهای مختلف امکان رقابتی بودن انتخابات وجود دارد. ضمن اینکه خود رهبری هم بر لزوم حضور همه جریانها و طیفهای سیاسی تاکید کردند. اما آنچه که بعد از اعلام صلاحیتها از سوی هیئتهای نظارت با آن مواجه شدیم، حذف گسترده باقیمانده کاندیداهایی بود که از سوی هیئتهای اجرایی تاییدصلاحیت شده بودند. در واقع هیئتهای نظارت تحمل حضور همین افراد را هم نداشتند و آنها را نیز ردصلاحیت کردند. عملاً رقابت بین جریانهای سیاسی که مدنظر رهبری بود، در انتخابات پیش رو وجود ندارد و با ادامه این روند عنصر رقابت را در این انتخابات مشاهده نخواهیم کرد. البته موضوع دیگری که باید به آن اشاره کرد، دستگاههای امنیتی مدام به دنبال این هستند که مبادا جریانها و گروههای سیاسی به سمتی حرکت کنند که تلقی شود به دنبال تحریم انتخابات هستند و جامعه را به سمت کاهش مشارکت ترغیب کنند. فارغ از اینکه این رفتار به چه میزان درست و یا اشتباه است، این سوال را از دستگاههای نظارتی و امنیتی دارم که نگران کاهش مشارکت که مدنظر رهبری است هستید و تصور میکنید باید با آنها برخورد کنید اما بر کسانی که رقابت سیاسی را از بین بردهاند، نظارتی نخواهید داشت؟ آیا رفتار آنها و نتایج عملکرد آنها در بررسی صلاحیتها را هم زیر ذرهبین نظارت خواهید برد و با توصیههای رهبری مقایسه خواهید کرد؟ اینکه فقط بخشی از توصیههای رهبری مورد توجه قرار گیرد و بخش دیگری که مربوط به نهادهای نظارتی و حضور همه جریانهای سیاسی در انتخابات باشد را نادیده بگیرند، نه منصفانه، نه منطقی و نه عقلانی است.
حمیدرضا ترقی: اولاً طبق نظرسنجی و بررسیهای بهعملآمده تنها ۵/۱درصد از مشارکت مردم در انتخابات مربوط به بررسی صلاحیتها است و در هر دوره ای که بیشترین ردصلاحیت را داشتهایم میزان مشارکت بیشتر شدهاست . ثانیاً ادعای ردصلاحیت اصلاحطلبان و منتقدین کاملاً نادرست و فاقد سند است و ردصلاحیتها طبق قانون انجام میشود.
جواد هروی: انتظار ما از هیئتهای نظارت بعد از فرمایشات مقام معظم رهبری این بود که دعوت ایشان به مشارکت و ایجاد فضای رقابتی را لبیک گویند. درحالیکه آنچه مشاهده کردیم چیز دیگری بود. وزارت کشور رسماً اعلام کرد هیئتهای اجرایی پیش از آن فرصت بررسی کافی را نداشتهاند و هیئتهای نظارت هم با 14 هزار نفر در مقابل 11 هزار نفر که تایید صلاحیت شدند، رکوردشکنی کرد. بنابراین تا الان انتظارات رهبری برآورده نشده است و فرمایش ایشان مبنی بر اینکه با ایجاد رقابت و مشارکت از انتخابات تکحزبی پرهیز شود و دیکتاتوری سیاسی به وجود نیاید، اما ردصلاحیتهای گسترده نشان از عکس آن است. با این روند احتمالاً نقطه مقابل انتخابات مجلس پنجم را در پیش خواهیم داشت. در آن انتخابات بیشترین حد شرکتکننده را داشتیم و امسال با این روندی که وجود دارد نه بهگونهای که بخواهیم نگاه بدبینانه داشته باشیم اما فضای واقعی موجود در بستر اجتماعی ما حاکی از آن است که درصد مشارکت به پایینترین شکل خود برسد. تنها دوره انتخابات مجلس، دوره یازدهم بود که مشارکت کمتر از 50 درصد ثبت شد. با قهر از انتخابات و زمینهسازی که هیئتهای اجرایی و هیئتهای نظارت انجام دادند، موجبات قهر هرچه بیشتر با صندوقهای انتخابات را خواهیم داشت و متاسفانه رکورد دلسردی مردم رقم خواهد خورد.
۲. آیا هیئتهای نظارت در راستای بیانات رهبری عمل کردهاند؟
منصور حقیقتپور: خیر، این اعمال الان در آن راستا نیست و با شناختی که از دیدگاههای مقام معظم رهبری داریم، ایشان به این موضوع نگاه مثبت دارند و ما در رفتار هیئت نظارت این را نمیبینیم. به نظر میرسد که باید دقت بیشتری داشته باشند و فرصت بیشتری را به کاندیداها بدهند. در واقع نگاه باید نگاه اصلاحی باشد. الان شرایط اینگونه نیست و نگرانم که کلام مقام معظم رهبری روی زمین بماند و عملیاتی نشود و در این حالت به نظر میرسد، مردم ناراضیتر بشوند. در واقع مشارکت پایین موجب خواهد شد تا مردم چه در داخل و چه در خارج از کشور معترض شوند.
سعید نورمحمدی: هیئتهای نظارت قطعاً در خلاف توصیههای رهبری عمل کردهاند. در حال حاضر جریان اصلاحات به دو دسته تقسیم شدهاند؛ بخشی بعد از مطرح شدن مبحث پیشثبتنام تصمیم گرفتند وارد فضای انتخابات نشوند و پیشثبتنام را انجام ندهند. بخشی که طیف راست جریان اصلاحات و از نیروهای میانهروتر بودند مانندکارگزاران، ندای ایرانیان و اعتماد ملی، به افراد همفکر توصیه کردند که در انتخابات حضور پیدا کنند. با وجود اینکه تعداد کاندیداها در همه حوزهها ثبتنام نکرده بودند، در ۱۷۰کرسی چهرههای اصلاحطلبی که با حضور آنها امکان رقابت ایجاد شود ثبتنام کرده بودند. از این تعداد هیئتهای اجرایی ۱۱۴ نفر را تایید صلاحیت و مابقی را ردصلاحیت کردند. شورای نظارت این تعداد را به کمتر از ۳۰ نفر در کل کشور کاهش داد. یعنی در حال حاضر جریان سیاسی اصلاحطلب امکان رقابت در انتخابات را ندارد و همین حالا میتوان پیشبینی کرد که اصولگرایان پیروز انتخابات هستند و با ادامه این شرایط پیروز ۲۶۰ کرسی مجلس هستند و تنها ۲۰ تا ۳۰ کرسی داریم که اصلاحطلبها میتوانند در آن رقابت کنند و این در راستای توصیههای رهبری نبود. مجدداً تاکید میکنم که صحبتهای رهبری شفاف و غیرقابل تفسیر بود و پس از صحبتهای ایشان برخی از جریانهای سیاسی و اصولگراهای میانهرو امیدوار شده بودند چراکه فکر میکردند برخی از رویههای قبلی قرار است کنار گذاشته شود. اما مذاکراتی که من بهعنوان رئیس ستاد انتخاباتی حزب ندای ایرانیان با برخی از فعالان سیاسی در دیگر احزاب انجام دادم، تقریباً برآورد همه این است که در تهران امکان مشارکت و وجود فضای رقابتی را نخواهیم داشت و تکلیف کرسیها در تهران تقریباً مشخص است و این کرسیها پیشکش جریان اصولگرا شده است.
حمیدرضا ترقی: با توجه به سوال پاسخ اول، شورای نگهبان برخلاف نظر رهبری عمل نکرده است و اگر در موردی شکایت باشد رسیدگی میشود.
جواد هروی: تصور ما این است که اقلیت حاکم به مشارکت حداکثری معتقد نیست و به رقابت افراد در زمان انتخابات نهتنها وقعی نمیگذارد، بلکه اصلاً بر این زمینهسازی باور ندارد. امام همیشه میفرمودند که رای ملت ملاک عمل است و مقام معظم رهبری نیز در موضوع رقابت و مشارکت پیشمقدمهای به نام امنیت و سلامت را مطرح کردند. اما اینکه اقلیت حاکمی خود را صاحب حق وتو بداند و ردصلاحیت کند و عقایدی که برخلاف عقاید گروه خود است را مورد پذیرش قرار ندهد، این کاملاً با نگرشهای قانون اساسی و منویات مقام معظم رهبری مغایر است. سلایق باندی که امروز به پیشدرآمد انتخابات مجلس دوازدهم تبدیل شده است، بههیچوجه راهکارهای حزبی و سیاسی محسوب نمیشوند.
۳. به نظر شما چه عواملی وجود دارد که باعث میشود هیئتهای نظارت حتی درخواستهای رهبری را هم به نظر میرسد نادیده میگیرند؟
منصور حقیقتپور: اختلاف شدید سلیقه و نگاه را در این موضوع مؤثر میدانم. نباید اینگونه باشد که یک نفر تنها با کارنامه ۲۰ بتواند تاییدصلاحیت شود، ۱۸ و ۱۹ هم باید قبول شوند و این محدود کردن دایره را خیلی تنگ و محدود میکند و خیلی از آدمهای آبرومند در این دوره به دلیل ترس از همین ردصلاحیت شدن و ترس از آبرو، ثبتنام نکردند.
سعید نورمحمدی: ردصلاحیتهای این دوره که برخلاف نظر رهبری اتفاق افتاد دو دلیل اصلی دارد. دلیل اول همان بحث مربوط به وابستگی به مسیر است که در نهادگرایی تاریخی مطرح شده است. برخی رویهها و شیوهها تبدیل به عادت شده و نوعی وابستگی ایجاد میکند که خارج شدن از آن کار سادهای نیست. یعنی با وجودی که در نهادهای شکل گرفته تاثیر منفی آن سیاست و شیوه را میبینند عملاً نمیتوانند آن را رها کنند. رها شدن از آن عادت اجماع عمومی میخواهد. به همین دلیل است که مجریان انتخاباتی براساس عادت به همان شیوه عمل کردند. مسئله دوم هم تضاد منافع است. تایید صلاحیت بیطرفانه کاندیداها منافع بخشی از کاندیداها و جریانات تندرو را به خطر میاندازد، به همین دلیل اعمال نفوذ میکنند و اجازه نمیدهند رقبا تاییدصلاحیت شوند تا کاندیداهای مدنظرشان با اطمینان وارد مجلس شوند. از همین رو هیچ ریسکی را نمیپذیرند و افراد شناختهشده و شانسدار را با برچسبهایی مثل ضدولایت فقیه و نداشتن التزام عملی به اسلام ردصلاحیت میکنند. متاسفانه اعضای شورای نگهبان هم متوجه این مسئله نیستند و با این افراد و جریانات همراهی میکنند.
جواد هروی: تصور من این است که بیش از هر عامل عامدانهای که بتوان برای این موضوع در نظر گرفت، شاهد یک کجسلیقگی هستیم. یعنی اقلیت حاکم تصور میکند که میتواند در سکوت احزاب و با مشارکت حداقلی به اهدافی که لازمه یک نظام سیاسی مردمی است برسد و این یک اشتباه سیاسی است؛ به همین خاطر معتقدم دستگاههای نظارتی و اجرایی نباید بهگونهای عمل کنند که خودشان برای رشد رقابت هیچ اقدامی نکنند اما از احزاب، رقابت تمامعیار را طلب کنند. تعبیری که من میتوانم برای این موضوع به کار ببرم همانند این است که از احزاب تقاضا شود بازیکنان خود را وارد زمین فوتبال کنند درحالیکه از 11 نفر، 9 نفر را ردصلاحیت کنند. دیگر احزاب زمانی در زمین رقابت انتخابات میتوانند وارد شوند که بازیکنی داشته باشند! اینکه با مشارکت حداقلی، انتظار نتیجه مشارکت حداکثری را دارند. نمیتوان به طور دقیق درباره عوامل صحبت کرد اما هر آنچه که هست متاسفانه روند رو به انتخابات مجلس دوازدهم حاکی از این است که نظام حزبی در این انتخابات به هیچ گرفته شده است و متاسفانه دستاندرکاران هیئتهای اجرایی اعم از وزیر کشور و هیئتهای نظارت به رقابت و مشارکت باور ندارند. چراکه در صورت باور به این موضوع سلایق غیر از خویش را از میدان خارج نمیکردند. ما به فضای رقابتی نیاز داریم که در آن سلایق مختلفی حضور داشته باشند نه یک سلیقه مشخص. اگر تنها یک سلیقه وجود دارد اصلاً نیازی به برگزاری انتخابات و رقابت نیست. انتخابات زمانی معنا و مفهوم پیدا میکند که دستگاههای نظارتی و اجرایی در راستای حضور احزاب و طیفهای مختلف سیاسی تلاش کنند اما متاسفانه امروز شاهد آن هستیم که دستگاههای نظارتی و اجرایی برای ورود تنها یک گروه، یک حزب و یک اندیشه سیاسی تلاش میکنند.
۴. با توجه به شرایط و آنچه رهبری درباره انتخابات برای افزایش مشارکت مطرح کرده بودند، چه رویکردهایی برای این منظور باید در پیش
منصور حقیقتپور: باید آسانتر برخورد شود و برخی از کسانی که ردصلاحیت شدهاند را مجدداً تایید کنند. از طرفی دولت نیز باید اقداماتی را انجام دهد؛ هرچند که بعید است بتواند کار فوقالعادهای انجام دهد اما اگر دولت هم کاری کند تا دل مردم به دست بیاید و پارهای از مشکلات مردم را بتوانند حل کنند، شاید بتوانند موجبات حضور در انتخابات را بیشتر فراهم کنند.
سعید نورمحمدی: مسئولین و جریانها برای افزایش مشارکت باید دو اقدام مهم را انجام دهند؛ موضوع اول، توجه به تاکیدات رهبری برای رقابت و حضور در انتخابات است. اینکه همه طیفها و گروهها حضور داشته باشند و همه مردم احساس کنند در این انتخابات کاندیدایی دارند که میتواند نماینده آنها باشد. البته با مسئله پیشثبتنام که خیلی از افراد ثبتنام نکرده بودند تا حدی رقابت کاهش پیدا کرده بود اما همان حداقلی که امکان حضور داشت نیز مورد تحمل دوستان قرار نگرفت. مسئله رقابت میتواند باعث افزایش مشارکت مردم شود اما مهمتر از آن، ایجاد امید و پیام دادن به جامعه است که رای آنها مؤثر است. الان بخشی از جامعه که عمدتاً طیفهای تحصیلکرده و طبقه متوسط جامعه هستند، به این دلیل از صندوقهای رای رویگردانند که احساس میکنند رای دادن آنها بینتیجه است و حتی اگر مجلس صددرصد مخالف وضع موجود هم شکل بگیرد، دستگاههایی هستند که آن مجلس را از کارآمدی و تاثیرگذاری میاندازند. باید این پیام به جامعه داده شود که رای شما مهم است و سیاستهای کلی کشور براساس رایی که مردم دادهاند، تعیین میشود و به نوعی به رای مردم دهنکجی نشود. این عوامل مواردی هستند که حتماً میتوانند به افزایش مشارکت منجر شوند.
حمیدرضا ترقی: برای افزایش مشارکت در انتخابات راههای متعددی وجود دارد؛ از جمله، بسیج عمومی برای تبیین و تبلیغ انتخابات توسط احزاب و شهرداریها، شروع تبلیغات صداوسیما با شبکههای استانی جدید و گشایش در وضع اقتصادی مردم توسط دولت.
جواد هروی: اگر همین نکاتی که در فرمایشات رهبری وجود داشت، مورد توجه قرار میگرفت از این بنبست سیاسی و دلسردی مردم میتوانستیم خارج شویم.
۵. فضای کلی انتخاباتی را با توجه به مدتزمان باقیمانده تا زمان برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم چطور ارزیابی میکنید؟
منصور حقیقتپور: فضا سرد و یخزده است. فکر نمیکنم انتخابات گرمی داشته باشیم، به جز برخی از مناطق که قومی و محلی مشارکت میکنند فضا گرم خواهد شد اما در مراکز استانها و کلانشهرها فضا سرد است. درحالیکه به مصلحت ما است که فضای انتخاباتی گرم شود و این به نفع امنیت و منافع ملی ما است که تعداد بیشتری از مردم در انتخابات مشارکت کنند.
سعید نورمحمدی: واقعیت این است که در این مدت باقیمانده و با ادامه این وضعیت تغییری در شرایط کلی و مشارکت مردم در انتخابات رخ نخواهد داد. دلیل آن نیز این است که ارادهای برای افزایش مشارکت وجود ندارد. درست است که رهبری انقلاب بر آن تاکید کردند اما ایشان در تاکید بر رویکردهای کلی تنها هستند و جریاناتی در کشور داریم که به دنبال آن هستند که مشارکت کاهش یابد و مشارکت بالا را به نفع جریان خود نمیبینند و آن طیف، دست بالا را در کشور دارند. این گروه با رفتارهایی که میکنند این پیام را به جامعه میدهند که لزومی برای حضور آنها در پای صندوقهای رای نیست و دقیقاً این اقدام طیف تندرو اصولگرا است. در واقع این گروه از سردی فضای موجود سود میبرند. میتوانید با مقایسه آماری مجلس نهم، دهم و یازدهم به این نتیجه برسید. فردی که در انتخابات مجلس دهم با ۸۴۰ هزار رای در تهران نفر ۳۲ لیست تهران شده بود در انتخابات مجلس یازدهم با ۸۲۰ هزار رای و کاهش ۲۰ هزارتایی رای نفر سوم تهران شد و طبیعی است که کاهش مشارکت به نفع آنهاست و حتماً به دنبال آن خواهند بود که مشارکت بالا رخ ندهد و دستگاهها، تلاش برای کاهش مشارکت را نباید در جریان اصلاحات جستوجو کنند، در حال حاضر ریشه این خواسته در جریان اصولگرایان است.
حمیدرضا ترقی: هنوز فضای کشور بهخاطر مسائل غزه و حادثه تروریستی کرمان انتخاباتی نیست اما زمینه برای یک جهش انتخاباتی فراهم شده و به محض شروع شدن میتواند تحرک خوبی را بهوجود آورد.
جواد هروی: اگر بخواهیم واقعبینانه سخن بگوییم و از کف جامعه حرف بزنیم، وضعیت در حال حاضر اصلاً قابل قبول نیست. اما اگر وضعیت متفاوت شد و باور به دیدگاه حزبی و رقابت مشارکتی فراهم شد و صلاحیتها بازگردد و بسیاری از رقبا در صحنه حضور پیدا کنند، شاید بتوان به حضور مردم امیدوار بود. در غیر اینصورت نباید خودمان را گول بزنیم و با یک اقلیت حاکم که اعتقادی به رقابت ندارند، انتظار رقابت داشته باشیم.