دستور رئیسی برای انتخابات باشکوه
«پرشور»، «باشکوه» و «رقابتی» برگزار شدن انتخابات در آستانه هر دورهای که قرار است مردم دست به انتخابی برای تعیین نمایندگان مجلس و یا رئیسجمهوری بزنند، بیش از سایر روزها و ماههای سال مطرح و مورد بحث قرار میگیرد. از «تشویق جامعه» به حضور پای صندوق رای برای «تعیین سرنوشت»، «تغییر وضعیت» و «بهبود اوضاع» از سوی برخی چهرهها و تشکل سیاسی گرفته تا بحث بر سر «شنیده شدن» یا «شنیده نشدن صدای مردم» در پهنه سیاسی کشور که به موجبش سیاست «صبر و انتظار» یا «تحریم انتخابات» از سوی برخی گروهها، تشکلها و احزاب مطرح میشود. اگرچه نوع نگاه به مشارکت در انتخابات در ادوار گوناگون هم از سوی حکومت و مسئولان و هم از سوی چهرههای سیاسی و تشکیلاتی متفاوت بوده است.
مشارکت بالا، مشارکت پایین
چنانچه در برههای، چنین ادعایی در تحلیلها مطرح شد که اگر مشارکت بالا باشد، اصلاحطلبان دست بالا را به دست میآورند و مشارکت پایین و حداقلی موجب روی کار آمدن اصولگرایان میشود. این تحلیل در سخنان بسیاری از تحلیلگران اصلاحطلب (تا پیش از حوادث و اعتراضات سال 98 و 1401) بهویژه با توجه به آمار انتخاباتهای سال 76، 92 و 96 ریاستجمهوری و 78 و 94 مجلس شورای اسلامی مطرح شده است. چهرههایی که همواره بر نقش صندوق رای در برآورده شدن خواستههای مردم و تعیین سرنوشت از طریق آن بهعنوان تنها راه مسالمتآمیز تاکید داشتهاند. با افزایش چنین تحلیلهایی برخی از چهرهها و تشکلهای اصولگرا بیتفاوتی درباره افزایش مشارکت یا حتی تلاش برای کاهش مشارکت را در پیش میگیرند (ادعایی که از سوی یکی از اعضای جبهه پایداری پیش از انتخابات مجلس دهم درباره سایر تشکلهای اصولگرا مطرح شد)؛ موضوعی که در میان این جریان با بحث پیروزی یا مشارکت مطرح میشود.
مشارکت پایین و آثار آن
بحث دیگری که درباره کاهش مشارکت طی ادوار اخیر انتخابات مطرح شد، مربوط به آن زمانی است که عدم مشارکت و رای ندادن از سوی برخی چهرههای سیاسی و تشکیلاتی اصلاحطلب بهعنوان یک اکت و کنش سیاسی به میان آمد تا جایی که در انتخابات ریاستجمهوری 1400 جبهه اصلاحات جلسات متعددی درباره چنین تصمیمی برگزار کرد که البته در نهایت تصمیمش موکول به افراد و تشکلهای اصلاحطلب شد. در آن زمان بحث آثار کاهش مشارکت و نقشاش نسبت به اعتبار و مشروعیتبخشی به نظام مطرح بود که بعد از ردصلاحیت گسترده و اعتراضات دوباره به نظارت استصوابی صورت گرفت. در این وضعیت عباسعلی کدخدایی، سخنگوی وقت شورای نگهبان در پاسخ به این بحثها گفت:«مشارکت احتمالی پایین در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هیچ مشکل حقوقیای ایجاد نخواهد کرد و اعتبار و مشروعیت آن همچنان پابرجاست.» بهعبارتی به نظر میرسید برای طرفداران نگاه اصولگرایی رسیدن به پیروزی با محدودسازی فضای انتخاباتی و یکدستسازی از طریق کمرنگ کردن نقش مردم و کاهش مشارکت تبدیل به هدف شد؛ بدون توجه به اینکه در جمهوری اسلامی قرار است «میزان رای ملت» باشد و توجه به خواست و انتخاب مردم در راستای تقویت جمهوریت نظام است.
تاکیدات رهبری
با گذشت زمان و رسیدن به انتخابات مجلس یازدهم بار دیگر تحلیلگران سیاسی از تهدیدها و عواقب یکدستسازی بیشتر و خالصسازی گفتند و دلسوزان نظام و مردم هم نگران فاصلهگیری بیشتر مردم از حکومت بر ضرورت مشارکت بالا در انتخابات بهعنوان پشتوانهای برای برونرفت از مشکلات فعلی و حفظ اقتدار کشور تاکید کردند. در این بین رهبر انقلاب هم در ابتدای سال 4 اصل «امنیت، مشارکت، سلامت و رقابت» را مطرح کردند و هم در سخنرانیهای اخیر بر حضور «تنوع افکار و سلیقههای مختلف» برای رقابتی شدن انتخابات و افزایش مشارکت تاکید داشتند؛ مشارکتی که اولویت آن بالاتر از نتیجه انتخابات است. در این بین که موضوع مشارکت بالا و ضرورت آن از سوی رهبری مطرح شد، مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبری در شبکه اجتماعی ایکس(توئیتر سابق) به این موضوع با خاطرهای از رهبری تاکید میکند که «اهمیت مشارکت مردم در انتخابات، در نگاه رهبر انقلاب سابقهای طولانی دارد. از جمله، زمانیکه میزان مشارکت ۳۰ میلیونی مردم در انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ به اطلاع معظمله رسید، ایشان سجده شکر بجا آوردند.» خاطرهای که به موجبش اصولگرایان مدعی «گوش به فرمان رهبری» بودن را هم میتواند به فکر اندازد که این «سجده شکر» برای انتخابات ریاستجمهوریای بوده است که پیروزی سیدمحمدخاتمی بهعنوان رهبر اصلاحات را در پی داشته است.
واکنشهای نهادها به خواسته رهبری برای انتخابات اسفندماه
در پی این سخنان و این بحثها البته انتظار میرفت که اولین نهادی که نسبت به آن واکنش نشان دهد و با عملش به افزایش مشارکت و حضور «سلایق و افکار مختلف» در انتخابات کمک کند، شورای نگهبان باشد که البته با توجه به حجم ردصلاحیتها از جریان غیراصولگرا، اصلاحطلب و میانهرویی که با همه تجربه بیمهریها در انتخابات ثبتنام کردهبودند، چنین انتخاباتی تحققاش بسیار بعید به نظر میرسد.
در این بین، احمد وحیدی، وزیر کشور در حمایت از عملکرد شورای نگهبان و هیئتهای اجرایی انتخابات با نگاه به سخنان رهبری هم تاکید کرد که «تنوع افکار و سلیقه در انتخابات[با همین کاندیداهای تاییدصلاحیتشده] وجود دارد.» و به نوعی نوید انتخابات «پرشور» و با «مشارکت بالا» و «رقابتی» را داده است؛ همان انتخاباتی که رهبری از مسئولان و مردم خواستهاند.
وحیدی البته پیشتر هم در سوم دی بر مشارکت گسترده در انتخابات ۱۱ اسفند تاکید کرده بود و از دلسوزان، فعالان اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و جناحهای سیاسی خواست، جهت تقویت مشارکت گسترده، به میدان بیایند.
دستور رئیسی برای ارتقای مشارکت مردم
حالا در همین راستا روز گذشته ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری در جلسه هیئت دولت با اشاره به سخنان رهبری، ضمن سرنوشتساز دانستن حضور مردم در انتخابات، بر بسیج همه امکانات دولت برای فراهم کردن زمینه مشارکت مردم در این انتخابات تاکید کرد. رئیسجمهور درباره انتخابات دو وظیفه مشخص برای دولت برشمرد و افزود:«اعضای دولت و مسئولان دستگاههای اجرایی در وهله اول باید با تلاش برای رفع مشکلات و گشودن گرهها در جامعه و مردم امیدآفرینی و انگیزه آنها را برای مشارکت اجتماعی ارتقا دهند و در وهله دوم نیز مسئول هر کدام از دستگاههای دولتی باید برای عملی شدن رهنمودهای مقام معظم رهبری در حوزه مسئولیت خود برنامهریزی کرده و ملزومات برگزاری انتخابات باشکوه را فراهم کنند.»
اگرچه نمیتوان منکر نقش دولت در افزایش مشارکت شد و طبیعتاً اگر یک انتخابات رقابتی با سلایق و افکار گوناگون در پیش بود و مردم «انتخابات» را راه تعیین سرنوشتشان میدیدند، برای «امنیت» و «سلامت» انتخابات، دولت مهمترین نهاد است اما با توجه به شرایط موجود باید پرسید دست دولت برای ایجاد انگیزه در جامعه و برآوردن خواستههای رهبری چقدر باز است و چه کاری میتواند انجام دهد که رئیسی چنین دستوری داده است؟
در این راستا هممیهن گفتوگوهایی با محمد عطریانفر، معاون سیاسی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، صادق نوروزی، عضو شورای مرکزی حزب توسعه ملی، حسن بیادی، دبیرکل جمعیت آبادگران جوان و محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا داشته است که در ادامه میآید:
۱. ابراهیم رئیسی در جلسه هیئت دولت به دستگاههای اجرایی دستور داده برای برگزاری انتخابات مجلس دوازدهم امیدآفرینی کرده تا انگیزه مشارکت اجتماعی بالاتر رود. با توجه به شرایط پیشآمده و ردصلاحیتهای گسترده، دولت چگونه میتواند چنین کاری را پیش بگیرد؟
محمد عطریانفر: پیام من خدمت آقای رئیسی این است که دوصد گفته چون نیمکردار نیست. اگر متولیان امر انتخابات از جمله وزارت کشور و شورای نگهبان، بهجای اینکه صرفاً فرمایشات رهبری را تکرار کنند، کمر همت را ببندند و تلاش کنند بهجای تکرار مکررات، رویکردهایی را در پیش بگیرند که فیالواقع خواست رهبری و محورهای چهارگانه مطرحشده توسط ایشان باشد، این موضوع جنبه عملی پیدا خواهد کرد. صرف اینکه وزیر محترم کشور و برخی از عوامل انتخاباتی و در رأس آن، شخص آقای رئیسجمهور، فقط یک جملهای را مطرح و تکرار کنند و گامی در این راستا و مسیر برای اجرایی شدن آن برندارند، مصداق همان شعر و ضربالمثلی خواهد شد که در ابتدا گفتم. واقعیت این است که جامعه از مسئولان مطالبه کاری را میکند که منشأ اثر باشد وگرنه شعار دادنهای متکثر دردی را برای جامعه دوا نخواهد کرد.
محمد مهاجری: امیدآفرینی کار لحظهای نیست، یک فرآیند است و باید برای آن برنامهریزی و طراحی کرد. برای آن پلن تعریف میکنند. در این زمینه وعدههایی را میدهند، در اجرای وعدهها تلاش میکنند، مدیرانی را انتخاب میکنند، جهت و مسیر را تعیین میکنند و برای رسیدن به یک مقصد مشخص پیش میروند. اینکه شما وسط یک بیابان لمیزرع بخواهید امیدآفرینی کنید و بگویید اینجا فردا تبدیل به یک مرتع بزرگ و یک مزرعه و باغ تبدیل خواهد شد، امکانپذیر نیست و کسی آن را جدی نمیگیرد. امیدآفرینی از سوی دولت میتوانست چنین فرآیندی باشد که وعدههایی که آقای رئیسی در ابتدای سال مطرح میکرد تا مثلاً امروز به نتیجه میرسید و مردم ثمرات آن را میچیدند. اگر قرار بود سالی یک میلیون مسکن ساخته شود، اینگونه نباشد که بعد از 30ماه متوجه شویم هنوز 200هزار مسکن هم ساخته نشده است. اگر قرار بود که سالی یک میلیون شغل ایجاد شود، اینگونه نباشد که الان خالص مشاغل ایجادشده حتی به قبل از کرونا هم نرسد و حتی از آن پایینتر باشد. اگر وعده و امید داده شد که تورم نصف و حتی تکرقمی میشود که الان نباید به 40درصد برسد. دولت باید از همان موقع که وعده داده شد، امیدآفرینی میکرد تا به امروز به نتیجه میرسیدیم. اما امیدآفرینی الان و برای این انتخابات و به قصد افزایش مشارکت از هر دولت و شخصی قابل باور باشد، با رویهای که از دولت دیدهایم از سوی آقای رئیسی قابلباور نیست. دولتی که هیچکدام از وعدههایش محقق نشده است، دستور امیدآفرینیاش چه نتیجهای میخواهد در بر داشته باشد. اما اینکه ایشان مانند قبل بخواهد شعار دهد و چنان رفتار کند که در جهت پیاده کردن نظرات رهبری در انتخابات اقدام میکند، به نظرم این کار به نتیجه نخواهد رسید و صرفاً نتیجه این ادعا احتمالاً نمره منفی دیگری به کارنامه آقای رئیسی اضافه خواهد شد. اگر بهصورت خلاصه بخواهم بگویم، امیدآفرینی نه به فرموده و دستور انجام خواهد شد و نه به صورت آنی و زودگذر خواهد بود و نه در خلأ ممکن است این اتفاق رخ دهد.
صادق نوروزی: با حرف که نمیتوان امیدآفرینی کرد و مشارکت در انتخابات را بالا برد، بلکه باید در عمل کاری کرد که مردم امیدوار شده و در انتخابات مشارکت بالا باشد. آقای رئیسی طی این دوسالونیم خیلی حرفهای خوبی زده است، برای مثال میگوید تورم را میخواهم پایین بیاورم، گرانی را تبدیل به ارزانی کنم، اما تا الان که در عمل چیزی در راستای عملیاتی شدن این حرفها دیده نشده است و در مقابل کارهایی را که کردهاند بیشتر در جهت ناامیدی مردم از حضور در انتخابات بوده است. با دستور دادن که مشکلی حل نمیشود. ضمن اینکه نحوه ثبتنامها، بررسی صلاحیتها و ردصلاحیتهای گسترده خودش ناامیدکننده است. همان سیاستی که آقای حدادعادل چند وقت پیش گفته بود مبنی بر اینکه باید در مجلس آینده اصولگرایی تقویت شده و مجلس انقلابیتری تشکیل شود، از سوی دستگاههای اجرایی پیاده شده است. یعنی به عبارت دیگر همان سیاست یکدستسازی دنبال شده و ظاهراً قرار است مجلسی تشکیل شود که در خدمت دولت باشد.
حسن بیادی: ابتدا باید عرض کنم که در این برهه حساس پمپاژ امید در جامعه لازم، ضروری و واجب شرعی است و هرگونه ناامید کردن حرام است اما از انتقاد و پیشنهاد سازنده هم نباید غافل بود و باید دست به دست هم بدهیم، نفوذیها را شناسایی و شر آنان را از سر این ملت کم نماییم علیایّحال با توجه به اینکه مدیریت در کشور ما جزیره در جزیره است و مدیریت یکپارچه منطقی مستقر نیست و این ساختار اجرایی در شأن جمهوری اسلامی نیست، پس لذا دولت به سهم خودش کار درستی را انجام داده ولی لوازم امیدآفرینی را هم باید فراهم سازد؛ مثلاً در این اوضاع آشفته اقتصادی بعضی از وزرا مانند اقتصاد، نیرو، ارتباطات باید کمتر مردم را مورد آزار و ناامیدی قرار بدهند. وزیر اقتصاد روزی نیست که با اعصاب و روان جامعه تولیدی و اقتصادی بازی نکند. یا اینکه وزارت نیرو و ارتباطات و وزرای محترمشان وجداناً خودشان محاسبه کنند که چقدر پارامترهای کاذب برای افزایش هزینه برق و آب و وزیر ارتباطات برای هزینه کارکرد تلفن، تلفن همراه و اینترنت ایجاد نمودهاند کَاَنّهُ فکر میکنند مردم را غریب گیر آورده و بدون تجربه و با تصمیمات خام خود بدون اطلاع مجلس هرچه میخواهند افزایش قیمت میدهند.
۲. رئیس دولت در اظهارات خود گفته که دستگاههای اجرایی باید رهنمودهای چهارگانه رهبری درباره انتخابات را در حوزه مسئولیت خود برنامهریزی کرده و ملزومات برگزاری انتخابات باشکوه را اجرایی کنند. در شرایط فعلی چگونه میتوان انتخابات باشکوه برگزار کرد؟
محمد عطریانفر: وقتی رهبری یک پیامی را میدهند، مخاطب آن پیام دولت است. وقتی دوباره آقای رئیسجمهور این نکته را مطرح میکند و میگوید باید این موضوعها بشود، سوال اینجاست که منظور رئیسجمهور چه کسی است؟ راهکاری که از سوی دوستان اصلاحطلبان گفته شده، دو رویکرد است که به اطلاع آنها هم رسیده است. یکی اینکه بتوانند با یک ماده قانونی سهفوریتی این روند گذشته را اصلاح کنند و فرصت ثبتنام نیروهای فراگیر ملی و گروههای سیاسی را مجدداً از طریق مجلس کسب کنند. راهکار دیگر هم این است که براساس برآوردهایی که شده و دیدگاههای اصلاحطلبی یا لایههای اول و دوم تعداد 140 تا 150 نفر ثبتنام کردهاند، در حق اینها در موضوع بررسی صلاحیتها اجحاف نشود. منظور از این حرف این است که خروجی بهگونهای باشد که اگر برای مثال، اصلاحطلبان حس کنند در میان 207 حوزه انتخابیه، در نصف این حوزهها آدم قابل قبول داشته باشند که از آنها حمایت کنند، طبعاً حضور جذاب و تلاشگرایانه اصلاحطلبان را هم خواهند داشت. این راهکارها از ناحیه دوستان اصلاحطلب به دستگاههای مسئول داده شده است اما پاسخی دریافت نکردهایم.
محمد مهاجری: خود برگزاری انتخابات پرشور نیازمند مقدمات و برنامهریزی است. به نظر من کاری که مجلس برای اصلاح قانون انتخابات و یا بهعبارت درستتر، برای تغییر قانون انتخابات انجام داد، عملاً کاری صورت گرفت که بسیاری از افرادی که میتوانستند در انتخابات کاندیدا شوند، به علت عدم اعتماد به آن قانون اصلاً در انتخابات ثبتنام نکردند. از طرفی شما برای اینکه بتوانید مردم را به سمت انتخابات دعوت کنید، باید به آنها بگویید نتیجه مشارکت در انتخاباتهای گذشته چه بوده است. مردم باید باورشان شود که وقتی در انتخابات 1392 و 1396 شرکت کردند و انتخابات پرشور هم بود، چه چیزی گیر مردم آمد؟ مردم دنبال احیاء برجام، رفع تحریمها و ارتباط گستردهتر با جهان بودند اما عملاً این اتفاق نیفتاد و مجلس یازدهم در اواخر سال 1399 جلوی آن ایستاد. قبل از آن هم خیلی از سیاسیون در مقابل آن قد علم کردند و گروههای فشار وارد عمل شدند و اجازه ندادند خواسته مردم محقق شود. الان به مردم بگویند در انتخابات مشارکت داشته باشند که چه اتفاقی بیفتد؟ چه هدفی را میخواهید پیش ببرید؟ چه آرمانی مانده که الان بخواهیم رای بدهیم آن محقق شود؟ چنانچه به مردم گفتیم که آرمان و هدفمان این است، مردم نخواهند پرسید که ما اگر شرکت کردیم، در دهان ما نخواهید زد و ارادهای که ما داریم را زمینگیر نخواهید کرد؟ به این ترتیب من فکر میکنم با وضعیت فعلی، برگزاری یک انتخابات پرشور وعده سراب دادن است.
صادق نوروزی: از حیث نظرسنجیها، نکتهای که بیان شده این است که مشارکت در انتخابات پیشرو پایین خواهد بود. از نظر اجرایی هم نقشی که دولت در انتخابات دارد، نقش وزارت کشور در هیئتهای اجرایی است که آن هم عملکرد امیدوارکنندهای نداشته است و بخش زیادی از این ردصلاحیتها در هیئتهای اجرایی انجام شده است. اینها مسائلی است که دولت و وزیر کشور میدانستند طوری روی آن حرکت کنند که در مسیر اجرای همان مواردی باشد که از سوی رهبری بیان شده است. بخش دیگر هم که در اختیار شورای نگهبان بوده همین موضوع تکرار شده است. با شعار و حرف که مسئله حل نمیشود، همانطور که گفتم این موضوعها با دستور صادر کردن درست نمیشود، بلکه نیاز به عمل دارد. اما چیزی که در عمل میبینیم اینگونه نیست. یکی از چیزهایی که میتواند امیدآفرینی کند و نظرسنجیها هم این را نشان میدهد، مبنی بر این است که مشکل معیشت اگر حل شود امکان اینکه مشارکت بالا برود، وجود خواهد داشت که البته این مشکل هم حل نشده است. لذا توصیهام به دولت سیزدهم این است که ابتدا مشکل معیشت مردم را حل کند و سپس به دنبال انتخابات پرشور باشد.
حسن بیادی: همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند رقابت در انتخابات باید واقعی باشد و به شکل صوری نمیشود کشور را با صحنهسازی اداره و انتخابات آزاد برگزار نمود. کسانیکه در برگزاری انتخابات تصمیمساز و تصمیمگیر و مجری هستند و برای پرشور شدن آن وظیفه قانونی دارند، پاسخ بدهند که چقدر توانستهاند منویات و رهنودهای مقام معظم رهبری را فقط در این زمینه محقق نمایند؟
۳. فضای فعلی و رفتارهای دستگاههای نظارتی و شورای نگهبان را چقدر همسو با رهنمودهای رهبری میدانید و چقدر به نظرتان در این راستا گام برداشته شده است؟
محمد عطریانفر: همانطور که پیشتر گفتم، رهبری وقتی روی یک نکتهای تاکید دارند، از باب فلسفه آن شعار و یا آن پیام، من به این نتیجه رسیدم که ایشان وقتی یک ضعفی را در سیستم اجرایی کشور احساس میکنند، این ضعف را در قالب یک پیام و یک شعار مطرح میکنند که مسئولان به زبان بیزبانی بفهمند در این حوزه دچار ضعف و سستی هستند.
از این حیث، واقعیتش این است که من فکر میکنم دولت و شورای نگهبان اگر بخواهند رهنمودهای رهبری را مورد توجه قرار دهند، باید از شعار دست بکشند و کاملاً شفاف و روشن راهکار اجرایی و عملی آن را نشان دهند. اگر این مسیر را طی نکنند، این جفا در حق مردم، انتخابات و شخص رهبری است اما تا الان که نشانهای دیده نشده که در راستای اجرای رهنمودهای چهارگانه رهبری گامی برداشته شود.
محمد مهاجری: آن قسمت که مربوط به شورای نگهبان میشود، موضوع رقابت است که آنها بتوانند فضای رقابت را ایجاد کنند. خود رهبری هم فرمودند که انتخابات رقابتی باشد. اینکه شما بگویید به ازای هر کرسی مجلس 38نفر کاندیدا شدهاند اما نگویید که از این 38نفر، 37نفر برای یک جناح خاص هستند، دردی را دوا نخواهد کرد. در واقع چیزی که رهبری گفتهاند که سلیقههای مختلف باید در انتخابات حضور داشته باشند، عملاً شورای نگهبان در آن مسیر قدم برنداشته است. البته ممکن است بعداً آمار دهند که مثلاً 30 درصد از کاندیداها اصلاحطلب و یا اعتدالگرا بودهاند، اما کسی که یکبار در انتخابات شرکت کرده باشد، میداند که مردم بهدنبال چهرههای مؤثر و نقشآفرین هستند، وگرنه خیلی از افراد ممکن است اندیشه اصلاحطلبی در ذهنشان باشد اما چهره مؤثر نباشند. طرف با برچسب اصلاحطلبی بیاید اما توان نمایندگی جناح خودش را نداشته باشد که کاندیدای مؤثر نیست، بنابراین تایید صلاحیت او معنای اینکه فقط آمارسازی کنند و بگویند که ما از جناحهای مختلف تایید صلاحیت کردیم، ندارد.
صادق نوروزی: هیچیک از رهنمودهایی که رهبری عنوان کردهاند، مورد توجه واقع نشده است. ضمن اینکه نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که گفته شده هر کسی میتواند به غیر از شناسنامه، با کارت ملی، گواهینامه و یا پاسپورت رای دهد که این موضوع خودش شبهه دارد. با توجه به مواردی که درباره امنیت شبکه وجود دارد و هکهایی که صورت گرفته، خود این مسئله، میتواند زمینه تخلفات را بالا ببرد. این موضوع در دورههای قبل نبود که با هر مدرکی بتوان رای داد، در دورههای قبل فقط شناسنامه مطرح بود. در افکار عمومی چنین مسائلی باعث میشود که بدبینی
افزایش پیدا کند.
حسن بیادی: یادتان باشد که فقط دولت مسئول نیست، همانطور که قبلاً بیان داشتم دولت هم یکی از آن جزایر مدیریتی است. اگرچه بیشتر زحمات اجرای انتخابات بر عهده مجموعه پرسنل و مدیریتهای ذیربط در وزارت کشور است که نوعاً در اجرای رایگیری و سلامت صندوقها تاکنون موفقیتها و کارنامه خوبی داشتهاند ولی در مورد ردصلاحیتها باید بگویم که؛ با گزارشات و تحلیلهایی که وجود دارد «فقط باید به خدا پناه برد»؛ چون کسی پاسخگوی واقعی اعتراضات و تهمتهای زدهشده نیست و نظرم این است که فرمایشات و مطالبات مقام معظم رهبری و قانون اساسی و مطالبات مردمی رعایت نشده است. در پایان از مردم شریف و انقلابی میخواهم به احترام زحمات طاقتفرسای رهبری در صحنه جهانی و به حرمت خون شهدا و زحمات جانافزای ایثارگران و خدمات صادقانه و شبانهروزی جمع بسیاری از مدیران اجرایی، مخصوصاً شخص رئیسجمهور کمک کنند و پای صندوقهای رای بیایند و نظام اسلامی را در این پیچ حساس تاریخی و سیاسی کمک نمایند و شک نکنید که در نزد خداوند تبارک و تعالی مأجور خواهید بود و نهایتاً گلایههای خود را شجاعانه بیان و از مسئولین ذیربط مطالبهگری کنید و بهعنوان تبرک شما را به این آیه نورانی سوره توبه ارجاع میدهم: فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِی اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَیهِ تَوَکلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ. «ما آنچه شرط بلاغ است با صداقت گفتیم، خواه پند گیرند خواه ملال».