الزامات مشارکت واقعی
برخلاف نوبتهای گذشته امسال زنگ انتخابات خیلی زودتر از موعد مقرر و پیش از اینکه فضا گرم شود، به صدا درآمد. ولی تفاوت مهمتر این انتخابات با گذشته این است که مشار
برخلاف نوبتهای گذشته امسال زنگ انتخابات خیلی زودتر از موعد مقرر و پیش از اینکه فضا گرم شود، به صدا درآمد. ولی تفاوت مهمتر این انتخابات با گذشته این است که مشارکت واقعی در آن تبدیل به مسئله اصلی شده است، هرچند یک جناح درون ساختار که دست بالا را دارد نهتنها دغدغه مشارکت ندارد، بلکه بدش هم نمیآید که با همین دست فرمان جلو برود؛ چون با مشارکت مردم فرآیند و فضای سیاست عوض میشود. مردم چه زمانی در انتخابات مشارکت خواهند کرد؟ پاسخ روشن است؛ امید به آینده. سخنان سالهای پیش مقام رهبری به خوبی این مسئله را تبیین میکند که هرگاه مردم نسبت به آینده امید داشتند، طبعاً برای تحقق این امید پای صندوق میآیند. امید چگونه خلق میشود؟ اگر روند موجود جامعه بدون مشکل و خوب باشد، مردم برای حمایت از آن وارد میدان میشوند، مثل سال 80 و 96 که از روند راضی بودند(بهطور نسبی) و برای تداوم آن پای صندوق آمدند و اگر از روند موجود ناراضی باشند، به شرطی وارد میدان میشوند که رقبای امیدبخش در انتخابات حضور داشته باشند. رقبای امیدبخش چه زمانی وارد میدان خواهند شد؟ هنگامی که بتوانند به مردم وعدههای واقعی و نه دروغین بدهند. هنگامی که ببینند قادر به تحقق آن وعدهها هستند. هنگامی که ببینند موانعی چون حذف و ردصلاحیتها وارد عمل نمیشود. این موارد را مردم هم متوجه میشوند. بنابراین، مسئله اصلی اینهاست و نمیتوان با انتشار اخبار دروغ اعلام کرد که فلانی و بهمانی هم ثبتنام کردهاند تا بازارگرمی ایجاد شود. این رفتار نشانهای از آغاز یک سقوط اخلاقی در آستانه انتخابات است. در این زمینه، سخنان اخیر آقای خاتمی درباره چنین انتخاباتی بسیار گویاست. اینکه براندازی نه مفید است و نه ممکن، مسئله روشنی است؛ ولی ایجاد امید برای مشارکت مردم مستلزم گشایشهایی است که همچنان در پرده ابهام باقی مانده است. ساختار رسمی باید دقیقاً اعلام کند که انتظارش از انتخابات اسفندماه چیست؟ کدام پنجره را به سوی امید گشوده است؟ اگر دنبال تاییدیه گرفتن از مردم هستند، باید به همان سخنرانی مقام رهبری مراجعه کنند که برای مشارکت مردم چه تمهیداتی را باید اندیشید. اینکه آقای وزیر کشور بر مشارکت تاکید کردهاند، در سطح اظهارنظر خوب است ولی مقامات حکومتی و اجرایی فراتر از حرف، باید مقدمات و شرایط را برای مشارکت مردم تامین نمایند. انتخابات یک امر صوری و مناسکی نیست که مردم موظف باشند به چند نفر که ازیک گروه فکری هستند و اتفاقاً ضعیفترینها هستند، رای دهند تا با انتخاب خودشان وضع موجود را تداوم بخشند. انتخابات مصداق آن جمله مشهور یکی از علمای اصولگرا نیست که یک کیلو گلابی هست و باید هم همان را بخرید. یا به قول مرحوم توفیق، «آش کشک خالته، بخوری پاته، نخوری پاته!» هر چه این مغازه سیاسی متنوعتر باشد و قدرت انتخاب را برای مردم بیشتر کند، طبعاً افراد بیشتری به پای صندوق خواهند آمد. ظاهراً سیاستهای رسمی هیچکاری به این مقدمات ندارند، فقط دنبال افزایش رایدهندگان هستند. در واقع، تاییدیه میخواهند. طبعاً، برای این کار نیازی به نامزدی دیگران نیست.