| کد مطلب: ۵۴۶۳۷

قابل درک نیست

بازداشت ناگهانی چند تن از جامعه‌شناسان و اقتصاددانان موجب حیرت شده و قابل درک نیست که چرا در فضای کنونی و بعد از جنگ ۱۲ روزه و بدون هیچ مقدمه‌‌ای چنین اتفاقی رخ داده است؟ اساساً چه جرمی رخ داده که جامعه از آن خبر ندارد و بعد چرا بازداشت و چرا این‌گونه؟

بازداشت ناگهانی چند تن از جامعه‌شناسان و اقتصاددانان موجب حیرت شده و قابل درک نیست که چرا در فضای کنونی و بعد از جنگ 12 روزه و بدون هیچ مقدمه‌‌ای چنین اتفاقی رخ داده است؟ در گذشته و هنگامی که چنین اقداماتی انجام می‌‌شد ولو قبول نداشته باشیم اما با حدس و گمان‌‌ها و تحلیل‌‌هایی قابل حدس زدن بود که چه اتفاقی رخ داده است، در حالی که بازداشت‌‌های اخیر که بدون پیش‌زمینه هستند قابل فهم نیستند و در هاله‌‌ای از ابهام قرار دارند.

به عنوان مثال وقتی قتلی رخ می‌‌دهد منتظر بازداشت فردی هستیم. اگر هم کسی دستگیر شود، یا انتظار برخورد با او را داریم یا اینکه رابطه وی با جرم مشخص شود. ولی در این موضوع خاص ابتدا این پرسش درمی‌‌گیرد که اساساً چه جرمی رخ داده که جامعه از آن خبر ندارد و بعد چرا بازداشت و چرا این‌گونه؟ آن هم بازداشت کسانی که می‌‌دانیم برخلاف خیلی‌‌ها در جنگ تجاوزکارانه اخیر مواضع بسیار روشنی علیه متجاوزان اتخاذ کرده‌‌اند و صاحب هویت و ماهیت و کارنامه مشخصی هستند.

هرچند طبعاً متولی این اقدامات نهادهای امنیتی هستند ولی چون با احکام قضایی انجام می‌‌‌شود انتظار می‌‌رود که دستگاه قضایی شفاف‌سازی کند و توضیحات قانع‌کننده در این زمینه دهد. ابهام وقتی بیشتر می‌‌‌شود که اغلب احضار نشده‌ و مستقیماً بازداشت شده‌‌اند و این مربوط به اقدامات سازمان‌یافته مخفی است که طبعاً دور از انتظار است. ضبط وسایل و اسناد هم معمولاً مشمول‌ همان ایرادی می‌‌‌شود که ریاست محترم قوه بارها گفته‌‌اند. یعنی نداشتن شواهد اتهام و‌ جمع‌‌آ‌وری آنها از این طریق. متاسفانه این اقدام چنان غیرمنتظره بود که نهادهای مدنی مربوط را هم به واکنش واداشت.

اطلاعیه متین انجمن جامعه‌‌شناسی ایران در ابراز نگرانی از این رویدادها و تأکید بر ضرورت حفظ امنیت، آرامش و آزادی اندیشه و بیان برای اعضای جامعه علمی و امید به تمهیدی برای آزادی سریع این پژوهشگران بیانگر این حساسیت است. نیاز به تکرار این نگرانی و تأکید و امید نیست هرچند به نگرانی دیگری می‌‌توان اشاره کرد و آن هم این است که این اتفاق اندک زمانی بعد از عفو و کسر مجازات 115 زندانی سیاسی رخ داده و اثر آن را کم می‌‌کند یا از میان می‌‌برد. چون عفو رویکردی با بار معنایی خاص است و نباید این ذهنیت در جامعه درگیرد که عده‌‌ای آزاد می‌‌شوند و گروهی دیگر گرفتار. 

این سخن به معنی انتظار سکوت در برابر هیچ اتهامی نیست و با هر مجرمی باید برخورد شود اما عفو به مثابه یک سیاست، تصویری ترسیم می‌‌کند و اقداماتی از این دست آن تصویر را خدشه‌دار می‌‌سازد.

در مجموع نخستین مسئله این است که باید به نحوی مناسب اطلاع‌رسانی می‌‌شد. حداقل اکنون که این اقدامات انجام شده باید مستندات و اتهامات و مبانی قانونی اقدام به‌طور روشن اعلام شود. چنین رفتاری اضطراب مضاعفی را به جامعه علمی کشور تحمیل می‌‌کند، و این امر مشخصاً با گفتمان غالب و رسمی بعد از جنگ ناسازگار است.

دوم این که یکی دو تجربه مشابه در 15 سال قبل این تصور را ایجاد کرده که لابد اقدامی در دستور کار است و نگران تأثیرگذاری افرادی بر گروه‌‌های هدف بوده‌‌اند که البته احتمال در حد حدس است. منتها طرح همین گمان هم باز گواه آن است که بخش مبهم ماجرا می‌‌چربد و باید رفع ابهام شود و از هر سو که به قضیه می‌‌نگریم قابل درک نیست.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

پربازدیدترین
آخرین اخبار