احیای آرام و پیوسته یک قوه
هممیهن بیش از هر روزنامهای به مسائل و نقدهای سازنده قضایی اهتمام دارد و به صورت راهگشا و منصفانه نقد میکند. اکنون هم درگیر یک رقابت غیرقانونی سیاسی شده لذا اطمینان داریم که جنابعالی توجه لازم را برای ممانعت از آلوده کردن قوه از سوی بدخواهان مبذول خواهید داشت.
قصد نداشتیم که مطلبی درباره هجوم رسانهای ناشی از عصبانیت عدهای علیه هممیهن بنویسیم، ولی نکاتی در این میان متوجه دستگاه قضایی و آقای اژهای ریاست این قوه هست که تذکر آن مفید است.
اول؛ همه میدانند که انتشار روزنامه و کارکردن در آن جز دردسر سود مادی ندارد. متاسفیم از میزان پرداختهایی که به همکاران خود در روزنامه میدهیم در حالی که میدانیم اغلب آنان به لحاظ تواناییهای حرفهای بسیار بالاتر از نیروهایی هستند که در محیطهای رسمی و رانتی مشغول کارند و بهصورت بیخطر، درآمدهای بسیار بیشتری دارند. این همکاران فقط به عشق خدمت به کشور و جان دادن به نظام اطلاعرسانی فشل و ناکارآمد داخلی این وضعیت را متحمل میشوند. بنابراین همه میدانند که شرایط روزنامهها چگونه است، بهویژه روزنامهای که بخواهد مطالب مفید و تولیدی منتشر کند که از چند سو تحت فشار خواهد بود.
دوم؛ منطق تولید و انتشار گفتوگو با خانم شاکی و مادر و افراد دیگر در پرونده آقای جمشیدی از سوی روزنامه روشن بود. هیچ ربطی هم به حجاب و چادر و این موارد نداشت. برخی افراد هر چیزی را به خود میگیرند در خوشبینانهترین حالت و به قول قرآن «یحسبون کل صیحه علیهم» و در حالت بدبینانه هم با علم و آگاهی مسئله را به ناحق منتسب به چیز دیگری میکنند. مواضع هممیهن در مورد حجاب و پوشش زنان روشن است حداقل در چندین سرمقاله به روشنی به مسئله پرداختهایم و در مورد طرح هفته پیش نیز در سرمقاله توضیح دادیم که چرا چنین برداشتی از طرح روزنامه به کلی نادرست و خلاف منطق است و فقط ذهن غیرمتعارف میتواند چنین برداشتی کند.
سوم؛ گزارش هممیهن نه در دفاع از اتهام بود و نه نفی اتهام. این مسئله ما نیست. روزانه صدها حکم علیه و له افراد صادر میشود و ربطی هم به ما ندارد. نه صنمی با خانم شاکی داریم و نه هیچ خصومتی با متهم. ولی این را میدانیم و پرداختن به آن را وظیفه خود میدانیم که رسیدگی عادلانه مستلزم دادرسی منصفانه و در فضای عمومی است. معیار ما هم در دادرسی عادلانه این است؛ هنگامی که حکم صادر شد همه یا اکثریت نفس راحتی بکشند و بگویند حق اجرا شده است. نه اینکه پس از صدور حکم همه معترض حکم شوند شواهد خلاف آن را به رخ دادگاه و حکومت بکشند.
چهارم؛ اطمینان داریم که ریاست محترم قوه قضائیه خیلی خوب میدانند که در دهه ۸۰ به دلیل عملکرد برخی قضات چه ضربه سنگینی به دستگاه قضایی وارد شد که جای زخم آن هنوز هم التیام نیافته است. قضاتی که سرانجام آنان محکومیتهای بعدی خودشان بود. در واقع احیا و بازسازی اعتبار نهاد قضاوت که مهمترین شاخص برای یک حکومت آست در دوره اخیر و به آرامی در حال بازسازی است و نباید اجازه داد که تندروهای سیاسی این روند آرام را خدشهدار کنند. متاسفانه در ماجرای اخیر بیش از این که هدف دروغ آنان که دفاع از ارزشی دینی باشد، دنبال تخطئه حق زندگی و استیفای حقوق زنان و دفاع از متهم پیش از رسیدگی منصفانه هستند، در حالی که حکمی صادر نشده است.
پنجم؛ جناب آقای اژهای! اکنون و با خروج متهم از کشور که هیچ عجلهای برای این کار نبود و تا صدور حکم میتوانست صبر کند و چنین هزینهای را برای نظام قضایی کشور ایجاد نکند این تصور وجود دارد که شاید حمایت از نامبرده ابعاد دیگری پیدا کند، و این حمایت از طریق فشار قضایی به هممیهن و بستن سایت و فضای مجازی آن است. چنین اقدامی گرچه مستند به هیچ حکم رسمی هم نیست و ما نیز برای کاهش سروصدا آن را داوطلبانه پذیرفتیم ولی آنان میخواهند آن را به پای این قوه بنویسند در حالی که ضوابط قضایی به کلی متفاوت از فرآیند طیشده در این مورد است.
در پایان متذکر میشویم که؛ حتماً توجه دارید که هممیهن بیش از هر روزنامهای به مسائل و نقدهای سازنده قضایی اهتمام دارد و به صورت راهگشا و منصفانه نقد میکند. اکنون هم درگیر یک رقابت غیرقانونی سیاسی شده لذا اطمینان داریم که جنابعالی توجه لازم را برای ممانعت از آلوده کردن قوه از سوی بدخواهان مبذول خواهید داشت.