خرق عادت در تشکیل دولت
اعلام شیوه انتخاب وزیر و رؤسای سازمانهای مهم و معاونان رئیسجمهور از سوی آقای پزشکیان دو واکنش متفاوت را در پی داشت. یک گروه آن را نمایشی دانستند و معتقد بودند که این شیوه مناسب و کارآمدی برای انتخاب وزیر نیست.
وزیر را باید رئیسجمهور با تعداد محدودی از مشاوران خود انتخاب و پس از رایزنی با مقامات عالی و مجلس معرفی نمایند. این شیوهای است که در تمام ۱۳ دولت قبلی انجام شده؛ هرچند در دوره آقای خاتمی مشاوران این فرایند تعداد بیشتری بودند و یا در دوره آقای هاشمی به دلایل گوناگون کمتر بودند و خودشان به دلیل سابقه زیاد در مجلس مسلطتر از دیگران بر شناخت افراد و نامزدها بود.
در دولت قبل هم اخبار ناجوری از این فرایند به گوش میرسید؛ ولی جالبترین آن این بود که برای انتخاب جانشین حتی یک وزیر بهجای وزرای رای نیاورده، چند ماه معطل میشدند! گروه دیگر که صدای رساتری داشتند، از شیوه دوم و اعلامی آقای پزشکیان دفاع میکردند و اگر اشکالی هم برای آن متصور بودند، آن را بسیار کمتر از اشکال شیوه اول میدانستند.
در این شیوه، برای هر پست و مقامی، تعدادی از کارشناسان و وزرای سابق و افراد و نهادهای ذیربط کنار هم مینشینند تا افراد مناسبی را که خود را نامزد کردهاند، ارزیابی کنند و مطابق جدول معین و متغیرهای روشن ارزیابی کنند و بهترینها را بر حسب ملاحظات تاییدشده معرفی نمایند. این کار با نظارت و اعتبارسنجی هم همراه بود تا مبادا خللی در نتایج باشد. مجموعه این افراد به شورای راهبری آقای پزشکیان داده میشد و پس از طی کردن فرآیندها و گفتوگوهای لازم، در این شورا هم رای دوباره داده میشد و نهایتاً، مجموعهای با اولویتهای کارگروه و شورای راهبری برای تصمیم نهایی به آقای پزشکیان و مشاوران نهایی ایشان ارسال شده است.
در این فهرستها دهها نفر از افراد مدیر و کارشناس و بابرنامه حضور دارند که ارزیابی صلاحیتی مدیریتی و حرفهای هم شدهاند و همه آنها در دسترس است؛ کسانی که بسیاری از دستاندرکاران حتی نام آنان را نشنیده بودند. از اینجا به بعد، انتخابها لزوماً مطابق با ترتیب فهرست ارسالی نیست و قرار هم نبوده که باشد که اگر قرار بود، فقط یک نفر معرفی میشد. در این مرحله، ملاحظات سیاسی هم به فرایند اضافه میشود و همین امر موجب شکاف میان نتیجه نهایی با فهرست شورای راهبری میشود. ولی این را نباید بهعنوان ایراد در نظر گرفت؛ چون همه از ابتدا میدانستند که چنین اتفاقی بهناچار خواهد افتاد. با این ملاحظات، فرایند مذکور نهتنها مشارکت بیش از ۵۰۰نفر را جلب کرده، بلکه حدود ۱۵۰۰نفر هم خود را در معرض داوری قرار دادهاند.
آرشیو خوبی از نیروهای صاحبصلاحیت نیز فراهم آمده و مهمتر اینکه در نتیجه و برونداد نهایی هم بسیار مؤثر خواهد بود. پس اگر همچنان نیز انتقادهایی را درباره برخی گزینههای مطرح وارد میدانیم؛ ضمن بیان انتقادات خود (که آنهم باید براساس اخبار به نسبت قطعی باشد و نه فضاسازیهای رسانهای و شایعات بیمبنا)، حمایت از این فرآیند به بهبود انتخاب وزرا و مسئولین در یک نظام غیرحزبی کمک خواهد کرد.
طبیعتاً، اگر ساختار و نظام انتخاباتی توسعهیافته و حزبی در کشور وجود داشت، بسیاری از ایرادات موجود رفع میشد. بااینحال، نباید به خاطر برخی ایرادات موردی یا اختلافنظر درباره برخی گزینهها، اصل مسئله و تجربه تشکیل دولت جدید را نادیده و کمارزش دانست و فراموش کرد که اقدام پزشکیان و مشاوران و همراهان او، گام مهمی به پیش در جهت افزایش شفافیت و استفاده از ظرفیتها و سرمایههای جامعه ایران در ساختار غیرحزبی موجود، بوده است.