فساد و قیمتگذاری
فرض کنید که قرار باشد کسانی را به جبهه جنگ بفرستند. اگر هر کسی رفتن خود را مشروط به رفتن همه افراد دیگر کند، بهطور طبیعی هیچگاه کسی به جنگ نخواهد رفت. این داستان قیمتگذاری است. مردم موافق و طرفدار قیمتگذاری هستند، ولی هرکس دوست دارد که قیمت همه کالاها و خدمات کنترل شود به جز کالا و خدماتی که خودش تولید و عرضه میکند.
تثبیت قیمت کالا و خدمات مربوط به خودش را مشروط میکند به ثبات قیمت سایر کالاها که این امر در عمل شدنی نیست. آنان توجه ندارند که قیمتگذاری به چند علت برخلاف منافع جامعه و خودشان است، مگر در موارد بسیار خاص، ضمن اینکه به علت پیشگفته نیز اجرایی نیست و در عمل هم طی چند دهه گذشته دیدهایم که شدنی نبوده است.
علت اول، فساد عجیب و گستردهای است که در قیمتگذاری وجود دارد. نمونه روشن آن قیمتگذاری ارز و نرخ بهره است که بخش مهمی از تفاوت قیمت آن فقط به جیب عدهای اندک میرود و مردم هیچ بهرهای از آن ندارند. علت دوم، تأثیر آن بر کاهش کیفیت کالای تولیدی است. تولیدکنندگان کالا و خدمات برای جبران زیانهای ناشی از قیمتگذاری دستوری و غیرمنطقی از کیفیت کالا و خدمات خود کم میکنند و در واقع کالا را به قیمت گرانتر میفروشند. مثل ریختن آب داخل شیر و فروش این شیر تقلبی به قیمت ارزان! علت سوم، این است که قیمتگذاری برخی از کالاها و خدمات موحب زیان برای مصرفکنندگان میشود.
برای نمونه، مصرفکننده قطعه یدکی خودرو و قیمتگذاری شده که ارزانتر از قیمت عادلانه و تعادلی است را استفاده میکند ولی کل وسیله را با آن قطعه کمکیفیت دچار مشکل میکند و هزینههای بیشتری را بر دوش مصرفکننده بار میکند. نمونه دیگر پایین بودن تعرفههای پزشکی است که سیاست نابخردانهای است و به زیان خدمات درمانی و بیماران است. پزشکی که باید مثلاً 15 تا 20دقیقه هر بیمار را ویزیت کند، در چند دقیقه و با نوشتن چند عملیات اضافی مثل آزمایش و سی.تی.اسکن و آوردن دوباره بیمار به مطب، کلی هزینه روی دست بیمار و نظام درمانی میگذارد. اگر هم نخواهد این کارها را بکند یا شغلش را تغییر میدهد یا مهاجرت میکند.
قیمتگذاری یک فریب جدی و محصول نظامهای پوپولیستی و سادهلوح است که دست به دامن دولت میشوند در حالی که، به قول شاعر؛ دردم از یار است و درمان نیز هم. درد گرانی مردم از دولت است و هیچ عامل دیگری در آن نقش ندارد، ولی افراد سادهلوح دولت را در این ماجرا یار خود میدانند و دنبال درمانگری او در این درد هستند.
ریشه تورم سیاستهای اقتصادی غلط پولی و مالی و ساختار معیوب مدیریتی و هزینههای بالای دولت و دخالتهای فراوان آن در همه زمینههاست، لذا مردم هم همه انتظارات خود را متوجه دولت میکنند و اینجاست که دولت بهکلی ضربهپذیر میشود. دو گزارش امروز «هممیهن» درباره تعرفه درمان پزشکی و نیز نظرات مردم در موضوعات اساسی اقتصاد، به نحوی مکمل یکدیگرند و نشان میدهد که انتظارات مردم از دولت بالاست و این ناشی از رفتار دولت است.
بهعلاوه این دولت هیچ برنامهای برای عبور از معضل جدی قیمتگذاری ندارد؛ سهل است که دانسته یا نادانسته در حال تشدید آن است و اغلب فکر و ذهن مسئولان دولتی متوجه قیمتگذاری انواع کالا و خدمات است که اگر دست از آن بردارند، همهچیز درست خواهد شد.
ماجرای قیمتگذاری داستان آن شخص غریبه ای است که کودکی گریان را در آغوش گرفته بود تا آرام کند. هرچه سعی میکرد کودک گریانتر میشد تا اینکه کسی به او گفت کودک را به زمین بگذار، آرام خواهد گرفت.