راهبرد انتخاباتی
انتخابات مهمترین و تنها راه مسالمتآمیز و بهدور از خشونت برای حل اختلافات سیاسی است. این دستاورد بشر است و طبعاً همه باید از آن پاسداری کنیم. چه کسانی احتمال بیشتری دارد که زیر میز انتخابات بزنند؟ اقلیتهای صاحب قدرت، بیش از هر کس و هر گروه دیگری مخالف انتخابات هستند؛ زیرا آن را راهی برای از قدرت افتادن خود میبینند. تا هنگامی که پنجره انتخابات در اتاق سیاست باز باشد، همیشه میتوان امیدوار بود که با گردش هوای اتاق، نسیم تازهای به درون اتاق سیاست بوزد و آن را جان تازهای بخشد؛ و اگر این پنجره مسدود شد، دیگر امیدی به تحول آرام و مسالمتآمیز نخواهد ماند. از این منظر، هر نیروی سیاسی که خشونت را نفی میکند و طرفدار سیاست مسالمتآمیز و گفتوگومحور و حامی حاکمیت مردم است، حتماً از شیوه انتخابات بهعنوان فصلالخطاب اختلافات سیاسی دفاع مطلق میکند. هر انتخاباتی ویژگیهایی هم دارد. هرچند این ویژگیها صفر و یکی نیست، بلکه بهصورت طیف قابل سنجش است. سه ویژگی اصلی انتخابات این است که؛ همه گرایشهای موجود در جامعه حق انتخاب شدن داشته باشند؛ این حق در مسیر رقابتی و شفاف و عادلانه اعمال شود؛ و بالاخره نهاد برآمده از آن نیز کارآیی کافی داشتته باشد. بهطور قطع، اغلب انتخابات موجود به تناسبی فاقد این سه ویژگی در حد ایدهآل هستند و از هرکدام تا اندازهای از آن فاصله دارند. این فاصله اگر چنان شود که غیرقابل پذیرش باشد، ما با پدیدهای به نام انتخابات مواجه هستیم، درحالیکه اسم آن کنار گذاشته شده است. رویکرد اغلب اصولگرایان از انتخابات همین است؛ بیایید به یکی از ما رای دهید و اگر نیایید ضدنظام هستید! با این مقدمه، میتوان سند منتشرشده از سوی جبهه اصلاحات درباره انتخابات پیشرو را بهمثابه سخن گفتن در حالتی دانست که چند سنگریزه نیز داخل دهان وجود دارد. ازیکسو، بهخوبی میدانند که شرطهای مذکور بهویژه شرط اول (وجود نامزدهای اصلی معرف همه گرایشها) و شرط سوم (قدرت داشتن نهاد برآمده از انتخابات) بسیار ضعیف است، ولی این را هم میدانند که وضعیت کشور خطیر است و اگر انتخابات پیشرو مشابه دو انتخابات گذشته برگزار شود، عملاً قدرت حکومت بسیار ضعیفتر خواهد شد و طمع دیگران را نسبت به ایران افزایش میدهد. البته این را هم میدانند که مسئولین انتخابات موظف بودهاند که شرایط را بهگونهای تامین کنند که مردم با رغبت فراوان برای تحقق اراده خود و با کمال میل به پای صندوق بیایند، همچنان که پیش از سال ۱۳۹۸ میآمدند.
در هر حال، ممکن است در مواردی بهویژه در شهرهای تکنماینده و در میان نامزدها افرادی پیدا شوند که خیر و صلاح ملت را بخواهند که باید حمایت شوند.در همین زمینه، میتوان در مواردی که عدم مشارکت موجب انتخاب افراد تندرو و خطرناک برای منافع کشور میشود، کوشید که با رای خود مانع از حضور آنان در مجلس شد. اصلاحطلبان همچنین این نکته را میدانند که مردم لزوماً آماده شنیدن نصیحتهای آنان درباره مشارکت در انتخابات نیستند. نظرسنجیها و شواهد گوناگون نشان از وضعیت کممشارکت دارد. ضمن اینکه هر روز که میگذرد در حال افزودن به خشم و نفرت مردم هستند و این را حتی در بوق و کرنا میکنند و تعداد خودروهای توقیفی از جمله در قم را بهعنوان کارنامه فعالیت خود به رخ میکشند. کاری که قطعاً غیرقانونی و موجب آزار مردم است و اگر در قم این تعداد خودرو مشمول این تصمیم غیرقانونی شوند، وای به حال سایر نقاط و شهرهای کشور.
واقعیت این است که انتخابات پیشرو واجد معنایی فراگیر و ملی نشده است و شاید در سطح منطقهای و استانی و برحسب مورد بتوان شاهد برخی رقابتها بود. ازاینرو، رویکرد جبهه اصلاحات که موضوع را به فعالان استانی واگذار کرده، درست است؛ زیرا در سطح ملی و در غیاب احزاب و گروههای سیاسی برنامهدار، هیچ مضمون سراسری و ملی برای آن دیده نمیشود. نیروهای اصولگرا که در حال ریزش هستند، 10 تا حداکثر 15 درصد جامعه را نمایندگی میکنند. هیچکدام حتی یک خط برنامه هم تاکنون ندادهاند، چون برنامه ندارند و اصولاً حزب نیستند، یک جمعهای موقتی برای تقسیم قدرت هستند که اکنون نیز بهجای دادن برنامه مشغول رو کردن فسادهای پایانناپذیر یکدیگرند. بقیه گروهها و نیروهای سیاسی نیز واجد حضور حقوقی و معنادار نیستند. دراینباره، باز هم در آینده باید نوشت.