| کد مطلب: ۱۲۱۲۲
بحران فراموش‌شده

بحران فراموش‌شده

به‌طور قطع می‌توان گفت که کووید19 منحصربه‌فردترین پدیده‌ای بود که جهان در یک قرن گذشته با آن مواجه شد؛ پدیده‌ای که شمول جهانی یافت و همه جوامع را کم یا زیاد درگیر خود کرد. حتی جنگ جهانی دوم نیز نتوانسته بود چنین فراگیری پیدا کند. در ایران نیز همین‌گونه شد و جنگ تحمیلی با همه ابعادش همه کشور را تحت‌تاثیر مستقیم خود قرار نمی‌داد. ضمن اینکه برخلاف بسیاری از جوامع دیگر، ما در ایران همزمان درگیر چند بحران بودیم. اعتراضات خشونت‌بار آبان۱۳۹۸ و سپس درگیری‌ها با آمریکا و ترور سردار سلیمانی و زدن پایگاه‌های آمریکایی و زدن هواپیمای مسافربری و در کنار همه اینها که بسیار مهم بود، درگیری مجدد در پرونده هسته‌ای و خروج ترامپ از برجام و تشدید تحریم‌های اقتصادی از جمله این بحران‌ها بود. بنابراین، حکومت و دولت ایران هنگامی با کووید19 مواجه شدند که همزمان چندین پرونده مهم و حل‌نشده دیگر نیز روی میز داشتند، ضمن اینکه انتخابات مجلس در ابتدای اسفند۱۳۹۸ نیز در راه بود و می‌خواستند مشارکت بالایی را تجربه کنند. از این نظر، جناحی که خود را برای یکدست کردن حکومت آماده می‌کرد در کنار دولت روحانی، ترجیح دادند که درباره وجود کرونا بگویند؛ انشاءالله گربه است! دولت‌ آقای روحانی به دلایل اقتصادی علاقه داشت که کرونا وارد ایران نشده باشد، لذا از ابتدا حساسیت کافی نشان ندادند و به‌رغم شواهد گوناگون، ترجیح دادند که بیماران را به‌عنوان آنفلوآنزا بشناسند! قوای دیگر و کلیت نیروهای مخالف دولت در حکومت نیز به علل فکری و سیاسی با وجود کرونا در ایران مخالفت می‌کردند. به لحاظ سیاسی چون در معرض انتخابات مجلس بودند، دوست داشتند که مشارکت بیشتر شود لذا وجود کرونا را تکذیب می‌کردند، به‌ویژه که منشأ آن چین بود و نمی‌خواستند که این واقعیت را بپذیرند! همچنین، از منظر همراهی آنها با شبه‌علم سیاست‌های ضدعلمی و غیرمنطقی در مواجهه با کرونا اتخاذ کردند و این ویژگی منفی آنان در ماجرای واکسن کرونا خود را نشان داد. مجموعه این مسائل بود که در نتیجه آن، کرونا در ایران کلیت مدیریت سیاسی کشور را به چالش کشید و نشان داد که در نبود هماهنگی و حتی با وجود شکاف در ساختار سیاسی و نیز فقدان عقلانیت در اداره امور، این اپیدمی می‌تواند کشور را با یک بحران گسترده مواجه کند و چنین هم شد. تعداد مرگ‌ومیر کرونا در ایران و در مقایسه با سایر کشورهای مشابه ایران و نیز سیاست‌هایی که در مقابله با کرونا اتخاذ شد، نشان داد که مدیریت سیاسی ایران در مقابله با هر مشکل جدید ضربه‌پذیری‌های خاص خود را دارد.

پس از انتخابات 1398 و 1400 انتظار می‌رفت که با یکدست شدن حکومت، بتوان مواجهه بهتری با مشکلات و بحران‌ها داشت، ولی این هدف محقق نشد؛ زیرا از یک سو تعارضات داخلی دولت و حکومتی که یکدست گردیده بود، نه‌تنها حل نشد بلکه به تعبیری تشدید شد. همچنین در رویکرد مدیریتی امور، ارزش‌های عقلانی و منطقی، کم‌رنگ‌تر گردید و از این جهت امیدواری به حل بحران‌هایی همچون کووید19 و حتی محدودتر از آن را کم کرده است.

واقعیت این است که کشورهای پیشرفته هنگامی که با چنین مسائلی مواجه می‌شوند پس از عبور بحران، کمیته‌ای مستقل را برای تهیه یک گزارش ملی از «الف» تا «ی» این ماجرا تعیین می‌کنند تا معلوم شود ناتوانی‌های نظام اداری و مدیریتی و حتی اجتماعی در مواجهه با این بحران چه نقاط ضعف و قوتی داشته است و چه درس‌هایی از آن گرفته می‌شود تا در ادامه دچار مشکلات مشابه نشوند. متاسفانه ما علاقه‌ای به تشکیل چنین کمیته‌هایی نداریم چراکه نمی‌خواهیم یا نمی‌توانیم نتایج راهبردی و سیاستی آنها را بپذیریم. به همین علت نیز تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه نشده و کرونا و تجربیات مثبت و منفی آن مدون و مستندسازی نشده است؛ گویی که کرونا پدیده‌ای مربوط به یک قرن پیش بوده و هیچ خاطره‌ای از آن نداریم. در واقع قدرت فراموشی ما بسیار زیاد است و تا هنگامی که دچار مشکل فراموشی هستیم، هیچ گامی به پیش نخواهیم برداشت.

دیدگاه

سرمقاله
آخرین اخبار