| کد مطلب: ۶۵۷۶

خاطره‌‏ای از مهدی پسر احمد

در سفر اخیر خانوادگی‌مان به نطنز و خوانسار، سری هم به الیگودرز زدیم. کوه‌های جنوبی الیگودرز در این فصل سال، پوشیده از برفی انبوه بود، اما خودِ شهر به خلاف نطنز

در سفر اخیر خانوادگی‌مان به نطنز و خوانسار، سری هم به الیگودرز زدیم. کوه‌های جنوبی الیگودرز در این فصل سال، پوشیده از برفی انبوه بود، اما خودِ شهر به خلاف نطنز و خوانسار خیابان‌های مشجّر سایه‌گستری نداشت. آنچه بیش‌ازهمه توجه‌مان را در الیگودرز به خود جلب کرد، میدانی به‌نام «شیخ احمد کروبی» بود که در وسط شهر قرار داشت.
نام شیخ احمد کروبی مرا به‌یاد نقل اخیرِ فردی انداخت که خود را «استاد» معرفی می‌کند، اما استادبودن او مصداق همان تعبیری است که زنده‌یاد گل‌آقا روزگاری در روزنامه اطلاعات در وصفِ استاد خواندنِ مرحوم عسگراولادی به‌کار برده بود!
باری این فرد در مورد مناظره بین شیخ مهدی کروبی و محمود احمدی‌نژاد چیزهایی به هم بافته است که حقا از استادی چون او برمی‌آید و بس! خلاصه، قصه او مرا به‌یادِ نامه‌ام به شیخ مهدی کروبی در زمان انتخابات سال 88 انداخت که در اینجا نقل‌اش می‌کنم.
چون در آن دوره من برای سخنرانی به شهرهای مختلف کشور سفر می‌کردم، امکانی برای دیدار با آقای کروبی نداشتم؛ ازهمین‌رو در آستانه مناظره‌اش با آقای احمدی‌نژاد چند خطی به‌عنوان مشورت نوشتم و به آقای عمادالدین باقی ارسال کردم تا به دست شیخ برساند.
در آن نامه نوشتم: با روحیاتی که از احمدی‌نژاد سراغ دارم او بدون‌تردید موضوع دریافت پول از شهرام جزایری را پیش خواهد کشید، ازاین‌رو بهتر است خودِ کروبی در همان ابتدای مناظره با طرح روشن و شفاف موضوع، به شایعات و شبهاتِ ماجرا پاسخ دهد.
داستان این است که شیخ احمد کروبی پدر شیخ مهدی، مردی خیر و اهل دستگیری از مستمندان بوده و به‌همین‌دلیل برخی متمولان و متمکنان، مبلغی را در اختیار او می‌گذاشته‌اند تا باتوجه به ارتباطات و موقعیت‌اش، آن را به اهلش برساند. برای دریافت چونان کمک‌هایی طبیعی است که نمی‌توان در مورد منشا پول یا انگیزه فرد کمک‌کننده، تجسس کرد زیرا همین که طرف، توقع کار شخصی و غیرقانونی را در برابر کمک‌اش نداشته باشد، دریافت آن را توجیه می‌کند.
این رسم در مورد دریافت وجوهات شرعی از سوی مراجع شیعه هم مصداق دارد. آنها از فردی که مبلغی را تحت‌عنوان وجوهات یا اصطلاحاً «سهم امام» می‌پردازد معمولاً نمی‌پرسند که آن را از چه راهی کسب کرده یا از چه اشخاصی گرفته است، زیرا اساساً این موضوع خارج از حیطه مسئولیت آنان است.
واقعیت این است که شیخ مهدی کروبی هم راه پدر را در پیش گرفته و اهل کار خیر و کمک به نیازمندان آبرومند است و بدین‌منظور وجوهی را نیز از افراد متمول دریافت کرده است. یکی از این افراد شهرام جزایری بوده که بدون هرگونه درخواست شخصی، گویا دویست یا سیصد میلیون تومان در اختیار شیخ قرار داده است.
اگر شهرام جزایری در برابر کمک مالی‌اش برای کار خیر، تقاضایی از کروبی می‌کرد یا کروبی در این مورد وعده‌ای به او می‌داد، قطعاً غیرقانونی و قابل تعقیب قضایی بود، اما درحالی‌که نه جزایری درخواستی از کروبی داشته، نه کروبی وعده‌ای به او داده، عَلَم کردن این ماجرا ازسوی دشمنان و رقبای کروبی ازجمله احمدی‌نژاد و گردانندگان روزنامه کیهان، آیا انگیزه‌ای جز بدنام کردن شیخ به شیوه‌ای ضداخلاقی و عوامفریبانه داشته است؟
بدون اینکه بخواهم از همه مواضع آقای کروبی دفاع کنم، اما انسان‌دوستی و خیرخواهی او غیرقابل انکار است. شیخ حتی از حالِ آن‌دسته از مبارزان زندان‌رفته دوران پهلوی که بعد از انقلاب مغضوب و مطرود دستگاه قدرت شدند و تحت شدیدترین فشارهای مالی قرار گرفتند، غافل نبود.
راستش همین موارد را به‌عنوان توصیه و مشورت برای کروبی نوشتم اما آقای باقی بعد از مناظره شیخ با احمدی‌نژاد، نامه را به او رسانده بود!

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
سرمقاله
آخرین اخبار