چشـم بـه راه میـانجی
نقش پررنگ طرف ثالث در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
نقش پررنگ طرف ثالث در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران
اینکه دو کشور در حال جنگ برای ارتباط با یکدیگر بهمنظور حلوفصل مناقشه و پایان درگیری نیازمند طرف ثالثی بهمنظور میانجیگری یا مساعیجمیله باشند، امر عجیبی نیست؛ در تاریخ ۴۵ سال انقلاب نیز در موضوع تهاجم عراق به ایران، کشورها و سازمانهایی تلاش کردند تا به ۸ سال جنگ پایان دهند و در نهایت نیز شورای امنیت سازمان ملل متحد با صدور قطعنامه ۵۹۸ و پذیرش آن از سوی تهران، به این مهم نائل شد.
در خصوص ایران اما پایان جنگ با پایان کنش میانجیگری در سیاست خارجی کشور همراه نبود و قطع رابطه دیپلماتیک تهران و واشنگتن موجب شد تا نیازهای ناگزیر دو طرف به ارتباط در موضوعات مختلف، هر تحول جدیدی را وابسته به نقشآفرینی طرف ثالثی کند که بیشترین سابقه در این حوزه متعلق به سلطاننشین کوچک عمان است.
در سالهای اخیر نیز فرازونشیبهای تنش با ایالاتمتحده در پی خروج یکجانبه این کشور از توافق هستهای در سال ۲۰۱۸، قطع روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان و متعاقب آن قطع رابطه با بحرین و کاهش سطح روابط با امارات و کویت و پیش از آن قطع روابط با مصر نیز موضوع میانجیگریهایی بوده که پای طرفهای جدیدی را نیز به این روند باز کرده است، هرچند در همه موارد نام عمان نیز ذکر و از تلاشهایش قدردانی شده است. قطر، پاکستان، عراق، ژاپن و در نهایت چین کشورهایی هستند که تاکنون حضور خود در لیست میانجیهای ایران را ثبت کردهاند.
میانجیگری یا مساعی جمیله
نخستين قواعد جامع براي حل اختلافات بينالمللي از طريق ميانجيگري و مساعیجمیله به موجب قرارداد اول كنفرانس ۱۸۹۹ لاهه اتخاذ گرديد. اين قرارداد و قرارداد اول كنفرانس ۱۹۰۷ لاهه، پايههاي قواعد مشابهي را در تعداد بيشماري از قراردادهاي بينالمللي كه براساس ضوابط حقوق بينالملل منعقد شدهاند، تشكيل ميدهد. با اينكه كنوانسيون ۱۹۰۷ لاهه تفاوت چنداني ميان مساعي جميله و ميانجيگري قائل نشده است، به نظر ميرسد كه تفاوتهاي قابل ذكري بين اين دو تكنيك مذاكره وجود دارد.
مساعیجمیله گاهی با میانجیگری اشتباه گرفته میشود. تفاوت این دو این است که در مساعیجمیله شخص واسطه از روشهای مختلفی استفاده میکند تا دو طرف را پای میز مذاکره بنشاند، اما میانجیگری به معنی مشارکت فعالانه در مذاکرات بین دو طرف براساس پیشنهادهایی است که شخص میانجی ارائه داده است.
مؤسسه صلح ایالاتمتحده (USIP) میانجیگری را اینگونه تعریف میکند: «شیوهای از مذاکره که در آن یک طرف ثالث قابلقبول به طرفین درگیری کمک میکند تا راهحلی بیابند که خودشان نتوانند پیدا کنند.»
عمان، تجربه موفق میانجیگری و مساعیجمیله در خاورمیانه
در سالهای اخیر، عمان بهعنوان یک میانجی کلیدی در خلیجفارس و خاورمیانه شناخته شده است. بهویژه تکمیل موفقیتآمیز توافق هستهای ایران در سال ۲۰۱۵، شهرت این کشور را بهعنوان یک صلحطلب محکم کرد. پایه اصلی سیاست خارجی سلطاننشین عمان بر ایفای نقش منطقهای از طریق برقراری ارتباط با قدرتهای تاثیرگذار منطقهای و بینالمللی برای ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه و خلیجفارس استوار است. این کشور طی سالهای گذشته در چارچوب سیاست منطقهای متوازن، گسترش مناسبات با کشورهای حوزه خلیجفارس و جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده و بر تکوین همکاری دستهجمعی و پایدار منطقهای تاکید دارد.
طی سالهای گذشته، دیپلماسی میانجیگرانه الگوی رفتاری و کنشی بود که کشور عمان در مواجهه با قطبهای متضاد و متعارض قدرت در خاورمیانه به نمایش گذاشته و در مواجهه با تحولات منطقهای استراتژی رفتاری خود را براساس استراتژی میانجیگرانه تنظیم نموده است. روابط نزدیک ایران و عمان و عمان و ایالاتمتحده آمریکا باعث شده تا این کشور بتواند بهعنوان میانجیگر برای جلوگیری از افزایش سطح بحران و تنش در روابط تهران و واشنگتن به ایفای نقش بپردازد.
آزادی گروگانهای آمریکایی
۱۳ آبانماه ۱۳۵۸، دانشجویانی که خود را دانشجویان مسلمان پیرو خط امام مینامیدند با تجمع در مقابل سفارت آمریکا در تهران اقدام به ورود به این مکان دیپلماتیک کرده و پس از ساعتی دیپلماتها را به گروگان گرفتند. در ماههای پس از تصرف سفارت آمریکا، اقدامات زیادی برای پایان دادن به این بحران صورت گرفت که بینتیجه ماندند و در نهایت چند ماه بعد از افتتاح مجلس شورای اسلامی در خردادماه ۱۳۵۹ طی نامهای از سوی امامخمینی(ره) تصمیمگیری پیرامون گروگانهای آمریکایی به مجلس شورای اسلامی سپرده شد. دولت پروسه اجرایی رسیدن به یک توافقنامه با ایالاتمتحده آمریکا را برعهده داشت.
با توجه به قطع ارتباط ایران با ایالاتمتحده براساس مصوبه مجلس شورای اسلامی، حضور یک میانجی بین دو کشور ضروری بود که این کار به دولت الجزایر که حافظ منافع ایران در آمریکا بود، سپرده شد. پس از گذشت چند روز از مصوبه مجلس، مذاکرات آغاز شد. سرانجام پس از کشوقوسهای فراوان و بعد از آنکه دولتهای ایران و آمریکا، بیانیه حلوفصل اختلافات را که توسط دولت الجزایر و با توافق طرفین تنظیم شده بود، امضا کردند، ۶۶ گروگان آمریکایی پس از ۴۴۴ روز، اجازه خروج از ایران را در تاریخ ۳۰ دی ۱۳۵۹ به دست آوردند.
جنگ ۸ ساله ایران و عراق
در طول ۸ سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، لیستی از افراد و کشورها و سازمانهای بینالمللی برای میانجیگری میان ایران و عراق مطرح شده است؛ از دبیران کل سازمان ملل تا ایندیرا گاندی، نخستوزیر وقت هند، شورای امنیت، جنبش عدمتعهد و سازمان کنفرانس اسلامی در برهههای زمانی مختلف پیشنهادهای خود را به مقامهای تهران و بغداد ارائه کردند.
سازمان کنفرانس اسلامی از همان روزهای آغاز حمله عراق به ایران فعالیت خود را برای توقف جنگ و گسترش آن آغاز کرد. بر این اساس، وزیران امور خارجه کشورهای عضو این سازمان که برای شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک بودند، در تاریخ ۴ مهر ۱۳۵۹ بهمنظور بررسی این موضوع، تشکیل جلسه دادند. در این جلسه تصمیم گرفته شد تا کمیتهای به نام «کمیته حُسننیت» بهمنظور پایان دادن به جنگ تشکیل شود و این کمیته در اجلاس طائف به تصویب رسید. در تاریخ ۷ مهر ۱۳۵۹، حبیب شطی، دبیرکل وقت سازمان کنفرانس اسلامی همراه با محمد ضیاءالحق، رئیسجمهور پاکستان و یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین به تهران و بغداد سفر کردند؛ این نخستین تلاش بود، اما نتیجهای به همراه نداشت.
پس از فتح خرمشهر، سازمان کنفرانس اسلامی فعالیت خود برای پایان دادن به جنگ را تشدید کرد و کمیته صلح اسلامی از ۱۵ تا ۱۸ خرداد ۱۳۶۱ در جده و مکه جلسهای تشکیل داد که در آن به وضوح به اختلاف دیدگاههای دو کشور اشاره شد. بیانیه این جلسه با اشاره به تجاوزهای نظامی اسرائیل به لبنان، توقف جنگ ایران و عراق را بهمنظور جلوگیری از تضعیف امت اسلامی ضروری دانست. این نشست کمیته صلح نیز بدون ارائه راهحل عملی به کار خود خاتمه داد.
سومین کنفرانس سران کشورهای اسلامی از تاریخ ۲۵ تا ۲۸ ژانویه ۱۹۸۱ در طائف عربستان تشکیل شد. این کنفرانس قطعنامه مستقلی در مورد جنگ صادر کرد که در آن بدون اشاره به تجاوز عراق به ایران، خواستار آتشبس فوری شد و از دولتهای درگیر خواست میانجیگری اسلامی را بپذیرند. چهارمین کنفرانس سران دولتهای اسلامی در سال ۱۳۶۲ در کازابلانکای مراکش برگزار شد. ایران هم به دلیل محل تشکیل کنفرانس و هم به دلیل فقدان صلاحیت سازمان کنفرانس اسلامی در حل مسئله جنگ عراق علیه ایران و توجه نکردن به تقاضاهای مکرر ایران از این سازمان برای اعزام هیئتهایی بهمنظور مشاهده آثار حملات عراق در مناطق مسکونی و شهرهای ویرانشده برای اتخاذ قضاوتی عادلانه از سوی سازمان در این اجلاس شرکت نکرد، درحالیکه نماینده عراق در این اجلاس با توجیه دیدگاههای بغداد از خط مشی این رژیم دفاع نمود و اتهامهایی نظیر جنگطلبی را علیه ایران مطرح کرد. هیئت عراقی مدعی شد که پیشنهادهای عراق برای آتشبس ویژه در مناسبتهای دینی، فضای مناسبی برای پایان جنگ و در پیش گرفتن راه صلح و عدالت در حلوفصل مشکلات با همسایگان فراهم آورده، ولی این موضوع از طرف ایران پذیرفته نشد.
پنجمین اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در بهمن ۱۳۶۵ در کویت برگزار شد. ایران این اجلاس را به دلیل حمایت مستقیم و غیرمستقیم کویت از رژیم عراق در جنگ تحمیلی تحریم کرد و بر این اساس نماینده جمهوری اسلامی ایران در اجلاس سران کویت حاضر نشد. در این اجلاس، قطعنامهای در مورد جنگ ایران و عراق صادر شد که در آن ضمن ابراز نگرانی از ادامه و گسترش جنگ که منجر به وارد آمدن خسارتهای انسانی و مادی گردیده و موجبات به خطر افتادن صلح و امنیت منطقهای و جهانی را فراهم آورده است، از تلاشهایی که کمیته صلح اسلامی برای پایان بخشیدن به جنگ مبذول نموده بود، تشکر و بار دیگر بر ضرورت پایان بخشیدن به همه عملیاتهای نظامی بهصورت فوری و عقبنشینی به مرزهای شناختهشده بینالمللی و تبادل اسرای جنگی و حل مسالمتآمیز جنگ تاکید شد. با صدور قطعنامه اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی در کویت به یک دوره ششساله فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک خود برای پایان بخشیدن به جنگ ایران و عراق خاتمه داد و تحرکات کمیته صلح اسلامی در عمل متوقف شد.
جنبش عدمتعهد، دیگر سازمانی بود که از نخستین روزهای آغاز جنگ بنا به درخواست ایران برای «بررسی و موضعگیری در خصوص جنگ عراق علیه ایران» فعالیتهایی را جهت خاتمه دادن مسالمتآمیز به آن شروع کرد. پنج ماه پس از شروع جنگ ایران و عراق، اجلاس وزیران خارجه جنبش عدمتعهد در دهلینو تشکیل شد. هیئتی از جمهوری اسلامی ایران به سرپرستی بهزاد نبوی، وزیر وقت و مشاور در امور اجرایی، در اجلاس شرکت کردند و سه درخواست و پیشنهاد ایران را در خصوص جنگ مطرح نمودند. همچنین در پیشنویس بیانیه نهایی کمیته سیاسی ضمن اظهار نگرانی از جنگ پنج ماه ایران و عراق و خسارات ناشی از آن، بر اصول جنبش عدم تعهد مبنی بر عدم تجاوز، عدم کاربرد زور، حفظ تمامیت ارضی کشورهای عضو، حل اختلافات از طریق صلحآمیز تصریح و تصدیق شده بود.
اجلاس هفتم سران جنبش عدم تعهد در روزهای هفتم تا دوازدهم مارس ۱۹۸۳ در دهلینو برگزار شد. پس از این کنفرانس، ایندیرا گاندی، نخستوزیر هند و رئیس جنبش، پیامهایی را برای رؤسای دو کشور ایران و عراق ارسال و فرستادگانی را به تهران و بغداد گسیل داشتند. اجلاس هشتم سران جنبش در حراره، پایتخت زیمبابوه از اول تا ششم سپتامبر ۱۹۸۶ برگزار شد. در بیانیه پایانی اجلاس سران، بندهای ۱۴۶ تا ۱۴۸ به جنگ ایران و عراق اختصاص یافته بود.
توافق هستهای ایران و ۱+۵
یکی از مهمترین تجربههای میانجیگری در سالهای اخیر، تسهیلگری مسقط در موضوع آغاز گفتوگوهای ایران و ایالاتمتحده در پرونده هستهای ایران بود؛ جان کری، وزیر امور خارجه پیشین ایالاتمتحده در کتاب خاطرات خود در خصوص آغاز این مذاکرات مینویسد: «سلطان به من گفت، معتقد است فرصتی واقعی پیش رو قرار دارد. در داخل دولت ایران از دیرباز سنت این بوده که مسئولیت مسئله هستهای را تندروهای شورایعالی امنیت ملی در اختیار داشته باشند، اما سلطان از این دلگرم شده بود که رهبر عالی ایران، علی خامنهای تصمیم گرفته بود این مسئولیت را به وزارت امور خارجه محول کند و این به معنای آن بود که مسئله زیر نظر علیاکبر صالحی، یک کارشناس هستهای آموزشدیده در MIT قرار میگرفت. صالحی پدرخوانده برنامه هستهای بود و به همین دلیل هم از اعتماد رهبر عالی ایران برخوردار بود اما، آنطور که سلطان میگفت، صالحی در تهران یکی از بزرگترین طرفداران امتحان کردن شانس مذاکره است. بعداً فهمیدم مثل همیشه شمِ سلطان درباره صالحی هم کاملاً درست بود.» وزیر امور خارجه پیشین ایالاتمتحده در آن مقطع بهعنوان رئیس کمیته روابط خارجی سنا به مسقط سفر کرده بود.
علیاکبر صالحی نیز در خصوص علت انتخاب عمان بهعنوان میانجی این گفتوگوها عنوان کرده است که «ما رابطه بسیار خوبی با عمان داریم. حضرت آقا، اخیراً فرمودند یکی از مسئولان محترم منطقه که البته منظور ایشان پادشاه عمان بود، این کشور مورد احترام طرف غربی هم هست. مواردی از میانجیگری میان آمریکا و ایران را نیز قبلاً انجام داده بود؛ مانند قضیه کوهنوردان آمریکایی بازداشتشده در ایران و نیز موضوع آزادی تعدادی از زندانیان ایرانی در بریتانیا و آمریکا که عمان در حلوفصل آن موضوع، نقش مهمی ایفا کرد.»
وزیر امور خارجه پیشین کشورمان همچنین در خصوص طرح عمان برای این گفتوگوها میافزاید: «زمان حضور آقای قشقاوی در عمان، یکی از مدیران این کشور نامهای به ایشان دادند که در آن، اعلام کرده بود که آمریکاییها آماده هستند مذاکراتی با ایران داشته باشند و خیلی علاقهمندند که چالش تهران و واشنگتن حل شود؛ ما هم در این میان آمادهایم تا به تسهیل فرآیند امور کمک کنیم.»
تبادل زندانیان
موضوع زندانیان ایرانی حاضر در زندانهای ایالاتمتحده یا سایر کشورهایی که ایرانیان با اتهامهایی همچون اقدام تروریستی یا آنچه دور زدن تحریمها عنوان میشود و زندانیان دوتابعیتی و آمریکایی حاضر در زندانهای ایران، از جمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر به محور یکی از مهمترین مساعیجمیلههای عمان تبدیل شده است؛ سارا شورد، شین بائر و جاشوا فتل سه کوهنورد آمریکایی بودند که در سال ۱۳۸۸ به جرم ورود غیرقانونی به خاک ایران دستگیر شدند. سارا شورد در سال ۱۳۸۹ آزاد شد. همزمان با سفر محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت به نیویورک شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران در برابر دریافت یک میلیون دلار وثیقه، با آزادی دو کوهنورد دیگر آمریکایی موافقت کرد و آنها نیز پس از دو سال از زندان آزاد شدند. وثیقه این زندانیان توسط دولت عمان پرداخت شد و انتقال آنها به مسقط صورت گرفت. جیسون رضاییان، خبرنگار ایرانی-آمریکایی واشنگتنپست در ایران بود که چند سال به جرم جاسوسی بازداشت و در ۲۶ دی ۱۳۹۴ و همزمان با حضور وزرای خارجه ایران و آمریکا در وین بهمنظور قرائت بیانیه اجرایی شدن برجام، دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام کردند که در راستای مصوبات شورایعالی امنیت ملی ایران و مصالح کلی نظام، آزاد شده است. نزار زکا، کارشناس فناوری اطلاعات تبعه لبنانی- آمریکایی در سال ۱۳۹۴ به اتهام جاسوسی برای آمریکا در فرودگاه بینالمللی امام خمینی دستگیر شد و در نهایت، با رای دادگاه به ۱۰ سال زندان و بیش از ۴ میلیون دلار جریمه محکوم شد. او برای شرکت در همایشی درباره «نقش زنان در توسعه پایدار» به تهران آمده بود و این چهارمین سفرش به ایران بود که در نهایت به حبس طولانیمدتاش منجر شد. این زندانی اما در نهایت در سال ۱۳۹۸ براساس آنچه میانجیگری حزبالله لبنان عنوان کردند، از زندان آزاد و راهی ایالاتمتحده شد.
ژیائو وانگ، شهروند چینیتبار آمریکا و دانشجوی دکترای تاریخ دانشگاه پرینستون و محقق دوره قاجار ایران، مرداد ۱۳۹۵ بازداشت و به ۱۰ سال زندان محکوم شد. او آذرماه ۱۳۹۸ با مسعود سلیمانی، پژوهشگر سلولهای بنیادی که در آمریکا زندانی بود، مبادله و آزاد شد.
رضا (رابین) شاهینی، تابستان ۱۳۹۵ بازداشت و به گفته خودش به جرم همکاری با دولت متخاصم، به ۱۸ سال حبس محکوم شد. او یک سال بعد با وثیقهای معادل یک میلیارد تومان آزاد شد. کارن وفاداری و آفرین نیساری، این دو شهروند زرتشتی ایرانی نیز که یکیشان تابعیت آمریکا و دیگری برگ سبز اقامت داشت، تیرماه ۱۳۹۷ بعد از دو سال زندان با حکمی که قاضی صلواتی صادر کرده بود، در ازای پرداخت وثیقه ۴۰ میلیارد تومانی آزاد شدند.
آزادی مجتبی عطاردی، استاد دانشگاه صنعتی شریف در سال ۲۰۱۱، شهرزاد میرقلیخان و نصرتالله تاجیک در سال ۲۰۱۲ با میانجیگریهای سلطان قابوس محقق شد. علاوه بر آن، عمان توانست با موفقیت در چندین مسئله میان ایران و غرب میانجیگری کند که کمک به بازگرداندن ایرانیان به اسارتدرآمده در درگیریهای دریایی با نیروی دریایی ایالاتمتحده در خلیجفارس و آزادی ملوانان انگلیسی بازداشتشده در تهران سال ۲۰۰۷ را میتوان ازجمله این موارد دانست.
نازنین زاغری و انوشه آشوری دو زندانی دوتابعیتی، اسفند ۱۴۰۰ با هواپیمای عمانی، ایران را به مقصد انگلیس ترک کردند. در جریان این آزادی، بدهی ٣٩٠ میلیون پوندی لندن به تهران که در ازای خرید تانکهای چیفتن به این کشور پرداخت شده بود، تسویه شد. در جدیدترین اقدام دولت عمان در همین راستا، خردادماه سال جاری نیز الیویر وند کاستیل، تبعه بلژیکی که به مدت ۴۵۵ روز در تهران بازداشت بود، آزاد و اسدالله اسدی، دیپلمات ایرانی زندانی در این کشور نیز که از ۱۱ تیرماه سال ۱۳۹۷ به اتهام تلاش برای انفجار مکان برگزاری میتینگ سالانه سازمان مجاهدین خلق در زندان بلژیک بود، به کشور بازگشت. همچنین یک هفته پس از تبادل دیپلمات ایرانی با شهروند بلژیکی، سه زندانی دوتابعیتی که یکی تابعیت دوگانه ایرانی-دانمارکی و دو تن دیگر تابعیت ایرانی- اتریشی داشتند، در همین ماه و با میانجیگری عمان ایران را ترک کردند.
در حال حاضر نیز سه زندانی دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی با نامهای سیامک نمازی، مراد طاهباز و عماد شرقی در انتظار توافقی هستند تا در پی آن پس از توقفی کوتاه در مسقط، راهی ایالاتمتحده شوند.
از سرگیری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان
پس از آنکه عربستانسعودی در پی حمله و آتش زدن اماکن دیپلماتیک در تهران و مشهد، روابط خود با ایران را بهصورت یکطرفه قطع کرد، کشورهایی از جمله پاکستان و عراق تلاش داشتند تا با میانجیگری، شرایط را برای گفتوگو میان دو کشور مهیا کنند. عمرانخان، نخستوزیر وقت پاکستان در سفرهایی که به عربستان و ایران داشت، تلاش کرد تا از روابط مثبت اسلامآباد با ریاض برای مجاب کردن سعودیها استفاده کند. در نهایت اما این عادل عبدالمهدی بود که توانست در گفتوگو با ایران و عربستان، رضایت دو طرف را برای میزبانی مذاکرات کاهش تنش جلب کرده و بغداد را برای دو سال در صدر اخبار مرتبط با این موضوع قرار دهد.
۵ دور گفتوگو میان تهران و ریاض فضا را به سمتی هدایت کرد که انتظار میرفت بغداد با اعلام توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط، توجه رسانههای جهان را به خود جلب کند؛ خبری که در نهایت از نقطه جغرافیایی دیگری به سمع جهانیان رسید و پای اژدهای سرخ به مناقشات خلیجفارس و خاورمیانه باز شد.
میانجیها مشغول کارند!
با خروج ایالاتمتحده از برجام در سال ۲۰۱۸، تلاشهای متعددی برای تداوم حضور ایران در توافق هستهای، کنترل تنش و پس از آن با انتخاب جو بایدن در انتخابات ریاستجمهوری سال۲۰۲۰، برای احیای توافق هستهای صورت گرفت.
در طول این سالها علاوه بر کشورهای اروپایی عضو برجام و عمان و قطر، پای یک میانجی جدید فرامنطقهای نیز به موضوع روابط ایران و آمریکا باز شد. شینزو آبه، نخستوزیر فقید ژاپن از جمله چهرههایی بود که تلاش کرد از رابطه خوب خود با ایالاتمتحده برای کنترل تنش و اقناع مقامات ایران برای دیدار با دونالد ترامپ استفاده کند. خردادماه ۱۳۹۸، نخستوزیر وقت ژاپن راهی ایران شد، اما امیدها برای نقشآفرینی موفق وی خیلی زود و با انتشار جزئیات دیدارش با رهبر انقلاب به یأس بدل شد.
با آغاز مذاکرات برای احیای برجام پس از انتخابات ٢٠٢٠ در آمریکا، مجدداً این امید ایجاد شد تا در فرآیند گفتوگوهای ایران با کشورهای باقیمانده در توافق هستهای، با بازگشت واشنگتن به برجام، بار دیگر فضا برای گفتوگوی مستقیم با ایالاتمتحده مهیا شده تا مسائل فیمابین دو کشور در غیاب کشوری ثالث مورد حلوفصل قرار بگیرد. بنبست در مذاکرات اما فضا را به سمتی هدایت کرد که نهتنها عمان از روابط دوجانبه حذف نشد که قطر نیز به این فرآیند پیوست و امروز نهتنها سلطان عمان و مقامات این کشور که سفر امیر قطر و مقامات قطری نیز به ایران نوید حضور میانجی است.
علاوه بر موضوع توافق هستهای و روابط با ایالاتمتحده، در ماههای گذشته موضوع از سرگیری روابط با مصر نیز روند جدیتری به خود گرفته و پای میانجیها را به روابط تهران و قاهره باز کرده است. در همین چارچوب نیز عمان و عراق در تلاش هستند تا در آینده نزدیک، اعلامکننده خبر از سرگیری روابط دیپلماتیک تهران- قاهره باشند.