عادیسازی هنوز زنده است
عده کمی تصور میکردند که دو سال بعد از حمله حماس، جنگ در غزه همچنان ادامه داشتهباشد. عده کمتری آن زمان میتوانستند ضربات شدید به حزبالله لبنان، سقوط رژیم بشار اسد در سوریه و عقبگرد شدید برنامه هستهای ایران را پیشبینی کنند. اسرائیل نهتنها توانست توازن قوا را در منطقه به هم بزند و آسیبهایی به ایران وارد کند، بلکه حمله ترامپ را نیز به فردو، نطنز و اصفهان تسهیل کرد.

دنیس راس دیپلمات بازنشسته آمریکایی
عده کمی تصور میکردند که دو سال بعد از حمله حماس، جنگ در غزه همچنان ادامه داشتهباشد. عده کمتری آن زمان میتوانستند ضربات شدید به حزبالله لبنان، سقوط رژیم بشار اسد در سوریه و عقبگرد شدید برنامه هستهای ایران را پیشبینی کنند. اسرائیل نهتنها توانست توازن قوا را در منطقه به هم بزند و آسیبهایی به ایران وارد کند، بلکه حمله ترامپ را نیز به فردو، نطنز و اصفهان تسهیل کرد.
تحت این شرایط ایرانیها اکنون میدانند که دیگر مصون از حمله نیستند. تا پیش از سال جاری رهبران ایران میاندیشیدند که از حمله مستقیم نظامی در امان هستند چراکه در واکنش میتوانند منطقه را به تشنج بکشند و با این تهدید، در مقابل چندین رئیسجمهور متوالی آمریکا بازدارندگی ایجاد کردند. حالا با از بین رفتن این اطمینان خاطر و با تضعیف شبکه نیابتی ایران و احتمال وقوع تغییرات معنیدار در لبنان و سوریه، منطقه میتواند به سمت مسیر تازهای حرکت کند که دیگر تحت تاثیر جاهطلبیهای ایران نباشد.
اما همانگونه که همواره در مورد خاورمیانه مطرح است، اصل کار این است که وعده پیشرفت را از طریق استراتژیهایی که توفیقهای نظامی را به خروجیهای پایدار سیاسی تبدیل کند، عملی کرد. دولت کنونی اسرائیل در فقدان یک برنامه برای پایان دادن به جنگ در غزه، هرگز چنین استراتژیای را تدوین نکردهاست؛ هرچند داشتن چنین استراتژیای میتوانست کمک کند منطقه به شکلی تغییر کند که اسرائیل به طور کامل در منطقه ادغام شود. روز ۶ اکتبر ۲۰۲۳ چنین دورنمایی از ادغام کامل، فوری به نظر میرسید، اما حالا بسیار دور از دسترس است.
آیا طرح صلح ترامپ میتواند این مسیر را تغییر دهد؟ برخی میگویند که رهبران عربی به دلیل استمرار کارزار اسرائیل در غزه و عملیاتهای دیگر در منطقه، تمایلشان را برای عادیسازی روابط با اسرائیل از دست دادهاند. این درست است که جوامع و افکار عمومی کشورهای عربی نسبت به اسرائیل خشمگینتر از گذشته هستند و به همین دلیل برای دولتهای این کشورها هزینه تعامل با اسرائیل افزایش پیدا کردهاست. اما در عین حال خیلی زود است که در مورد جایگاه بلندمدت اسرائیل در منطقه به نتیجه قطعی رسید؛ بهخصوص که این مسئله بسیار به آنچه در غزه رخ میدهد، وابستگی دارد.
فرض کنید اگر نقشه ترامپ اجرایی شود، آنگاه نیاز به هماهنگی میان اسرائیل و دولتهای عربی وجود خواهد داشت که در حکومت انتقالی غزه نقش بازی میکنند. این مسئله باعث میشود که کشورهایی مانند عربستان سعودی منافع زیادی در همکاری با اسرائیل داشتهباشند و علاوه بر این نخستین گام در مسیر ایجاد یک فرآیند گفتوگوی سیاسی جدید بین اسرائیلیها و فلسطینیها خواهد بود.
علاوه بر این سال آینده انتخابات در اسرائیل برگزار میشود و احتمال روی کار آمدن یک دولت جدید در اسرائیل یا تغییر در دولت فعلی وجود دارد. دولت جدید ممکن است به شیوهای رفتار کند که تصویر اسرائیل را در منطقه و عرصه بینالمللی بازسازی کند. این مسئله و عوامل دیگر ممکن است کمک کند که فرآیند ادغام پیش از ۷ اکتبر مجدداً از سر گرفتهشود، هر چند این بار ممکن است فشار برای این ادغام به جای حرکت در مسیر عادیسازی سیاسی از طریق پروژههای اقتصادی مانند کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) عملی شود.