میـانجی همیشگـی
بررسی روابط ایران و عمان که رابطهای منحصربهفرد در خاورمیانه را شکل داده است
بررسی روابط ایران و عمان که رابطهای منحصربهفرد در خاورمیانه را شکل داده است
هرچند رخوت امروز حاکم بر دستگاه دیپلماسی و نبود پویایی در آن، هر روز اخبار این وزارتخانه را بیشتر، از تیترها دور میکند، همچنان اما یک خبر میتواند ناظران سیاست خارجی کشور را به دنبالکردن اخبار وادار کند. سفر یک مقام سیاسی ایرانی به مسقط، یک مقام عمانی به تهران یا حتی تبادل هیئت میان مسقط و واشنگتن، اخباری هستند که شکلگیری یک تحول جدید را نوید میدهند. میانجیگری میان ایران و آمریکا و ایران با کشورهای اروپایی و شورای همکاری خلیجفارس و تلاش مسقط برای کنترل سطح تنش در منطقه موجب شده تا اقدامات دستگاه دیپلماسی این کشور در میانه بحرانهای مختلف، نوای درنای ایجاد تحول باشد.
آغاز دور جدید روابط ایران و عمان در ۳۰ ژوئیه ۱۹۷۰ و شروع دوران سلطنت سلطان قابوس کلید خورد و روابط دو کشور در دوران محمدرضا پهلوی به جهت همسویی استراتژی رفتاری سیاست خارجی دو کشور در گرایش به غرب و قرار داشتن در یک اردوگاه، به اتحاد راهبردی مبدل شد. در همین دوران نیز شاه ایران به درخواست کمک سلطان عمان برای مقابله با شورشیان ظفار جواب مثبت داد.
در دوران سلطان قابوس، سلطنت عمان سیاستی مستقل را در مقایسه با سایر کشورهای عربی منطقه در پیش گرفت و پس از تشکیل شورای همکاری خلیجفارس نیز با وجود هماهنگی نسبی با این شورا، نگرش و رویکردی مستقل از شورا و عضو مهم و برادر بزرگ آن یعنی عربستان سعودی را آغاز کرد و بر مبنای همین رویکرد نیز در رابطه با جمهوری اسلامی ایران از الگویی متفاوت از کشورهای شورای همکاری خلیجفارس تبعیت کرده است.
عمان در نشست سران در ابوظبی در سال ۱۹۸۱ که شورای همکاری طی آن تشکیل شد بر این مسئله تأکید داشت که شورای همکاری خلیجفارس نباید یک مجموعه ضدایرانی باشد. مسقط همچنین با پیشنهاد عربستان سعودی مبنی بر تبدیل شورا به ائتلاف بهشدت مخالفت کرد؛ یوسف بنعلوی، وزیر امور خارجه عمان در نشست منامه در این رابطه گفت: «عمان مخالف تشکیل اتحادیه کشورهای شورای همکاری خلیجفارس است. البته ما از تشکیل این اتحادیه جلوگیری نمیکنیم، اما جزئی از آن هم نمیشویم.» پایه اصلی سیاست خارجی سلطاننشین عمان بر ایفای نقش منطقهای از طریق برقراری ارتباط با قدرتهای تاثیرگذار منطقهای و بینالمللی برای ایجاد ثبات در منطقه خاورمیانه و خلیجفارس استوار است. این کشور طی سالهای گذشته در چارچوب سیاست منطقهای متوازن، گسترش مناسبات با کشورهای حوزه خلیجفارس و جمهوری اسلامی ایران را در دستور کار خود قرار داده و بر تکوین همکاری دستهجمعی و پایدار منطقهای تاکید دارد.
طی سالهای گذشته، دیپلماسی میانجیگرانه الگوی رفتاری و کنشی بود که کشور عمان در مواجهه با قطبهای متضاد و متعارض قدرت در خاورمیانه به نمایش گذاشته و در مواجهه با تحولات منطقهای، استراتژی رفتاری خود را بر اساس استراتژی میانجیگرانه تنظیم کرده است. روابط نزدیک ایران و عمان و عمان و ایالاتمتحده آمریکا باعث شده تا این کشور بتواند بهعنوان میانجیگر برای جلوگیری از افزایش سطح بحران در روابط تهران و واشنگتن به ایفای نقش بپردازد.
عمان و موضوع آزادی زندانیان
یکی از موضوعاتی که برای حلوفصل نیازمند واسط میان ایران و آمریکاست، مسئله زندانیان به ویژه زندانیان دوتابعیتی است که یکی از دستورکارهای عمان نیز همین موضوع است. در سال ۲۰۰۹ سارا شروود، شین بائر و جاشوا فتال، سه کوهنورد آمریکایی بازداشتشده در ایران با پرداخت وثیقه ۱.۵ میلیارد تومانی از سوی پادشاه عمان آزاد شده و با هواپیمای اختصاصی او راهی آمریکا شدند.
آزادی مجتبی عطاردی، استاد دانشگاه صنعتی شریف در سال ۲۰۱۱، شهرزاد میرقلیخان و نصرتالله تاجیک در سال ۲۰۱۲ با میانجیگریهای سلطان قابوس محقق شد. علاوه بر آن، عمان توانست با موفقیت در چندین مسئله میان ایران و غرب میانجیگری کند که کمک به بازگرداندن ایرانیان به اسارت درآمده در درگیریهای دریایی با نیروی دریایی ایالاتمتحده در خلیجفارس و آزادی ملوانان انگلیسی بازداشتشده در تهران سال ۲۰۰۷ را میتوان ازجمله این موارد دانست.
همچنین عمان در برخی مواقع نمایندگی و حفاظت منافع ایران را در برخی از کشورهای غربی به عهده داشته است. بهعنوان مثال، مسقط در دوره قطع رابطه ایران با انگلستان از جولای ۲۰۱۲ تا اکتبر ۲۰۱۳ بهعنوان حافظ منافع ایران ایفای نقش کرد.
در آخرین اقدام میانجیگرانه عمان، نازنین زاغری و انوشه آشوری دو زندانی دوتابعیتی، اسفند ۱۴۰۰ با هواپیمای عمانی، ایران را به مقصد انگلیس ترک کردند. در جریان این آزادی، بدهی ٣٩٠ میلیون پوندی لندن به تهران که در ازای خرید تانکهای چیفتن به این کشور پرداخت شده بود، تسویه شد. در حال حاضر نیز موضوع تبادل زندانی میان ایران و ایالاتمتحده با تلاش این کشور و قطر در جریان است.
عمان و برجام
شاید بتوان اوج دیپلماسی میانجیگرانه عمان در کاهش تنش میان ایران و غرب را در تلاش این کشور برای حل بحران هستهای دانست. سال 1391 و در طول مذاکرات هستهای میان ایران و کشورهای 1+5، عمان میزبان مذاکراتی محرمانه میان ایالاتمتحده و ایران بود تا اینکه تلاشهای این کشور با انعقاد برجام بهثمر نشست.
جان کری در کتاب خاطرات خود در خصوص آغاز این مذاکرات مینویسد: «سلطان به من گفت معتقد است فرصتی واقعی پیش رو قرار دارد. در داخل دولت ایران از دیرباز سنت این بوده که مسئولیت مسئله هستهای را تندروهای شورایعالی امنیت ملی در اختیار داشته باشند، اما سلطان از این دلگرم شده بود که رهبر ایران، (آیتالله)علی خامنهای تصمیم گرفته بودند این مسئولیت را به وزارت امور خارجه محول کنند و این به معنای آن بود که مسئله زیر نظر علیاکبر صالحی، یک کارشناس هستهای آموزشدیده در MITقرار میگرفت. صالحی درسخوانده و مطلع برنامه هستهای بود و بههمین دلیل هم از اعتماد رهبر ایران برخوردار بود اما، آنطور که سلطان میگفت، صالحی در تهران یکی از بزرگترین طرفداران امتحان کردن شانس مذاکره است. بعدا فهمیدم مثل همیشه شم سلطان درباره صالحی هم کاملاً درست بود.» وزیر امور خارجه پیشین ایالات متحده در آن مقطع بهعنوان رئیس کمیته روابط خارجی سنا به مسقط سفر کرده بود.
علیاکبر صالحی در خصوص علت انتخاب عمان بهعنوان میانجی این گفتوگوها عنوان کرده است که «ما رابطه بسیار خوبی با عمان داریم. حضرت آقا، اخیراً فرمودند یکی از مسئولان محترم منطقه که البته منظور ایشان پادشاه عمان بود، این کشور مورد احترام طرف غربی هم هست مواردی از میانجیگری میان آمریکا و ایران را نیز قبلاً انجام داده بود مانند قضیه کوهنوردان آمریکایی بازداشتشده در ایران و نیز موضوع آزادی تعدادی از زندانیان ایرانی در بریتانیا و آمریکا که عمان در حلوفصل آن موضوع، نقش مهمی ایفا کرد.»
وزیر امور خارجه پیشین کشورمان همچنین در خصوص طرح عمان برای این گفتوگوها میافزاید: «زمان حضور آقای قشقاوی در عمان، یکی از مدیران این کشور نامهای به ایشان دادند که در آن، یکی از مدیران عمانی اعلام کرده بود که آمریکاییها آماده هستند مذاکراتی با ایران داشته باشند و خیلی علاقهمندند که چالش تهران و واشنگتن حل شود؛ ما هم در این میان آمادهایم تا به تسهیل فرآیند امور کمک کنیم.»
عمان جایگاه خود را به قطر واگذار کرده است؟
با فوت قابوس بنسعید، سلطان پایهگذار روابط منحصربهفرد تهران و مسقط در دیماه ۱۳۹۸، این نگرانی بهوجود آمد که آیا جانشین او سلطان هیثم بنطارق این اراده و در مرحله بعدی توانایی را دارد تا بتواند نقش پیشین عمان در قبال همسایه شمالی را ایفا کند؟ شاید حتی همین تشکیک موجب شد تا فضای نقشآفرینی قطر در موضوعات مرتبط میان ایران و غرب بهویژه آمریکا ایجاد شود.
نوها ابوالدهب، پژوهشگر برنامه سیاست خارجی اندیشکده بروکینگز شعبه قطر معتقد است: «هدف اصلی قطر ایجاد قطب دیپلماسی و گفتوگو در منطقه غرب آسیا با محوریت دوحه است»؛ در همین راستا نیز دوحه اقداماتی از جمله میزبانی مذاکرات برای حل بحران داخلی لبنان (۲۰۰۸)، میزبانی مذاکرات فتح و حماس (۲۰۱۲) و میزبانی مذاکرات دولت افغانستان و طالبان (۲۰۲۰) را صورت داده است.
ایفای نقش میانجی بین ایران و آمریکا پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی (۲۰۲۰)
یک روز پس از شهادت سردار سلیمانی، محمدبن عبدالرحمن آلثانی، وزیر خارجه قطر در سفری برنامهریزیشده راهی تهران شد که در آن شرایط حساس منطقه، حاکی از انتقال پیام از سوی ایالاتمتحده به ایران بود. همچنین در کمتر از ۱۰ روز پس از این سفر، شیخ تمیمبن حمد آلثانی، امیر قطر برای نخستینبار از زمان در دست گرفتن قدرت، وارد تهران شد. نکته جالب توجه در این سفر، ملاقات امیر قطر با مقامات ایرانی در تهران بلافاصله پس از حضور او در مراسم تدفین سلطان قابوس در عمان بود.
آغاز رسمی میانجیگری قطر میان ایران و ایالات متحده را میتوان پس از بنبست شکل گرفته در مذاکرات احیای برجام در وین در اسفند ۱۴۰۰ دانست. پس از وقوع این وقفه در وین، تیرماه ۱۴۰۱ مذاکراتی دوروزه در دوحه با حضور هیئتهای ایرانی و آمریکایی و انریکه مورا، معاون هماهنگکننده برجام برگزار شد. دوحه پس از پایان ناکام این دور از مذاکرات، از تلاش دست برنداشت و تا امروز به این تلاش ادامه داده است. به نظر میرسد مرحله بعدی تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا با محوریت این کشور صورت بگیرد.
نگاه کارشناس
مهران کامروا استاد روابط بینالملل دانشگاه جورج تاون در گفتوگو با هممیهن تشریح کرد:
تفاوتهای دو میانجی خلیجفارس
مهران کامروا، مدیر واحد مطالعات ایران در مرکز عربی مطالعات سیاسی دانشگاه جرج تاون است. کامروا معتقد است که کشورهایی نظیر عمان و قطر سعی میکنند در سیاستخارجی خود تعداد دوستان خود را به بالاترین سطح رسانده و از میزان روابط تیره خود با کشورها بکاهند. کامروا در این گفتوگو البته تفاوتهایی بین سیاست خارجی میانجیگرانه عمان و قطر قائل است که آن را تشریح کرده است.
چه متغیرهایی عمان را قادر ساخته تا جایگاه امروزش در معادلات منطقهای را بهدست بیاورد؟
عمان طی چند دهه گذشته یک سیاست خارجی را دنبال میکند که سعی کرده تعداد دوستان خودش و کشورهایی را که با مسقط روابط حسنه و خوب دارند به بالاترین میزان برساند و کشورهای دارای روابط تیره را به حداقل برساند. همچنین سیاستی را دنبال کرده که عمان را دارای موقعیت استراتژیک کرده تا از این طریق بتواند میانجیگریهای زیادی صورت دهد. این سیاستی است که قطر هم تلاش کرده تا در دستور کار قرار دهد و تا حدودی هم موفق شده است. اما قطر این سیاست را بهصورت علنی اعلام میکند درحالیکه عمان بهطور دیپلماتیک این مسیر را پیموده و توانسته با بسیاری از کشورها رابطه خوب داشته باشد و این رابطه حسنه موقعیت استراتژیک عمان را افزایش داده و در شرایطی قرار داده که میتواند با بازیگرانی صحبت کند که با هم صحبت نمیکنند و عمان بهعنوان رابط اصلی خودش را در خاورمیانه تثبیت کرده است.
دیپلماسی میانجیگرانه بهدنبال تحقق چه اهدافی برای میانجیگر است؟
برای هر میانجیگر، اهداف متفاوت است؛ کشوری مانند قطر که میانجیگری میکند این رویکرد را یکی از ستونهای اصلی سیاست خارجی خود میداند. به این علت که وجهه بینالمللی خود را بهتر کند و موقعیت استراتژیک خودش را قوی کند. عمان اما بهخاطر ثبات منطقه این اقدامات میانجیگرانه را انجام میدهد، نه بهخاطر شهرت و بهبود وجهه خودش؛ و من معتقدم هدف اصلی عمان کاهش تنش و نابسامانی در منطقه است اما قطر برای مثال میان گروههای مختلف لبنانی یا گروههای مختلف در سودان میانجیگری میکند تا موقعیت استراتژیک خودش را عمیقتر کند.
به چه علت الگوی حاکم بر مناسبات ایران و عمان از قاعده کلی روابط ایران با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس پیروی نکرده است؟
بهطورکلی سیاست خارجی عمان با سیاست خارجی اکثر کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس متفاوت است. کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس هرکدام بهنوبه خود سیاست خارجی مخصوص به خود را دارند؛ سیاست خارجی بحرین و سیاست امنیتیاش پیروی از عربستان است. کویت نه به آن صورت، اما همیشه سعی میکند در قالب شورای همکاری با کشورهای دیگر اختلاف آنچنانی نداشته باشد. قطر سعی میکند منافع خودش را ذیل چتر شورای همکاری به حداکثر برساند و البته دیدیم که از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ باعث شد تا اختلافات شدید با سه همسایه اصلی یعنی عربستان، بحرین و امارات بروز کند. این در حالی است که عمان همیشه سعی کرده با گروههای مختلف و با بازیگران مختلف روابط حسنه داشته باشد، به علاوه اینکه عضو شورای همکاری خلیجفارس نیز هست و اکثر اقداماتش ذیل قالب اهداف شورای همکاری خلیجفارس است. رابطه ایران و عمان یک رابطه عمیق و تاریخی است و عمانیها هم به این جنبه تاریخی روابط با ایران اهمیت میدهند. نمیتوانیم بگوییم رابطه تهران و مسقط ابزاری و مانند رابطه کشورهای دیگر است. جنبه تاریخی روابط دو کشور به آن ثبات و عمق میدهد.
از جمله دلایل روابط امروز ایران و عمان را به پیشینه تاریخی این رابطه و موضوع جنگ ظفار نسبت میدهند، دلیل مداخله محمدرضا پهلوی در این نبرد چه بود؟
در ادامه پاسخ سوال قبل، چند دلیل وجود داشت که محمدرضا پهلوی در جنگ داخلی ظفار دخالت کرد؛ یکی پیشینه تاریخی روابط ایران و عمان بود و دیگری اینکه پادشاهها معمولا به کمک هم میشتابند. همچنین در آن مرحله تاریخی، ایران تلاش میکرد خودش را به مرحله جدیدی از قدرت نظامی برساند و این جنگ و دخالت در این جنگ بهانهای بود تا تهران این قدرت را در مقابل دیدگان کشورهای منطقه بهویژه عربستان و عراق به نمایش بگذارد.
مرگ سلطان قابوس چه تاثیری در جایگاه عمان در منطقه و دیپلماسی آن در قبال ایران داشت؟
سلطان قابوس فردی بود که در عرصه بینالمللی و دیپلماتیک یک وزنه محسوب میشد و شخصیت بزرگ دیپلماتیک بود و سلطان هیثم هنوز به آن مرحله نرسیده است که بهعنوان یک فرد شناختهشده و دیپلمات شناختهشده در عرصه جهانی باشد. با اینحال میبینیم که عمق رابطه عمان و ایران نهتنها در این دوره کم نشده که حتی شاید بگوییم عمیقتر هم شده و الان خیلی از لحاظ عقیدتی و ایدئولوژیک، سیاستگذاران عمان نزدیکتر هستند. البته این شاید عواقب منفی هم در درازمدت داشته باشد و شاید اگر آن تعادل پیشین بههم بخورد تعادل دو قطب حامی و مخالف ایران نیز بههم بخورد. در دوران سلطان قابوس، عمان یک سیاست خارجی معتدل و اعتدالگرایانه دنبال میکرد و الان میبینیم آن سیاست ادامه دارد، ولو اینکه حتی بیشتر به ایران نزدیک شده است.
علاوه بر عمان، قطر نیز در سالهای اخیر تلاش کرده تا دیپلماسی میانجیگرانه را در پیش بگیرد، تفاوتها و شباهتهای سیاست دوحه و مسقط چیست و در خصوص تهران کدامیک موفقتر هستند؟
تفاوت خیلی بزرگی میان میانجیگری قطر با عمان وجود دارد؛ قطر میخواهد صورتجلسه میانجیگری را خودش مشخص کند و میخواهد در جلسه تبادلنظر نقشآفرین باشد اما عمان میگوید شما به مسقط بیایید و در وزارت خارجه بهطور محرمانه مذاکره کنید اما قطر میخواهد در یکی از هتلهای دوحه جلسه بگذارد و خودش جلسه را اداره کند و خودش دستور جلسه را تعیین کند و خودش هم میخواهد نقشآفرین باشد، برای اینکه بتواند منافع خودش را نیز در این چارچوب دنبال کند. عمان اما هدفش متفاوت است و میگوید شما میتوانید بهصورت محرمانه صحبت کنید و اگر به حضور ما نیاز داشتید، بیرون اتاق هستیم. این سیاست در موارد حساس مورد توجه قرار میگیرد و برای مثال امروز میدانیم که مذاکرات ایران و اوکراین که چند ماه قبل برگزار شده، در عمان بوده و نه در قطر. الان هم ایران و آمریکا از طریق قطر مذاکره میکنند، ولی اینطور نیست که ایران و آمریکا در دوحه مذاکره کنند و قطر در تلاش است تا بهطور پیوسته پیامهایی را ردوبدل کند و بتواند در حوزه تبادل زندانیان نقشآفرین باشد. بههر صورت استراتژی و تاکتیک میانجیگری قطر و عمان تفاوتهای مهمی دارند؛ یکی اینکه قطر تبلیغ میانجیگری خودش را میکند و عمان اینچنین نیست و دیگری اینکه قطر همیشه سعی دارد در پروسه میانجیگری نقشآفرین باشد، ولی عمان استراتژی دیگری دارد.