روزنامه نگاران با سابقه مطرح کردند: پیشبرد مذاکرات نیازمند آزادی رسانه ها
همزمان با برگزاری ۵ دور مذاکره غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده آمریکا با تسهیلگری عمان، به شکل طبیعی بازار شایعات و گمانهزنیها در مورد محتوا و نتایج مذاکرات داغ شدهاست.

همزمان با برگزاری ۵ دور مذاکره غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده آمریکا با تسهیلگری عمان، به شکل طبیعی بازار شایعات و گمانهزنیها در مورد محتوا و نتایج مذاکرات داغ شدهاست. اهمیت این مذاکرات برای افکار عمومی و حساسیت جامعه به نتایج آن، رسانهها را بر آن داشتهاست تا بهصورت ویژه به این خبر نگاه کنند و با انتشار مستمر خبرها، گمانهزنیها و تحلیلها، این فرآیند را به اطلاع افکار عمومی برسانند.
همزمان دستگاههای نظارتی و امنیتی نیز با توجه به حساسیت شرایط تلاش کردهاست تا فضای اطلاعرسانی را به فراخور حال کنترل کند و جلوی انتشار شایعات و اخبار جعلی را که با هدف بر هم زدن آرامش جامعه منتشر میشود، بگیرد. در طول دو هفته گذشته، دخالت نهادهای مختلف برای توصیه و تذکر به رسانهها، افراد اثرگذار و نمایندگان مجلس، باعث جنجالها و حاشیههایی شدهاست و اعتراضهایی به ابلاغ برخی محدودیتها به بهانه مذاکرات صورت گرفتهاست.
هر چند برخی از ادعاهای مطرحشده از سوی عدهای از چهرهها در مورد ممانعت از اظهارنظر در خصوص مذاکرات تکذیب شده، اما در عین حال صدور برخی از توصیهنامهها نیز رسمی و غیررسمی تایید شدهاست و فعالان رسانهای از دریافت آنها خبر دادهاند. بررسیهای هممیهن نشان میدهد که برخی از ادعاها در خصوص تذکر بابت اظهارنظر در خصوص مذاکرات، با اهداف سیاسی و جناحی بیان شدهاست و افرادی که تذکرهایی دریافت کردهاند، بابت اظهارنظر در خصوص مسائل دیگر از جمله بیان مطالبی که موجب اخلال در روابط ایران با همسایگان میشود، تذکر گرفتهاند.
در شرایطی که جامعه تشنه دریافت اخبار و اطلاعات در خصوص مذاکرات هستهای است، سوال اینجاست که آیا محدود کردن رسانهها در اجرای وظایف اطلاعرسانی کمکی به مذاکرهکنندگان و نتیجه گفتوگوها خواهد کرد یا خیر؟ رسانهها چه کمکهایی میتوانند به توفیق مذاکرهکنندگان و آرامش روانی جامعه کنند؟ آیا محدود کردن افراد اثرگذار و رسانهها در داخل کشور، کمکی به کاهش دسترسی شهروندان به اخبار جعلی میکند؟
بدسلیقگی و ناپختگی
هفته گذشته ارسال توصیهنامهای به مطبوعات که در آن از رسانهها خواستهشدهبود از ترجمه اخبار و اطلاعات منتشرشده در رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی در خصوص مذاکرت خودداری کنند، با انتقادهای زیادی مواجه شد؛ هرچند مدیران و سردبیران رسانهها پس از تماس با نهاد صادرکننده توصیهنامه متوجه شدند که منظور از این توصیهنامه دقت در انتخاب منابع و مطالب است و نه منع کامل انتشار مطالب، اما صرف صدور چنین دستورالعملی باعث سردرگمی در تحریریه رسانهها در مورد نحوه پوشش اخبار مذاکرات شد.
حسن لاسجردی، مدیرمسئول خبرگزاری خبرآنلاین، در مورد توصیهنامهای که خبر ابلاغ آن تایید شدهاست به «هممیهن» میگوید: «برداشت من این بود که نیت صدور چنین ابلاغیهها و توصیهنامههایی این نیست که نخواهند اطلاعرسانی صورت بگیرد و اخبار در اختیار مردم قرار بگیرد. تدوینکنندگان توصیهنامهها خودشان بهتر از هر کس میدانند که در شرایط امروز جهان که شبکه گستردهای از ارتباطات جهانی وجود دارد، هر کسی به سادگی میتواند به خبرها و اطلاعات دسترسی داشتهباشد و شهروندان میتوانند به سادگی انتخاب کنند که از کدام رسانه و کدام منبع اطلاعات دریافت کنند و به سلیقه خود برداشت کنند.»
لاسجردی تاکید میکند: «من هم محدود کردن رسانهها را نمیپسندم، اما برداشت من این است که خواست تدوینکنندگان این دستورالعملها و توصیهنامه در واقع این است که حاشیهها و اخبار مورددار که با جهتدهی خاص منتشر شدهاند، بدون توضیح و دقت به خورد مخاطبان دادهنشود و از افتادن در دام فضاسازیهای غیرواقعی و جعلی اجتناب شود.»
نوع بیان مطلب و توصیهها به گونهای بود که باعث سردرگمی و نگرانیهایی در میان جامعه مطبوعات شد. انتشار این توصیهنامه باعث شد تا برای خبرنگاران حوزه بینالملل و دیپلماسی این سوال ایجاد شود که آیا اساساً انتشار اخبار و اطلاعات در مورد مذاکرات به جز نقلقولهای رسمی مطلقاً منع شدهاست؟ جلال خوشچهره، روزنامهنگار شناختهشده حوزه بینالملل میگوید: «طرح چنین موضوعاتی بدسلیقگی و از روی ناپختگی است. مذاکره ایران و آمریکا از ابتدا بر این مبنا آغاز شد که از جنجالها به دور باشد و پشت درهای بسته انجام بگیرد تا کمتر آسیب ببیند و دو طرف بتوانند به شکل مستقیم نظرات همدیگر را بدون تاثیر بیرونی بشنوند و بتوانند به یک فهم مشترک برسند؛ این تدبیر مثبت و مفید بود. اینکه گفتوگوهای دو طرف به صفحات مطبوعات و رسانهها کشیدهشود، یک آسیب برای دیپلماسی است. اما معنای مذاکره پشت درهای بسته این نیست که رسانهها از تحلیل، خبر و اطلاعرسانی محروم شوند.»
خوشچهره تاکید میکند: «در شرایطی که تقریباً همه جامعه به شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و غیرفارسیزبان، پایگاههای خبری آنلاین داخلی و خارجی و شبکههای اجتماعی دسترسی دارند، اینکه صرفاً رسانههای داخلی از بیان مطالب محروم شوند، عرصه را برای تحلیلها و تفسیرهایی که با انگیزههای مختلف از بیرون کشور انجام میشود، باز میکند.» هرچند تردیدی وجود ندارد که نویسندگان توصیهنامهها و ابلاغیههای اینچنینی با نیت پاسداری از امنیت ملی و آرامش روانی جامعه چنین اقدامی را انجام دادهاند، اما کارشناسان معتقدند که روزنامهنگاران بهویژه در حوزه دیپلماسی و روابط خارجی، همیشه به مسائل امنیت و منافع ملی در نوشتهها و گزارشهایشان اولویت میدهند.
جلال خوشچهره میگوید: «رسانههای کشور همیشه ثابت کردهاند که در راستای منافع ملی و امنیت ملی فعالیت میکنند. حتی در درگیریها و رقابتهای جناحی و سیاست داخلی هم رسانههای کشور، خطوط قرمز منافع ملی و امنیت ملی را رعایت میکنند.» خوشچهره معتقد است: «اینکه تلاش شود در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات فضا را به گونهای بست که اخبار یکسویه مخابره شود، غیرممکن است. اگر کسی چنین مسئلهای را بخواهد، اساساً درک درستی از وضعیت ارتباطات و رسانه ندارد.»
این روزنامهنگار با سابقه تاکید میکند: «در شرایطی که تقریباً همه جامعه به شبکههای ماهوارهای فارسیزبان و غیرفارسیزبان، پایگاههای خبری آنلاین داخلی و خارجی و شبکههای اجتماعی دسترسی دارند، اینکه صرفاً رسانههای داخلی از بیان مطالب محروم شوند، عرصه را برای تحلیلها و تفسیرهایی که با انگیزههای مختلف از بیرون کشور انجام میشود، باز میکند.»
ماشاالله شمسالواعظین، روزنامهنگار پیشکسوت، معتقد است: «تبادل نظر در مورد یک مسئله ملی و اظهارنظر در مورد مسئلهای مشابه مذاکرات میان ایران و آمریکا، حق اختصاصی مقامهای دولتی و حکومتی نیست. وزیر محترم امور خارجه همواره میگوید که پای میز مذاکره با آمریکا از حقوق ملت ایران پاسداری میکند. همانگونه که برنامه صلحآمیز هستهای حق طبیعی ملت ایران است، حق اظهارنظر در خصوص مسائل مبتلابه کشور از جمله موضوعهای سیاست خارجی و بهویژه مذاکرات با ایالات متحده آمریکا هم از جمله حقوق ملت است که باید مورد پاسداری قرار گیرد.»
تذکر نماینده مجلس
همزمان با انتقادها از توصیههایی که برای محدودیت انتشار اخبار و اطلاعات منتشر شدهبود، یک مجری صداوسیما و یک نماینده مجلس شورای اسلامی از تذکر بابت اظهارات مرتبط با مذاکرات ایران و آمریکا خبر دادند. به گزارش خانه ملت، یکشنبه هفته گذشته میثم ظهوریان، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی مجلس در تذکری گفت: «مذاکراتی بین مذاکرهکنندگان عزیز ما و دولت آمریکا در جریان است. به تبع ممکن است برخی از نمایندهها موافق روش مذاکره باشند و برخیها مخالف باشند. من الان قصد ورود به محتوا ندارم، اما اخیراً متأسفانه نامهای رسیده است که در آن متأسفانه نهتنها تاکید شده که نمایندگان چه چیزهایی را نگویند، بلکه یکسری محورهایی را تاکید کرده که اینها را باید نمایندهها بگویند.»
چند روز قبل از آن نیز مهدی خانعلیزاده، مجری صداوسیما نیز در شبکه اجتماعی ایکس مدعی شد: «سخنگوی وزارت خارجه، پرداختن به مسئلهی مقاومت یمن را اقدامی ضدمذاکرات و دیپلماسی معرفی میکند و در نامه، خواهان برخورد با پرداختن به این مسئله در یک برنامه تلویزیونی [شدهاست.]» این ادعای مجری صداوسیما با واکنش مشاور وزیر امور خارجه مواجه شد.
محمدحسین رنجبران، مشاور وزیر امور خارجه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «نخست بفرمایید نامه دارای طبقهبندی سخنگوی محترم وزارت امور خارجه به چه طریق در اختیار شما قرار گرفته است؟ البته در جلسه خصوصی به بنده گفتید که چگونه از محتوای آن آگاه شدهاید! دوم آنکه این نامه سخنی از عدم حمایت از مقاومت یمن ندارد، بلکه آن را از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی دانسته و تنها به مسئولان مربوطه پیشنهاد کرده است که تدبیری اتخاذ کنند تا سیاستهای مصوب در این زمینه رعایت شود.»
ابلاغیهها و نامههای رسمی مرتبط با امنیت ملی عمدتاً با قید محرمانه ارسال میشوند. اما پیگیریهای هممیهن نشان میدهد که دستکم در یکی از موارد ادعاشده، مصوبهای در خصوص ضرورت جلوگیری از بیان اظهارات آسیبزننده به روابط ایران با کشورهای همسایه، تذکراتی را مطرح کردهاست و اساساً موضوع مذاکرات ایران و آمریکا دخالتی در مورد مذکور نداشتهاست. ماشاءالله شمسالواعظین، روزنامهنگار پیشکسوت در گفتوگو با «هممیهن» میگوید: «در قانون مطبوعات مطلقاً یک فرآیند برای تعیین تکلیف انتشار مطالب در مطبوعات و رسانهها پیشبینی شدهاست و آن هم بر اساس مصوبات شورای عالی امنیت ملی است و نه جای دیگر.»
مرجعیت رسانههای داخلی
نگرانی عمده روزنامهنگاران و فعالان رسانه این است که ایجاد محدودیت برای رسانههای داخلی باعث آسیب بیشتر به مرجعیت رسانههای داخلی شود و افکار عمومی را بیش از پیش به استفاده از اخبار و اطلاعات تولیدشده توسط رسانههای فارسیزبان خارج از کشور و رسانههای وابسته به طرفهای خارجی سوق دهد. جلال خوشچهره میگوید: «همین حالا هم مرجعیت رسانههای داخلی به دلایل مختلف، از جمله همین محدودیتها از بین رفتهاست. مردم ما دیگر منتظر این نمیمانند که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا مراجع دیگر چه توصیهها و رهنمودهایی صادر کنند.
افکار عمومی اگر اطلاعات مورد نظرش را از رسانههای داخلی کسب نکند، به رسانههای خارجی و شبکههای اجتماعی مراجعه میکند و اخبار و اطلاعات را از آن طریق به دست میآورد. چنین رفتاری ضربه مضاعفی به مرجعیت و اعتبار رسانههای داخلی وارد میکند. این واقعه نهتنها برای حیثیت، اعتبار، کارکرد و کارویژه رسانهها منفی است، حتی میتواند تا حدود زیادی به موقعیت حاکمیت سیاسی هم آسیب وارد کند.»
این روزنامهنگار باسابقه تاکید کرد: «خالی کردن رسانه از تحلیل و خبر، مثل این است که دستگاه دیپلماسی از سیاست صندلی خالی در نهادهای بینالمللی استفاده کند. واقعیت این است که دستگاه سیاست خارجی از چنین سیاستی هم در گذشته استفاده کردهاست و کرسی خالی ایران در برخی نهادهای بینالمللی باعث خلأهایی شد که نتیجه آن تحریمها و محکومیتها و قربانی شدن منافع ملی شد. خلأ آگاهی در افکار عمومی هم که بر اثر محدودیت رسانهها ایجاد میشود، دقیقاً همان نتایج صندلی خالی را دارد. دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی به این نتیجه رسید که سیاست کرسی خالی جواب نمیدهد و قطعاً به زودی به این نتیجه هم خواهد رسید که سیاست محدودیت اطلاعرسانی به ضرر منافع ملی کشور است.»
اهمیت دیپلماسی عمومی
اهمیت دیپلماسی عمومی و ضرورت فضاسازی و اطلاعرسانی به افکار عمومی، امری نیست که مدیران دستگاه سیاست خارجی کشور از آن بیخبر باشند. سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در مقدمه ترجمه کتاب «برندسازی ملی و سیاست بینالملل» که سال گذشته منتشر شد مینویسد: «روایتسازی یکی از ابزارهای کلیدی در دیپلماسی مدرن است؛ کشوری که بتواند داستان خود را به شکلی مستند و جذاب به جهان ارائه دهد، میتواند جایگاه خود را در افکار عمومی تقویت کند و رقبا را در موقعیت دفاعی قرار دهد. روایت موفق میتواند اقدامات یک کشور را مشروع جلوه دهد و همزمان رفتار دیگران را زیر سوال ببرد. این مسئله نقش مستقیمی در شکلدهی به ادراک عمومی و سیاستهای بینالمللی دارد.»
عراقچی تصریح میکند: «در دیپلماسی، تصویرسازی نقشی اساسی دارد. موفقیت در عرصه بینالمللی تنها به عملکرد عملی محدود نمیشود، بلکه به نحوه ارائه و تبیین آن اقدامات نیز بستگی دارد. اگر کشوری نتواند تصویر قوی و قابل قبولی از خود ارائه دهد، ممکن است در دیپلماسی شکست بخورد، حتی اگر در میدان عملیاتی موفق باشد.
به عنوان مثال، برخی کشورهای غربی که در دهههای اخیر در کشورهای در حال توسعه مداخلات نظامی یا سیاسی انجام دادهاند، اگرچه در عرصه فیزیکی و عملی موفق بودهاند اما نتوانستهاند افکار عمومی جهانی را اقناع نموده و مداخلات خود را به عنوان مداخلات مشروع جلوه دهند. از سوی دیگر، برخی کشورها با موفقیت توانستهاند تصویر خود را در اذهان عمومی بینالمللی تغییر دهند. نمونه آن ژاپن است که توانست بعد از جنگ جهانی دوم تصویر خود از کشوری جنگطلب را به کشوری صلحطلب تغییر دهد. نمونه دیگر، قطر است که با تمرکز بر دیپلماسی ورزشی و میزبانی مسابقات جام جهانی فوتبال سال ۲۰۲۲ جایگاه خود را در سطح بینالمللی بهبود بخشید و در کنار آن از منافع اقتصادی چشمگیری نیز بهرهمند شد.»
اسماعیل بقاییهامانه، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز در پاسخ به هممیهن ضمن تاکید بر نقش مثبت رسانهها گفت: «بنده همیشه خودم را آماده و موظف به پاسخگویی به رسانهها بهعنوان نمایندگان افکار عمومی میدانم؛ ایضاً وزیر محترم و دیگر مسئولان وزارت امور خارجه.»
با این حال انتقادهایی نیز به نحوه برخورد دستگاه سیاست خارجی با موضوعهای مهم سیاست خارجی وارد است. دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران به اندازه کافی در جهتدهی به اخبار و اطلاعات و اطلاعرسانی به نخبگان و فعالان رسانه فعالانه عمل نمیکند. جلال خوشچهره میگوید: «وقتی توصیه میکنند که فقط از محتوای داخلی و رسمی استفاده شود، سوالی که پیش میآید این است که اساساً چه محتوایی تولید میشود که مورد استفاده رسانهها قرار بگیرد؟ کدام منبع علنی یا پنهانی اخبار، اطلاعات و تحلیل رسمی در اختیار رسانهها قرار میدهد که رسانهها از آن استفاده کنند؟ وقتی تولید فکر نمیشود، تولید ایده نمیشود، حتی از جانب حکومت تولید محتوایی انجام نمیگیرد که بتواند روشنگری کند و دست رسانهها را باز کند، طبیعی است که عرصه را در اختیار رسانههای بیرونی گذاشتهایم که هر کس با نیتهای خودش اخبار را تحلیل و تفسیر کند.»
انفعال وزارت امور خارجه در توجیه خبرنگاران و جهتدهی به اخبار و اطلاعات در شرایطی است که در سوی دیگر میز مذاکره، طرف آمریکایی به صورت پیوسته با انتشار اخبار و اطلاعات هدفمند درصدد فضاسازی برای اثرگذاری بر مذاکرات و ارزیابی نحوه واکنش افکار عمومی ایران است. حسن لاسجردی، به هممیهن میگوید: «یک نکته بسیار اساسی، بهخصوص در بزنگاههای حساس، مهندسی افکار عمومی است.
در بحبوحه مذاکرات، مهندسی افکار عمومی و آماده کردن جامعه اهمیت ویژهای دارد. نوع اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به جامعه، میتواند باعث همراهی جامعه با خط مقدم جبهه دیپلماسی شود و میتواند به انتظارات و توقعات افکار عمومی جهتدهی کند و به سیاستهای جاری اعتبار ببخشد. سیاستگذاری غلط در اطلاعرسانی میتواند دقیقاً نتیجه عکس بر جای بگذارد.»
در عین حال مطرح شدن مسائل مهم سیاست خارجی در فضای رسانه و در میان تحلیلگران و نخبگان، میتواند باعث تولید ایدهها و افکار جدید شود که میتواند به شکل دهی به نحوه رفتار دیپلماتها و مذاکرهکنندگان ایرانی هم کمک کند. ماشاالله شمسالواعظین میگوید: «روزنامهنگاران و تحلیلگران ما باهوش، باتدبیر و حامی منافع ملی هستند. برای مثال نباید فراموش کرد که در پی نخستین دور مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط، رئیس هیئت مذاکرهکننده آمریکایی در مصاحبهای بر حق ایران در غنیسازی اورانیوم در سطح 3/67 درصد تاکید کرد.
بلافاصله جریانی از ذوقزدگی و خوشبینی ایجاد شد که بهزودی توافق خواهد شد و آمریکا خواستههای ایران را پذیرفتهاست. ایالات متحده بلافاصله موضع خود را تغییر داد، اما در همان زمان هم که این اظهارنظر مطرح شد، عدهای از تحلیلگران ایران در مورد خوشبینی بیجا و شتابزدگی در نتیجهگیری از سخنان رسانهای طرف مقابل هشدار میدادند.» این روزنامهنگار شناختهشده تاکید میکند: «تحلیلها و اظهارنظرهای رسانهای چندین فایده ندارد، از جمله آنها تعدیل گفتمان حکمرانان است که از درون بحثها، کنشها و واکنشهای داخلی و ارزیابیها و نقدهایی که نسبت به سیاست خارجی صورت میگیرد، ایجاد میشود.»
در عین حال رسانهها میتوانند افکار عمومی و جامعه را برای همه سناریوهای محتمل خروجی مذاکرات آمادهکنند تا در صورت وقوع هر سناریویی جامعه با بهت و سردرگمی مواجه نشود و شوکهای بزرگ اجتماعی به کشور وارد نشود. شمسالواعظین تصریح میکند: «حق طبیعی مطبوعات، روزنامهنگاران و تحلیلگران است که بحثهای مهم را در دستور کار قرار دهند، نقاط ضعف و قدرت اقدامات را مورد توجه قرار دهند.»
این روزنامهنگار با سابقه تاکید میکند: «در دوران مذاکرات برجام هم توصیههایی از این قبیل، به بهانههای مختلف صورت میگرفت. شاید همان زمان هم رسانهها و تحلیلگران میتوانستند با برجسته کردن نقاط ضعف و قدرت و بررسی سناریوهای مختلف، به مذاکرهکنندگان کشور کمک کنند تا تصمیمهای بهتری بگیرند. در بسیاری از مواقع نگاههای بیرون از گود، میتواند کمککننده و راهگشا باشد.»
اسماعیل بقاییهامانه، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز دوشنبه هفته گذشته در نشست هفتگی خود با خبرنگاران در این مورد گفت: «رسانهها آزاد هستند در مورد تصمیمهای وزارت امور خارجه یا کلاً در مورد مسائل مختلف مرتبط با حکمرانی، نظراتشان را بیان کنند. این مسئله برای یک نظام رسانهای پویا ضروری است. ما مطالب مختلف را میبینیم و حتماً با سعهصدر نکات مختلف را هر جا که نقد منصفانهای باشد و قابل اصلاح باشد، میپذیریم و در مواردی هم که لازم باشد، پاسخگو هستیم.»
شمسالواعظین میگوید: «باید اجازه داد که بحثها باز شود، چراکه اگر مباحث در بطن جامعه مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد و افکار عمومی نسبت به نحوه تصمیمگیری و اقدام اقناع شدهباشد، آنگاه تمام آحاد ملت خودشان را به یک تصمیم ملی و جمعی متعهد میدانند. اما اگر محدودیت ایجاد شود، بین تحلیلگران و نخبگان و بدنه سیاستگذار و مجری شکاف شکل میگیرد. اگر تصمیمها به صورت جمعی و با آگاهی عمومی اتخاذ شود، تصمیمهایی پختهتر خواهد بود و البته در صورت شکست هم دیگر ضرورتی وجود ندارد که حکمرانان شکست را به گردن عوامل بیرونی و دشمنان خارجی بیاندازند.»