ضرورت مصالحه در جزئیات/ایران و آمریکا برای رسیدن به یک توافق به چیزهایی فراتر از صرف عزم و اراده نیاز دارند؟
روز شنبه ۳۰ فروردین پس از پایان دومین دور مذاکرات غیرمستقیم سطح بالای ایران و آمریکا در رم، پایتخت ایتالیا، با وساطت عمان، اعلام شد که از دور سوم مذاکرات، تیمهای کارشناسی و فنی دو طرف، مذاکره در مورد جزئیات توافق بالقوه میان ایران و آمریکا را آغاز میکنند.

روز شنبه ۳۰ فروردین پس از پایان دومین دور مذاکرات غیرمستقیم سطح بالای ایران و آمریکا در رم، پایتخت ایتالیا، با وساطت عمان، اعلام شد که از دور سوم مذاکرات، تیمهای کارشناسی و فنی دو طرف، مذاکره در مورد جزئیات توافق بالقوه میان ایران و آمریکا را آغاز میکنند. سرعت پیشرفت مذاکرات سطح بالای ایران و آمریکا تا آن زمان غافلگیرکننده و غیرمنتظره بود.
کمتر کسی انتظار داشت که دو طرف تا این اندازه اراده و آمادگی برای استمرار گفتوگوها را داشتهباشند و به این سرعت توافقهایی برای آغاز مذاکرات فنی و کارشناسی به دست بیاید. آغاز مذاکرات فنی و کارشناسی در سومین دور گفتوگوها که روز شنبه ۷ اردیبهشت در مسقط از سر گرفتهشد، نشان میداد که سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و استیو ویتکاف، فرستاده رئیسجمهور آمریکا در امور خاورمیانه، دستکم در برخی از کلیات در مورد فرمت، محتوا و نتایج مورد انتظار توافق نهایی به تفاهمهایی دست یافتهاند.
عمق اختلافات میان ایران و آمریکا باعث میشود که دو کشور برای رسیدن به یک توافق نیازمند عقبنشینیها و مصالحههای زیادی باشند و آمادگی داشتهباشند که امتیازهای بسیار بیشتری در اختیار یکدیگر قرار دهند. هر اندازه هم که مقامهای بلندپایه دو کشور در مورد کلیات یک توافق بالقوه با هم به تفاهم رسیدهباشند، این امتیازها و مصالحهها، در جزئیات توافق نهایی لحاظ خواهد شد. دو کشور نسبت به زمانی که مذاکرات برجام در سال ۲۰۱۳ آغاز شد، در شرایط بسیار متفاوتی قرار گرفتهاند.
از یک سو تحریمهای آمریکا علیه ایران به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کردهاست و نهادهای کلیدی ایرانی به بهانههای مختلف و گهگاه به شکل مضاعف تحت چند تحریم قرار گرفتهاند و از سوی دیگر برنامه هستهای ایران چه از لحاظ فناوریها و چه از لحاظ سطح و میزان ذخایر اورانیوم غنیشده در مرحله بسیار پیشرفتهتر قرار گرفتهاست. اگر در دوره مذاکرات برجام صحبت در مورد توقف مطالعه در مورد یک سانتریفیوژ خاص یا خارج کردن چند تن اورانیوم غنیشده در سطح پایین بود، امروز صحبتها در مورد صدها کیلو اورانیوم غنیشده در سطح بسیار بالا و استفاده از چندین مدل سانتریفیوژ با ظرفیت غنیسازی بسیار بالاتر است. در برابر آمریکاییها هم برای لغو تحریمها علیه نهادهای کلیدی ایرانی، باید تعداد بسیار بیشتری تحریم و نهفقط صرفاً در حوزه هستهای را لغو کنند.
ایران و آمریکا در حالی وارد گفتوگوهای غیرمستقیم شدند که دورنمای چندانی از یک توافق میان دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت دونالد ترامپ وجود نداشت. دونالد ترامپ در دور نخست ریاستجمهوریاش با انتقاد از توافق هستهای ۲۰۱۵ میان ایران و ۶ قدرت جهانی، این توافق را بدترین توافق ممکن خواندهبود و به صورت یکجانبه از آن خارج شدهبود. اقدامات دیگر ترامپ از جمله آغاز کارزار موسوم به «فشار حداکثری» و بازگرداندن تحریمهایی که بر اثر برجام مرتفع شدهبودند و وضع تحریمهای جدید علیه ایران به اضافه اقدامات خصمانهای از جمله دستور ترور سردار شهید قاسم سلیمانی باعث شدهبود تا بدبینی زیادی نسبت به سیاست دونالد ترامپ در قبال تهران ایجاد شود. بهرغم این بدبینیها، دورهای اول و دوم گفتوگوی غیرمستقیم سطح بالای ایران و آمریکا با سرعت زیادی پیش رفت و بعد از دو هفته توافقی برای ادامه کار بر روی جزئیات یک توافق بالقوه آغاز شد.
این تحولات نشاندهنده عزم و اراده جدی دو طرف برای رسیدن به یک توافق در کوتاهترین زمان ممکن بود. اما این عزم و اراده به سادگی قابل تبدیل به یک توافق نیست. ایران و آمریکا پس از بیش از ۴ دهه خصومت اختلافات عمیق و ریشهداری دارند که حل و فصل آنها به سادگی امکانپذیر نیست. نقض توافق پیشین دو طرف در برجام توسط دونالد ترامپ، باعث شدهاست که بدبینی نسبت به رفتار او درون جمهوری اسلامی بسیار بیشتر باشد.
ایران با خطوط قرمز مشخص و اعلامشدهای وارد گفتوگو با آمریکا شدهاست. مقامهای ایرانی بارها تاکید کردهاند که گفتوگوها صرفاً منحصر به برنامه هستهای ایران و تحریمهای آمریکا هستند و مسائل دیگر مورد اختلاف دو طرف، از جمله مسائلی مانند توان دفاعی ایران، برنامه موشکی و حمایت ایران از گروههای متحد در منطقه، بخشی از مذاکرات نخواهد بود. تهران در عین حال تصریح کردهاست که حفظ توانایی غنیسازی در خاک ایران یک خط قرمز در مذاکرات محسوب میشود. در برابر طرف آمریکایی نتوانستهاست خواستههای خود را به صورت علنی روشن کند.
حتی شخص استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد دولت آمریکا در این گفتوگوها، اظهارات ضد و نقیضی در مورد توافق بالقوه با ایران بیان کردهاست. یک روز بعد از اینکه ویتکاف در مصاحبهای تصریح کرد که آمریکا غنیسازی 3/67 درصدی اورانیوم در خاک ایران را میپذیرد، در مصاحبهای دیگر بیان کرد که آمریکا خواهان توقف و برچیدهشدن کامل برنامه غنیسازی ایران است. این تناقضها در گفتارهای علنی طرف آمریکایی هر چند ممکن است بیانگر موضع مقامهای این کشور روی میز مذاکره نباشد، اما به بدبینی در میان مقامهای ایرانی دامن میزند.
با این حال با توجه به اینکه هفته گذشته دو طرف گفتوگوهای فنی و کارشناسی را آغاز کردند و به نظر میرسد طی روزهای آینده دور دوم این گفتوگوها را برگزار کنند، به نظر میرسد که دو طرف دست کم در برخی از کلیات، از جمله اینکه گستره توافق بالقوه در مورد چه مسائلی باشد و نهایتاً چه حقوقی برای ایران از سوی آمریکا به رسمیت شمردهشود، به توافق دست یافتهاند.
اما مسئله پیچیدهتر و سختتر ترجمه این توافقهای کلی به یک متن مکتوب غیرقابل تفسیر و مورد توافق طرفین است. ایران هر اندازه که پافشاری شود حاضر نیست در مورد مسائل غیرهستهای مذاکره کند، اما نهایتاً به دلیل حجم تحریمهایی که در دوره نخست ریاستجمهوری دونالد ترامپ، به بهانههای مختلف از جمله مشارکت در برنامه دفاعی و موشکی، ادعای حمایت از تروریسم و ادعاهای حقوق بشری علیه نهادهای مختلف حکومتی در ایران وضع شدهاست، خواهناخواه مجبور خواهد شد در مورد مسائل دیگر نیز با طرف آمریکایی گفتوگو کند.
بین سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ زمانی که ایران و ۱+۵ برای رسیدن به توافق با یکدیگر گفتوگو میکردند، اغلب تحریمهای ثانویه اعمالشده توسط آمریکا در حوزه هستهای بودند و با توافق در پرونده هستهای این تحریمها مرتفع شدند اما بعد از گذشت یک دهه از آن زمان، اکنون بسیاری از نهادهای مهم اقتصادی و امنیتی ایران، علاوه بر بازگشت تحریمهای هستهای تحت تحریمهای مضاعف دیگری هم از سوی آمریکا قرار گرفتهاند، به همین دلیل صرف مرتفع شدن تحریمهای هستهای نمیتواند مشکل را برطرف کند.
در عین حال ایران و آمریکا هر دو اعلام کردهاند که در قالب یک توافق جدید خواستار تضمینهایی از یکدیگر هستند. دولت آمریکا مدعی است که میخواهد اطمینان حاصل کند ایران هرگز به سلاح هستهای دست پیدا نمیکند، اینکه چنین تضمینی چگونه در توافق بالقوه ارائه شود، مستلزم تعیین سازوکارهای نظارتی و بازرسی و ترتیبات فنی است که باید با جزئیات کامل و دقیق مشخص شود. خروج دونالد ترامپ از برجام در سال ۲۰۱۸ و بدبینی سابقهدار او به نهادها و سازوکارهای بینالمللی مشخص کردهاست که دولت او اعتمادی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی و نهادهای مستقل برای بازرسی و نظارت بر برنامه هستهای ایران ندارد؛ به همین دلیل دو طرف احتمالاً مجبور خواهند شد که ساز و کار جدیدی برای نظارت بر برنامه هستهای ایران تعریف کنند که نیازمند مذاکرات جدی و پیچیدهاست.
در برابر ایران هم اعلام کردهاست که اجرای توافق بالقوه جدید نیازمند تضمینهایی از سوی ایالات متحده آمریکا است که این دولت یا دولتهای پس از آن، مانند اقدام دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ نتوانند به سادگی آن را نقض کنند. کارشناسان سیاسی و حقوقی بارها تاکید کردهاند که ساختار سیاسی آمریکا به دلیل اختیارات گسترده رئیسجمهور در سیاست خارجی، به شکلی است که ایجاد تعهد دائمی برای رؤسای جمهور بعدی به شکل تضمینشده، تقریباً غیرممکن است. اینکه کارشناسان فنی آمریکایی بتوانند ترتیباتی در مذاکرات با ایران ارائه بدهند که ایران را نسبت به تضمین پایداری توافق راضی کند، نیازمند ارائه جزئیات حقوقی دقیق و مذاکرات جدی است.
وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران پس از دور سوم مذاکرات که روز شنبه ۶ اردیبهشت در مسقط برگزار شد، بر خلاف دورههای قبل که با لحنی مثبت در مورد مذاکرات سخن میگفت، فضای حاکم بر این دور از مذاکرات را «جدی» توصیف کرد. او در روزهای بعد بار دیگر تاکید کرد که هنوز «در کلیات و جزئیات» اختلافهایی میان ایران و آمریکا باقی ماندهاست. این اظهارات نشان میدهد که بهرغم پیشرفت سریع مذاکرات سطح بالا در دو دور نخست، مرحله سخت گفتوگوها، یعنی تعیین جزئیات فنی و کارشناسی یک توافق بالقوه باقی ماندهاست.
هرچند اسفندماه سال گذشته و همزمان با انتشار خبر ارسال نامه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا به رهبر ایران اعلام شدهبود که واشنگتن یک ضربالاجل ۶۰ روزه برای به نتیجه رسیدن مذاکرات وضع کردهاست، اما از همین حالا زمزمههایی مبنی بر تمدید این مدت زمان آغاز شدهاست. روز سهشنبه یک مقام اسرائیلی در گفتوگو با جروزالمپست ادعا کرد که این ضربالاجل احتمالاً برای رسیدن به توافق تمدید خواهد شد. تهران هرگز وجود یک بازه زمانی مشخص یا ضربالاجل برای مذاکرات را تایید نکردهاست. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در تازهترین اظهارنظر خود در مورد زمان مورد نیاز به توافق گفتهاست: «زمانبندی مشخصی را تعیین نکردیم اما طبیعی است که ما اقلاً به دنبال مذاکرات فرسایشی و وقت تلف کردن نیستیم.»