عراق، آخرین سنگر ایران
در شرایط فعلی وضعیت اقتصادی خوب نیست، سرمایه اجتماعی تحلیل رفته و رابطه دولت-ملت نیز اصلاً رضایتبخش نیست. در چنین شرایطی عراق آخرین سنگر ایران در منطقه است.
سقوط بشار اسد و وضعیت فعلی سوریه چند تحول در منطقه و بازی قدرت بین کشورهای ذینفع ایجاد کرده است. فهم این تغییر خیلی هم پیچیده نیست. اول اینکه با سقوط اسد ترکیه اعتمادبهنفس بیشتری به دست آورده و در وضعیت تهاجمی قرار گرفته است. دوم اینکه، ایران متحمل شکست شده؛ بنابراین به طور طبیعی نگران بوده و در وضعیت دفاعی قرار گرفته است.
البته هم ترکیه و هم ایران تمایلی به رویارویی مستقیم با یکدیگر ندارند. رصد مواضع مقامات هر دو کشور نشان میدهد که سعی میکنند احتیاط کنند تا وضعیت رویارویی مستقیم ایجاد نشود اما واقعیت این است که مسیر تحولات در سوریه نشان میدهد که تضاد منافع بین ترکیه و ایران، خیلی زودتر از آنچه که خیلیها فکر میکنند پررنگ خواهد شد. در واقع هم ایران و هم ترکیه بهرغم اینکه تمایل به رویارویی ندارند، اما اسیر روند و تحولات سوریه هستند و هر دو خواهناخواه به سمت رویارویی حرکت میکنند. در این میان آمریکا نیز یک بازیگر مهم در سوریه است.
نگرانی ایران در خصوص سوریه این است که روی کار آمدن یک دولت سنی در این کشور، امنیت عراق را تهدید کند. اگر یک دولت سنی در سوریه به قدرت برسد، اعراب سنی در هر دو طرف مرز سوریه و عراق مستقر خواهند شد. این مناطق دقیقاً همان مناطقی هستند که داعش در سال 2014 تصرف کرد و اعلام خلافت اسلامی کرد. جولانی، فرمانده گروه تحریرالشام که الان در دمشق بر صندلی قدرت نشسته، اواسط دهه 2000 تا اوایل دهه 2010 در همین مناطق رفت و آمد میکرد تا به القاعده ملحق شود. ایران و عراق از سال 2014 تا سال 2018، وارد جنگ با داعش شدند.
در نهایت با شکست داعش، مناطق سنینشین در عراق تحت کنترل نیروهای شیعه حشدالشعبی قرار گرفت. حالا ایران سوریه را به طور کامل از دست داده و حزبالله هم به شدت تضعیف شده است. بنابراین طبیعی است که تهران تلاش کند تا مطمئن شود حداقل عراق در مدار نفوذ ایران باقی میماند. از نظر ایران هیئت تحریرالشام یک نیروی متخاصم است و علاوه بر این از حمایت ترکیه هم برخوردار است.
علاوه بر این ترکیه حضور نظامی زیادی در شمال سوریه دارد و خیلی تمایل دارد تا کردهای جداییطلب در شمال سوریه تضعیف شده و زمینهای ایجاد شود تا اعراب سنی در مناطق تحت کنترل کردهای سوریه، مستقر شوند. در واقع هدف نهایی ترکیه این است که سنیها و ترکمنها در عراق دوباره قدرتمند شوند. چراکه با قدرتمند شدن این دو گروه، بالانس قدرت در عراق به ضرر شیعیان مورد حمایت ایران تغییر خواهد کرد. علاوه بر این، ترکیه روابط نزدیکی با حزب دموکرات کردستان عراق دارد. کردهای عراق هم قسمتی از مناطق هممرز با سوریه را کنترل میکنند.
در این میان نگاه آمریکا به کردهای سوریه متفاوت است. آمریکا در زمان ظهور داعش معتقد بود که کردها تنها نیروی موثر علیه داعش هستند. این باور آمریکا باعث اختلافش با ترکیه شد و البته این اختلاف به نفع ایران نیز بود اما حالا حکومت اسد سقوط کرده و دونالد ترامپ هم وعده داده که دخالت نظامی آمریکا در سوریه کمتر خواهد شد. بنابراین این احتمال وجود دارد که ترامپ و اردوغان از یک طرف علیه ظهور داعش با هم توافق کرده و از طرف دیگر علیه منافع ایران در سوریه و عراق اقدام کنند. اگر این اتفاق رخ دهد اولین بار است که ترکیه با همراهی با آمریکا که دشمن شماره یک ایران است، مستقیماً علیه منافع ایران در منطقه اقدام میکند.
ایران میداند که ممکن است شیعیان عراق نتوانند در مقابل قدرت گرفتن سنیهای عراق بایستند. اما در شرایط فعلی ایران از کمترین اهرم فشار برخوردار است و اگر ترامپ به سمت اجرای سیاست فشار حداکثری حرکت کند، ایران بیش از گذشته تحت فشار قرار خواهد گرفت. زمان وقوع رخدادهای اخیر در سوریه و لبنان نیز بههیچوجه به نفع ایران نبود. در شرایط فعلی وضعیت اقتصادی خوب نیست، سرمایه اجتماعی تحلیل رفته و رابطه دولت-ملت نیز اصلاً رضایتبخش نیست. در چنین شرایطی عراق آخرین سنگر ایران در منطقه است.
بنابراین چشمانداز همکاریهای امنیتی بیشتر میان ایران و عراق دور از انتظار نیست. اگر عراقیها تهدید امنیتی از سمت سوریه را جدی تلقی کنند، بهطور اتوماتیک به ایران روی خواهند آورد. خلاصه اینکه وضعیت شکننده در سوریه ممکن است به عراق هم سرایت کند. اگر این اتفاق رخ دهد، برای آمریکا هم میتواند فرصت باشد و هم تهدید. برای ترکیه فرصتی ایجاد میشود تا فتوحات سرزمینی مدنظرش را محقق کند اما برای ایران این خطر به وجود میآید که کل استراتژی امنیت ملی که در چهل سال گذشته بنا کرده، با خطر موجودیتی مواجه شود. در واقع حالا آخرین سنگر ایران، عراق است.