معمای سوریه برای ترکیه
اسد تا هفته پیش که توسط هیئت تحریرالشام سرنگون شد، با سبعیتی حکمرانی کرد که روی پدرش حافظ اسد را سفید میکرد.
روزی روزگاری رجب طیب اردوغان، نخستوزیر وقت ترکیه، از بشار اسد، رئیسجمهور سوریه برای یک تعطیلات خانوادگی با حضور اتحادیه کشورهای خاورمیانه در کنار سوریه، لبنان و اردن میزبانی کرد. اما بهار عربی همه چیز را تغییر داد. اسد تا هفته پیش که توسط هیئت تحریرالشام سرنگون شد، با سبعیتی حکمرانی کرد که روی پدرش حافظ اسد را سفید میکرد. برای اردوغان، اسد به «اسد قاتل» تبدیل شد و گفت که بهزودی در مسجد اموی نماز خواهد خواند اما رسیدن به این آرزو طولانیتر از آن چیزی شد که اردوغان ابتدا تصور میکرد.
اردوغان برای جایگزینی نظام حاکم علوی مذهب اسد با یک نظام اهل سنت، با مجموعه متنوعی از جهادیها متحد شد. جو بایدن، سال ۲۰۱۴ زمانی که معاون رئیسجمهور آمریکا بود در یک لغزش زبانی در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه هاروارد گفت که بزرگترین مشکل آمریکا در سوریه، متحدان آمریکا یعنی ترکیه، سعودیها و اماراتیها هستند.
بایدن گفتهبود: «آنها آنقدر مصمم هستند که اسد را سرنگون کنند و در واقع یک جنگ نیابتی شیعه و سنی داشتهباشند که صدها میلیون دلار و دهها هزار تن اسلحه به هر کسی که حاضر باشد با اسد بجنگد واگذار کردهاند مسئله اینجاست که اینها در واقع به النصره و القاعده و جهادیهای افراطی میرسد که از گوشه و کنار جهان آمدهاند.» مشکل کهنه ترکیه ملیگرایی کُردی است که از شورش شیخ سعید در سال ۱۹۵۲ شروع شد و تا «جنگ کثیف» با حزب کارگران کردستان (PKK) استمرار پیدا کرد.
از قضا همین اردوغان نخستین رهبر ترکیه بود که پذیرفت ترکیه با مسئله کردها مواجه است و حاضر شد در گفتوگوهای اسلو مشارکت کند که به یک آتشبس دوساله تا سال ۲۰۱۵ با کردها برسد اما این توافق در واقع یک دام بود. ژوئیه ۲۰۱۵ اردوغان پایگاه اینجرلیک را به اوباما پیشنهاد داد تا به ازای آن دست باز در قبال کردها داشتهباشد. دوره دوم مذاکرات صلح بین حزب حاکم عدالت و توسعه و حزب جنبش ملی با برکناری شهرداران شهرهای کردنشین و جنایاتی که در بمباران مناطق کردنشین شمال شرقی سوریه رخ داد، معلق ماند.
سیاست داخلی ترکیه به شدت به سیاست خارجی ترکیه در مورد سوریه وابسته است و رهبران سیاسی برای گرفتن رای به سیاست خارجی تهاجمی و ملیگرا روی میآورند. ترکیه از سال ۲۰۱۶ سه عملیات فرامرزی علیه سوریه انجام داد و عملاً بخشهایی از سوریه را اشغال کرد. فوریه ۲۰۲۰ عملیات سپر چشمه را در ادلب اجرا کرد که در واقع عامل قدرت گرفتن هیئت تحریرالشام در ادلب بود.
ترکیه و روسیه به یک هماهنگی با یکدیگر رسیدهبودند که به ازای حفظ بشار اسد، قدرت کردها در سوریه کاهش پیدا کند. بعد از خروج اسد، دست مسکو ضعیفتر شد و نشانههایی از عقبنشینی روسها پدید آمد، هرچند که فعلاً سلطه بر پایگاه هوایی حمیمیم و پایگاه دریایی طرطوس را حفظ میکنند. اردوغان گفتهاست که «الان فقط دو رهبر سیاسی در دنیا وجود دارد، من و ولادیمیر پوتین.»
ترکیه کاملاً مخالف هرگونه ایفای نقش از سوی کردهای سوریه در آینده این کشور است اما کردها ۱۰ درصد از جمعیت سوریه را تشکیل میدهند و بخشهای بزرگی از خاک این کشور را در اختیار دارند. در عین حال ترکیه میخواهد بیش از ۴ میلیون آواره سوریهای که از سال ۲۰۱۱ با حمایت اتحادیه اروپا در خاک ترکیه سکونت دارند، به سوریه بازگرداند. با تشکیل دولت انتقالی در سوریه، سلطه هیئت تحریرالشام بر این دولت باعث نگرانیهای زیادی شدهاست. ایران، ترکیه و روسیه ژانویه ۲۰۱۷ اجلاس آستانه را برگزار کردند تا به جنگ ۶ ساله در سوریه پایان دهند.
در آن نشست نهتنها دولت سوریه حاضر بود، بلکه اپوزیسیون سوریه و فرستاده سازمان ملل نیز حضور داشت. سرگئی لاوروف، آن زمان پیشنویس قانون اساسی را برای حل و فصل منازعه ارائه داد که از سوی اپوزیسیون رد شد. این پیشنویس مفادی داشت که میتوانست به حل منازعه کمک کند. برای مثال در پیشنویس پیشنهاد شدهبود که کلمه «عربی» از نام کشور یعنی «جمهوری عربی سوریه» حذف شود و شریعت مبنای قانونگذاری نباشد.
در عین حال در این پیشنویس خودمختاری فرهنگی به کردها دادهشدهبود و استفاده برابر از زبانهای عربی و کردی به رسمیت شناختهشدهبود. امروز که دولت جدید سوریه به حمایت بینالمللی، از جمله حمایت مالی، نیاز دارد، شاید بد نباشد که پیشنویس قانون اساسی پیشنهادی روسیه بار دیگر مورد بررسی قرار گیرد.