مصاحبه جای مذاکره را نمیگیرد
سوال این است که آیا اشپیگل درخواست مصاحبه کرده است یا ایران؟ اگر احیاناً توافقی صورت گرفته باشد که یک مصاحبهای انجام شود و یا اینکه اشپیگل این درخواست را مطرح کرده باشد، این مصاحبه میتواند علامت مثبت و خوبی باشد به این معنا که آلمانها خواستهاند مسئله روابط دوجانبه و آقای شارمهد را در عرصه عمومی مطرح کنند.
سوال این است که آیا اشپیگل درخواست مصاحبه کرده است یا ایران؟ اگر احیاناً توافقی صورت گرفته باشد که یک مصاحبهای انجام شود و یا اینکه اشپیگل این درخواست را مطرح کرده باشد، این مصاحبه میتواند علامت مثبت و خوبی باشد به این معنا که آلمانها خواستهاند مسئله روابط دوجانبه و آقای شارمهد را در عرصه عمومی مطرح کنند.
بهخصوص اینکه مجله اشپیگل رسانه بسیار سطح بالایی است و صحبت کردن با اشپیگل وزن خوبی دارد. اگر هم ترتیباتی بوده و توافقی حاصل شده تا این مسئله به عرصه رسانهها کشیده شود تا مواضع ما روشن شود، به خوبیِ مورد اول نیست اما به هر حال باز هم میتواند علامت مثبتی باشد. اینها نکات مهمی است؛ بنابراین باید دید از چه طرف و به چه شکلی این مصاحبه شکل گرفته است.
محتوای مصاحبه، محتوای خوبی است و بیشتر اعلام مواضع ما است و این مواضع نیز به خوبی و خیلی درست مطرح شدهاند. دامنه موضوعات مورد بحث در مصاحبه نیز محدود به مسئله آقای شارمهد نبوده و دامنه آن گستردهتر بوده است. حتی پای روابط ایران و روسیه و ایران و عربستان نیز مطرح شده است. اینها نشان میدهد که فرصت خوبی است که در یک رسانه وزین ایران بتواند مواضع خودش را از زبان وزیر خارجه مطرح کند.
ولی شاید این کار کافی نباشد. در هر حال گامهای اولیهای که برداشته شد، چه از سوی قوه قضائیه که البته بعدها به نحو دیگری مطرح شد و آن موضع اولیهای که توسط آقای عراقچی اتخاذ شد، خیلی دیپلماتیک نبود اما این مصاحبه خیلی مصاحبه خوب و وزینی بود و این نوع مصاحبهها میتواند کمک کند؛ بهویژه اینکه ما توانستیم با صراحت مواضع خودمان را اعلام کنیم.
جایی که باید گله میکردیم، گله کردیم و جایی که باید اعلام آمادگی برای گفتوگو میکردیم، اعلام آمادگی کردیم. این اقدامات دیپلماتیک ایران و آلمان که سابقه زیادی در روابط مثبت دارند و روابط خوبی بهویژه در دوره برجام داشتند، میتواند شروع خوبی باشد. اگر این مصاحبه در آلمان مطرح شود و خوانده شود باید منتظر بود که عکسالعمل آلمانها چه خواهد بود.
آیا سفیرشان به ایران برخواهد گشت یا خیر؟ باید به دنبال این باشیم که به هر نحوی که میشود تنش را کاهش دهیم. برخورد آلمان هم در خصوص موضوع آقای شارمهد، همانطور که آقای عراقچی به خوبی مطرح کردند، بهخصوص در وضعیتی که دنیا شاهد مسائل غزه است، خوب نبود. آقای عراقچی خیلی مستدل این مسئله را در مصاحبه تشریح کرد. اما باید توجه داشت روابط دو کشور از طریق رسانه خیلی به نتیجه نخواهد رسید.
ما باید به نحوی سعی کنیم که گفتوگو را با ارگان ذیربط آغاز کنیم. آقای عراقچی هم اشاره کردند که با وزیر خارجه آلمان ملاقاتی داشته و آمادگی برای گسترش روابط اعلام شد اما بعد آلمان در خصوص آقای شارمهد چنین موضعی اتخاذ کرد.
اگر آقای شارمهد اعدام میشد به نظرم اصلاً زمان مناسبی برای اجرای حکم نبود اما حالا که معلوم شده ایشان خودش فوت کرده است، موضوع متفاوت است. به هر حال ما باید کانال دوم را (Track Two Diplomacy) ایجاد کنیم و از این طریق مذاکره کنیم. در هر حال آلمان مانند آمریکا نیست و با این کشور میشود مذاکره کرد. در حال حاضر وضعیت آلمان نیز تغییر کرده و سال آینده باید انتخابات برگزار کنند.
بنابراین خود آلمانها هم بدون مشکل نیستند. باید کانالهای مذاکراتی را باز کنیم و مجدداً مواضع اصولی خودمان را در مذاکرات دوجانبه مطرح کرده و درباره تمام مسائلی که مطرح شده به صورت جزیی گفتوگو کنیم. در این صورت روابط آسیبپذیر ایران و آلمان را میتوان ترمیم کرد. آلمان یکی از بهترین شرکای ایران در زمینه اقتصادی و در برجام بوده است. عواقب تیرگی روابط با آلمان آسیبزننده خواهد بود. باید سوءبرداشتها و یا انتظارهای بیش از اندازه طرفین از هم را تقلیل داد. بیان آقای عراقچی در مصاحبه بیان خوبی بوده است و امیدوارم این مصاحبه آغازی باشد تا این روابط به مسیر اصلی خودش بازگردد.