چرا روسیه به ایران کمک نخواهد کرد؟
در ۱۱ اکتبر، یک مجمع بینالمللی سطح بالا در عشقآباد، پایتخت کشور آسیای مرکزی ترکمنستان برگزار شد.
در 11 اکتبر، یک مجمع بینالمللی سطح بالا در عشقآباد، پایتخت کشور آسیای مرکزی ترکمنستان برگزار شد. ترکمنستان با استفاده از وضعیت دائمی بیطرفی خود که در قانون اساسیاش تصریح شده است، بستر مناسبی را برای گفتوگوهای اوراسیا فراهم کرد تا رؤسایجمهور روسیه، ایران، پاکستان، ازبکستان، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، مغولستان و ارمنستان و مقامات چین، ترکیه، امارات، عمان، بحرین، عراق و غیره گردهم آیند.
درحالیکه این ارتباطات ارزش ذاتی خود را دارند، صحنه مرکزی را دیدار رؤسایجمهور روسیه و ایران، ولادیمیر پوتین و مسعود پزشکیان به خود اختصاص دادند. موضوع خاصی در این باره وجود داشت، زیرا این اولین دیدار آنها پس از انتخاب پزشکیان بهعنوان رئیسجمهوری بود. همانطور که روابط روسیه با غرب خصمانهتر میشود، مسکو از تلاشهای اصلاحطلبان ایرانی برای تعامل دیپلماتیک با غرب چندان راضی نیست.
اگرچه هر دو طرف بهطور قابل توجهی در مورد وضعیت خاورمیانه سخن گفتند اما ظاهراً درگیری بین ایران و اسرائیل یکی از موارد اصلی مورد بحث بوده است. چند روز بعد، سرگئی ریابکوف، معاون وزیر امور خارجه روسیه، به اسرائیل هشدار داد «حتی به فکر حمله به تأسیسات هستهای ایران نباشد». به گفته وی، «این یک تحول فاجعهبار و نفی کامل همه اصول موجود در زمینه تضمین ایمنی هستهای خواهد بود.» از نظر سیاسی، چنین اظهاراتی دیدگاه تندروهای ایرانی را تأیید میکند که رابطه با غرب توسط دولت اصلاحطلب بیهوده و احمقانه است، درحالیکه روابط با مسکو جایی است که تهران باید سرمایه دیپلماتیک خود را سرمایهگذاری کند.
زمانی که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، از گفتوگوی خود با جوزپ بورل، نماینده عالی سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مورد ماهیت همکاری نظامی-فنی ایران با روسیه خبر داد، فرشته صادقی روزنامهنگار محافظهکار نوشت: عراقچی باید به جای آن به بورل میگفت که روابط ایران با روسیه به غرب مربوط نمیشود. در همین حال، قانونگذاران تندرو مانند کامران غضنفری برای استیضاح پزشکیان براساس ادعایی در خصوص انتصاب غیرقانونی جواد ظریف که از نظر او یکی از حامیان اصلی گفتوگو با غرب است هشدار داد.
درحالیکه تنها دو هفته مانده به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، دو نامزد انتخابات آمریکا بر سر حمله به ایران با هم رقابت میکنند. کامالا هریس، معاون رئیسجمهور، نامزد دموکرات، به طرز عجیبی ادعا کرد که ایران «بزرگترین دشمن آمریکا» است و سخنان مسعود پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل را نادیده گرفت. در همین حال، دونالد ترامپ، رقیب جمهوریخواه و رئیسجمهور سابق، پیامهایی را مبنی بر تمایل به روابط سازندهتر با تهران جایگزین میکند، بهویژه اینکه او به دنبال تغییر رژیم در ایران نیست و به اسرائیل توصیه میکند که به تاسیسات هستهای ایران حمله کند.
به نظر نمیرسد اتحادیه اروپا نیز بیش از ایالات متحده مشتاق بررسی فرصتهای دیپلماتیک با ایران باشد. اتحادیه اروپا اخیراً تحریمهای جدیدی علیه ایران به دلیل ادعای انتقال موشکهای بالستیک به روسیه، اعمال کرد. این شرایط به ناچار تهران را بیش از پیش به مسکو نزدیک میکند. درحالیکه تندروها در ایران از خصومت اتحادیه اروپا به عنوان شاهدی دیگر بر خردمندی سیاست مورد علاقه آنها با عنوان «چرخش به شرق» استقبال میکنند، اصلاحطلبان ممکن است با اکراه به این نتیجه برسند که در غیاب هرگونه علاقه غرب برای پاسخ مثبت به پیشنهادات آنها، نگرانیها در مورد بقای حکومت بیشتر شود.
جایی که اصلاحطلبان سخن معقولی دارند، شفافیت در مورد تواناییها و محدودیتهای واقعی مسکو در کمک به ایران است. یکی از زمینههایی که مسکو و تهران همکاریهای خود را افزایش دادند، در حوزه اطلاعاتی، بهویژه در رابطه با اسرائیل به موازات وخامت روابط مسکو با تلآویو است. با این حال، آگاهی از آسیبپذیریهای اسرائیل به منزله داشتن قابلیتهای کافی برای بهرهبرداری از آنها نیست.
ایران مطمئناً میتواند بازی خود را تغییر دهد، اما نتایج تنها در درازمدت به دست خواهد آمد. جنگندههای سوخو-35 و سامانههای موشکی اس-400 روسیه مطمئناً میتوانند پدافند هوایی این کشور را تقویت کنند، اما روسیه با وجود سالها گمانهزنی در مورد این موضوع، همچنان در ارائه آنها تردید دارد.
روسیه تمایلی ندارد با ارائه این تسلیحات به ایران موجبات نگرانی کشورهایی نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی را فراهم کند. شایان ذکر است، نه تهران و نه مسکو فاش نمیکنند که آیا سند همکاری راهبردی که قصد دارند در آینده نزدیک امضا کنند، حاوی تعهدات امنیتی است یا خیر. نیکیتا اسمگین، کارشناس روس در امور ایران، پا را فراتر گذاشت و پیشنهاد کرد که مسکو حتی ممکن است به طور پنهانی از حملات اسرائیل به زیرساختهای نفتی ایران خشنود شود، زیرا این اقدام رقیب اصلی نفت روسیه در بازار چین را حذف میکند و در نتیجه تقویت قابل توجهی برای بودجه روسیه ایجاد میکند.