| کد مطلب: ۱۹۷۱۱
عاملیت دولت اسرائیل در جنگ فرسایشی ایران

عاملیت دولت اسرائیل در جنگ فرسایشی ایران

برخی تصور می‌کنند شعار ایران برای نابودی اسرائیل فقط یک شعار برای بسیج افکار عمومی در داخل و جهان اسلام باشد اما با طولانی شدن جنگ غزه و احتمال گسترده‌تر شدن آن، بسیاری در اسرائیل از جمله ایهود باراک، نخست‌وزیر پیشین، به وجود یک برنامه عملی از سوی ایران اشاره می‌کنند که نتایج آن فاجعه‌بار است. بسیاری از افراد در ایران اشاره می‌کنند که امروز زمان مناسب برای رسیدن به هدف مقدس نابودی اسرائیل است.

سال ۲۰۲۰، آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر معظم ایران اسرائیل را «غده سرطانی» خواند که قطعاً ریشه‌کن و نابود خواهد شد.

حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اواخر سال گذشته بعد از حمله اسرائیل به دمشق که باعث کشته‌شدن یک ژنرال ارشد ایرانی شد، وعده داد که اسرائیل را «از عرصه موجودیت» حذف کند. جمهوری اسلامی بارها محتاط بودن خود را نشان داده‌ و ثابت کرده‌است که ایدئولوژیک بودن به معنای غیرمنطقی و انتحاری بودن نیست.

ایران به‌ دنبال یک مواجهه تاریخی، چه هسته‌ای و چه متعارف نیست، بلکه به نظر می‌رسد دنبال یک جنگ فرسایشی بلندمدت با اسرائیل است. جنگ غزه استراتژی ایران را در محاصره اسرائیل با شبکه‌ای از نیروهای نیابتی، شامل حزب‌الله در لبنان، حماس در غزه، جهاد اسلامی در کرانه باختری، حوثی‌ها در یمن و شبه‌نظامیان شیعه در عراق و سوریه به تصویر کشید. هدف اصلی تضعیف و استهلاک اسرائیل، بدون نیاز به مواجهه مستقیم است.

تصمیم اخیر ایران برای افزایش فشار به اسرائیل از طریق گروه‌های نیابتی‌اش، نتیجه ظرفیت غافل‌گیرکننده حماس برای منزوی کردن اسرائیل و نمایان کردن ضعف‌هایش بود. به‌طور خاص ایران نمی‌توانست نادیده بگیرد که حمله ۷ اکتبر حماس باعث بایگانی شدن پرونده پیوستن عربستان سعودی به توافق‌های ابراهیم و عادی‌سازی روابط ریاض با اسرائیل شد.

حمله جنایتکارانه و جنگ پس از آن باعث شد تا چشم‌انداز جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا برای ایجاد یک ائتلاف سنی عربی با اسرائیل که ایران آن را یک تهدید موجودیتی تصور می‌کرد، به محاق برود. علاوه بر این بر اساس برآورد مؤسسه مطالعات امنیت ملی اسرائیل، ایران به‌تازگی «پیشرفت نگران‌کننده و بی‌سابقه‌ای به سمت یک برنامه نظامی هسته‌ای» به دست آورده‌است.

معنایش این نیست که ایران نخستین بمب هسته‌ای‌اش را روی تل‌آویو می‌اندازد، بلکه ایران زیر چتر اتمی به تلاش‌هایش برای تضعیف اسرائیل از طریق ابزارهای متعارف ادامه خواهد داد تا زمان سقوط اسرائیل فرا برسد. با توجه به ظرفیت‌های «ضربه ثانویه» اسرائیل، ایران می‌داند که مواجهه اتمی با اسرائیل به معنای نابودی خودش خواهد بود. حزب‌الله فقط به این دلیل به جنگ با اسرائیل پیوسته است که حیثیتش را در مقابل فلسطینیان حفظ کند و خیلی خوشحال می‌شود اگر نتانیاهو با آتش‌بس موافقت کند و این گروه شیعه را از جنگ معاف کند.

با این مقدمه، کلیدی‌ترین عامل پیشرفت برنامه جنگ فرسایشی ایران، خود دولت اسرائیل است. هدف غیرعاقلانه نتانیاهو برای رسیدن به «پیروزی قاطع» در غزه، در واقع به نفع برنامه ایران برای کشیدن پای اسرائیل به منازعه‌های بدون پایان همزمان با برنامه‌ریزی بلندمدت برای نابودی کشور یهودی است.  دولت نتانیاهو با طولانی‌تر کردن غیرضروری جنگ و عدم پذیرش نقش تشکیلات خودگردان در اداره غزه، اسرائیل را منزوی کرده‌است، روابطش را با آمریکا تضعیف کرده‌است و بازدارندگی استراتژیک خودش را از بین برده‌است.

معلوم شده‌است که تنها نتانیاهو و متحدان مذهبی-فاشیستی او هستند که همچنان قاطعانه بر مداخله در جنگ آخرالزمانی در غزه و لبنان مُصر هستند. درحالی‌که شمال اسرائیل از طولانی‌ترین دوران بارش راکت‌های حزب‌الله می‌سوزد و جمعیتش تخلیه شده‌اند، اوریت استروک، وزیر شهرک‌ها و عملیات‌های ملی از حزب صهیونیست مذهبی می‌گوید «زمان معجزه‌ها» برای شهرک‌های کرانه باختری فرا رسیده‌است. اشاره استروک به باورش به اراده خدا برای نابودی دشمنان اسرائیل و تصرف زمین‌های آنان است. این توهمات شبه‌مذهبی با همکاری کامل نتانیاهو بیان می‌شوند. اینها بیش از آنچه ایران خودش توانایی دارد به پروژه نابودی پروژه ملی یهود کمک می‌کنند.

منبع: Project Syndicate

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار