| کد مطلب: ۱۹۳۰۷

محمد شریعتی‌دهاقان در گفت‌وگو با «هم‌میهن» مطرح کرد:

پیچیدگی‌های واکنش ایران به ترور هنیه

پیچیدگی‌های واکنش ایران به ترور هنیه

محمد شریعتی‌دهاقان، نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری اسلامی معتقد است که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل با ارزیابی وضعیت بن‌بست تصمیم‌گیری در آمریکا در آستانه برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری و با نگاه به عدم استقرار کامل دولت در ایران پس از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری، برای بیرون کشیدن خود از بن‌بست جنگ غزه و گسترش جنگ، دست به یک ریسک بزرگ زده‌است و اسماعیل هنیه را در تهران ترور کرده‌است. به اعتقاد شریعتی دهاقان، ایران باید با دقت و ارزیابی تمام نتایج و احتمالات پاسخی مناسب برای این ترور در نظر بگیرد.

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با محمد شریعتی‌دهاقان، نماینده پیشین ایران در سازمان همکاری اسلامی، مطالعه می‌کنید.

*با توجه به اتفاق‌هایی که اواخر فروردین‌ماه رخ داد و پاسخ گسترده نظامی ایران به حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، اطمینان داشت که اقدام به ترور هنیه در تهران با واکنش قاطع ایران مواجه خواهد شد. فکر می‌کنید انگیزه دولت اسرائیل از این ترور با علم به پاسخ ایران چه بود؟

باید شرایط زمانی این اقدام اسرائیل را در نظر گرفت تا بتوان اهداف بنیامین نتانیاهو را بهتر درک کرد. شرایط در منطقه و جهان در وضعیت خاصی قرار دارد. در تهران رئیس‌جمهوری انتخاب شده‌است که شعارها و برنامه‌هایش با رویه دولت پیشین متفاوت است و قرار است که در پی استقرار دولت جدید، تصمیم‌گیری‌های مهم در کشور با رویکردی نو اتخاذ شود. در واشنگتن هم آمریکا در آستانه انتخابات قرار دارد. جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا از نامزدی برای انتخابات به تازگی کنار کشیده‌است و دولت او به یک دولت بدون آینده و کم‌فروغ تبدیل شده‌است و در عین حال رقابت تازه‌ای در آمریکا بین کامالا هریس و دونالد ترامپ شکل گرفته‌است که مسائل خاورمیانه می‌تواند در نتیجه این رقابت اثرگذار باشد.

تنها یک انگیزه را نمی‌توان برای اقدام دولت اسرائیل به ترور هنیه در تهران در نظر گرفت، بلکه مجموعه‌ای پیچیده از انگیزه‌ها و محاسبه‌ها باعث این انتخاب شد. نتانیاهو می‌خواهد چه دولت جدید ایران را پس از انتخابات و چه دولت کم‌فروغ آمریکا را در آستانه انتخابات آزمایش کند. هر دو طرف، چه تهران و چه واشنگتن در موقعیت خاصی قرار دارند که قدرت ریسک‌پذیری آنها کاهش یافته‌است. دولت جدید در ایران به این دلیل که شعارهایش بر مبنای تنش‌زدایی و تعامل با جهان است، تمایلی به ورود به یک منازعه گسترده ندارد و دولت آمریکا در آستانه انتخابات از یک سو قدرت چندانی برای فشار به اسرائیل ندارد و از سوی دیگر در صورت آغاز یک جنگ گسترده منطقه‌ای، میراثی غیرقابل دفاع برای دولت دموکرات بر جا می‌گذارد که می‌تواند باعث شکست نامزد دموکرات‌ها، یعنی کامالا هریس در انتخابات شود.

انگیزه دیگر نتانیاهو این است که تمرکز افکار عمومی داخل اسرائیل را از بن‌بستی که در جنگ غزه به آن گرفتار شده‌است، منحرف کند. نتانیاهو در جنگ غزه به هیچ‌یک از اهداف تعیین‌شده سیاسی و نظامی‌اش نرسیده‌است، نه توانسته‌است حماس را کاملاً از بین ببرد، نه اُسرای اسرائیلی را آزاد کند و نه حاکمیت جدیدی برای غزه تعیین کند و همزمان با استمرار ده‌ماهه جنگ، حیثیت بین‌المللی اسرائیل را به شدت نابود کرده‌است.

آمریکا مخالف اشغال غزه توسط اسرائیل است و از نتانیاهو خواسته‌است تا برنامه‌ای غیر از اداره غزه توسط اسرائیل پس از جنگ ارائه دهد و در عین حال دیوان دادگستری بین‌المللی و دیوان کیفری بین‌المللی هم احکامی را صادر کرده‌اند یا در آستانه صدور احکامی هستند که به شدت اقدام‌های اسرائیل را در جنگ غزه زیر سوال می‌برند. نتانیاهو، همواره اعلام کرده‌بود که رهبران گروه‌های مبارز فلسطینی را هر جا که باشند، ترور می‌کند. اما شرایط ویژه منطقه و جهان باعث شد که به ریسک بزرگی دست بزند و ترور اسماعیل هنیه را در تهران انجام دهد.

*‌به نظر شما واکنش ایران به ترور هنیه در تهران باید چگونه باشد؟

ابعاد ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران هنوز کامل مشخص نشده‌است، یعنی هنوز دقیقاً معلوم نیست که ابزار این ترور چه بود. اگر این ترور توسط هواپیما یا موشکی میان‌برد انجام شده‌بود و یا حتی اگر پهپادی بود که از خارج ایران پرواز کرده‌بود، شاید نحوه تصمیم‌گیری در مورد عکس‌العمل ایران متفاوت بود. اما وقتی این احتمال مطرح شده‌است که درون ساختمان مواد منفجره‌ای کار گذاشته‌شده‌باشد یا موشکی از نزدیک شلیک شده‌باشد و عوامل مزدور در داخل ایران در این اقدام تروریستی نقش داشته‌باشند، آنگاه نوع پاسخ ایران متفاوت خواهد بود.

دولت اسرائیل این ریسک را کرده‌است که واکنش و خطوط قرمز ایران را بار دیگر آزمایش کند. الان وضع پیچیده‌است. برخوردی که ایران در واکنش به حمله به کنسول‌گری ایران در پایتخت سوریه انجام گرفت، شرایط متفاوتی داشت، چراکه مشخص بود حمله‌ای توسط موشک و از طریق یک عامل خارجی انجام شده‌بود. هرچند اسرائیل مسئولیت آن اقدام را هم رسماً بر عهده نگرفته‌بود، اما ابعاد حمله نظامی خارجی به تاسیاست متعلق به ایران که به مثابه خاک ایران تلقی می‌شود، کاملاً مشخص بود. اما ترور در تهران همچنان ابعاد نامعلومی دارد.

ترور هنیه در تهران با ترور فرمانده ارشد حزب‌الله که به نوعی رئیس ستاد حزب‌الله لبنان محسوب می‌شد، همزمان شد. همانطور که گفتم نتانیاهو با این تهاجم چندجبهه‌ای همزمان، می‌خواهد در شرایط ویژه‌ای که تهران و واشنگتن در آن قرار دارند، واکنش‌ها و خطوط قرمز ایران و آمریکا را بسنجد. علاوه بر این نتانیاهو قصد دارد با استمرار و گسترده‌تر کردن جنگ، بن‌بست جنگ غزه را برای خودش بشکند، چراکه می‌داند پایان جنگ و آتش‌بس در غزه به معنای پایان عمر سیاسی خودش و افراطی‌ترین دولت راست‌گرای تاریخ اسرائیل است.

*‌فکر می‌کنید اگر ایران مجدداً مانند عملیات وعده صادق، واکنش گسترده نظامی نشان بدهد، اقدام بعدی اسرائیل چه خواهد بود؟

در عملیات پیشین ایران، تمامی متحدان غربی به کمک اسرائیل آمدند و تعداد ناچیزی از موشک‌های ایرانی به اسرائیل اصابت کرد. نتانیاهو محاسبه کرده‌است که با توجه به تعهدی که آمریکا نسبت به امنیت اسرائیل دارد، در هر صورتی آمریکا مجدداً به حمایت از اسرائیل برخواهد خاست و حتی در آستانه انتخابات این اقدام قاطعانه‌تر خواهد بود. نه دموکرات‌ها و نه جمهوری‌خواهان به دلایل متعدد داخلی در آمریکا، نمی‌توانند از تعهد به امنیت اسرائیل سرباززنند.

این بار هرچند نتانیاهو بر حمایت قطعی آمریکا از خود مستظهر است، اما کشورهای عربی مانند اردن یا تعدادی دیگر از کشورهای منطقه اطلاع داده‌اند که در این موقعیت هیچ اقدامی به نفع اسرائیل انجام نخواهند داد. هر چند وضعیت حمله برای ایران هم مشکل‌تر است، چون اردن و دیگران به خاطر تجربه قبلی به ایران اطلاع داده‌اند که آسمان‌شان را در اختیار هیچ‌یک از طرف‌ها برای حمله قرار نخواهند داد.

علاوه بر همه اینها باید در نظر داشت که دولت ایران هنوز مستقر نشده‌است و همچنان رئیس‌جمهور جدید در حال مطالعه و بررسی کابینه خود است.

*‌اگر ایران پاسخ نظامی گسترده‌ای به این اقدام نشان بدهد، ممکن است برخلاف مورد پیشین، شاهد شروع چرخه‌ای از حملات تشدیدشونده تلافی‌جویانه باشیم و تنش در منطقه تشدید شود. آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که نمی‌خواهند اجازه بدهند جنگ گسترده‌ای در منطقه رخ بدهد. فکر می‌کنید قرار گرفتن در آستانه یک جنگ گسترده منطقه‌ای با توجه به احتمال واکنش گسترده ایران و شروع یک چرخه حملات تلافی‌جویانه، باعث چه واکنشی در کشورهای غربی شود؟

تردیدی وجود ندارد که فعالیت‌های دیپلماتیک برای جلوگیری از تشدید تنش در منطقه افزایش خواهد یافت. متاسفانه اروپا در مسئله منازعه فلسطین و اسرائیل، نقش بسیار ناچیزی دارد. با این حال مقام‌های اروپایی‌ها پیغام‌های مستقیم و غیرمستقیم برای دولت جدید ایران فرستاده‌اند که اگر تهران علاقه‌مند است که تعامل‌های پیشین میان ایران و اروپا از سرگرفته‌شود، باید از دامن زدن به این دور از تنش پرهیز کند. اما این فقط آمریکا است که نقش اصلی را در موضوع فلسطین و اسرائیل بازی می‌کند و قدرت نفوذ و اثرگذاری در تصمیم‌گیری‌های دولت اسرائیل دارد. آمریکا در آستانه انتخابات، حتی اگر بتواند از گسترش تنش جلوگیری کند، باز هم نمی‌تواند قول بدهد مذاکرات به نتیجه‌ای برسد و وعده‌ای قابل توجه به ایران نمی‌دهد، چون دولت کم‌فروغ و رو به خاموشی در آمریکا مستقر است که قادر به دادن هیچ وعده قابل توجه بین‌المللی در مسائل بین‌المللی نیست.

ناظران نظامی و منطقه‌ای تقریباً اجماع دارند که این بار اگر ایران بتواند آسیب قابل توجهی در حمله به اسرائیل وارد کند، برخلاف دوره قبل که واشنگتن جلوی اسرائیل را گرفت تا به تشدید مجدد تنش دست نزند، این بار احتمالاً جلوی اسرائیل را یا نتواند یا یا نخواهد که بگیرد. واقعیت این است که به دلیل شرایط پیچیده تصمیم‌گیری در آمریکا در خصوص اسرائیل، چندان مرز روشنی میان نخواستن و نتوانستن دولت آمریکا وجود ندارد یا قابل تشخیص نیست.

هر چند آمریکایی‌ها در موارد بسیاری مخالفت خودشان را با اقدام‌های دولت اسرائیل در موضع اعلانی بیان کرده‌اند، اما وقتی بررسی عمیق‌تری انجام می‌شود، می‌بینیم که عملاً گامی جهت فشار به دولت اسرائیل برداشته‌نشده‌است. لابی اسرائیل در آمریکا بسیار قدرتمند است. در همین هفته‌های گذشته دیدیم که دست‌کم یک نماینده کنونی حزب دموکرات آمریکا، در انتخابات مقدماتی ایالتی خود برای انتخاب مجدد به دلیل حمایت لابی اسرائیل از رقیبش در حزب دموکرات، از کاندیداتوری باز ماند.

در نتیجه من فکر می‌کنم اگر ایران واکنش نظامی گسترده‌ای نشان دهد و به‌خصوص در صورتی که به زیرساخت‌ها یا اتباع غیرنظامی در اسرائیل صدمه‌ای وارد شود، اسرائیل واکنش نظامی گسترده‌تری نسبت به زد و خورد بهار امسال نشان می‌دهد و پیش‌بینی من این است که برای نخستین بار مسئولیت چنین حمله‌ای را نیز به ایران خواهد پذیرفت.

*‌پس شما خوش‌بین نیستید که اگر ایران و حزب‌الله واکنش گسترده نظامی نشان بدهند، بتوان بحران پس از آن را کنترل و مهار کرد؟

اصلاً خوش‌بین نیستم. ما باید می‌دانستیم که همواره نتانیاهو دنبال ترور است و باید زمینه‌های چنین اقدام‌هایی را از بین می‌بردیم. متاسفانه در سال‌های اخیر به شدت در قبال عوامل نفوذی سهل‌انگاری شده‌است. البته بیانیه‌های رسمی مبنی بر این است که نظریه نفوذ مردود است. اما شواهدی که ارائه شده‌است، این تلقی را به ذهن متبادر می‌کند که درست مانند ترور شهید فخری‌زاده و سرقت مدارک هسته‌ای ایران شاهد قصور و تقصیرها و احتمال نفوذ هستیم.

متاسفانه این ترورها و خرابکاری‌ها با استفاده از ابزارهایی انجام شده‌است که با آنها به درستی مقابله نشده‌است. بچه‌های قدیمی و خوب نظامی ما، همواره نسبت به ساختمانی که مهمانان ویژه ما در آن نگهداری می‌شدند، اظهار تعجب و نگرانی می‌کردند. متاسفانه قصور و تقصیرهای داخلی به خوبی بررسی و رسیدگی نمی‌شوند و به همین دلیل شاهد تکرار چندباره عملیات‌های خرابکارانه و تروریستی دولت تروریست و جنایتکار اسرائیل هستیم.

ما باید بدانیم دشمن زخم‌خورده‌ای داریم که از حماس و فلسطینی‌ها زخم دیده و در آستانه از بین رفتن آرزوهای چندین‌دهه‌ای و بلندپروازی‌هایش است. این موضوع باید سبب شود که ما هوشیارتر باشیم و در برخورد و عکس‌العمل با طمأنینه و تأمل بیشتر عمل کنیم. الان می‌بینیم که رسانه‌های دولتی ما به گونه‌ای برخورد می‌کنند که چندین قدم جلوتر از مسئولان نظامی ما هستند و انتظاراتی در افکار عمومی ایجاد می‌کنند که باعث می‌شود نوع برخورد و واکنش ایران از اختیار تصمیم‌گیران هوشیار و دوراندیش خارج شود.

اگر نفوذ داخلی رخ داده‌باشد و از مزدوران برای یک ترور استفاده شده‌باشد، به لحاظ عقلانی بهتر است که برخلاف جریان عملیات وعده صادق، از طریق یک نفوذ داخلی و ترور پاسخ داده‌شود. قطعاً باید پاسخ ایران به این اقدام با دقت بررسی شود و مسئولان حتماً منطقی شرایط و نتایج هر اقدامی را بررسی می‌کنند؛ اما نظر من این است که در شرایط کنونی و با توجه به شرایط داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی، ما روی لبه باریک بام گام بر می‌داریم و باید تصمیم درست و دقیقی اتخاذ شود. با توجه به مشکلاتی که در اقتصاد کشور شاهد هستیم، اگر ضربه اضافه‌ای به کشور وارد شود، مشکلات کشور ممکن است بحرانی شود.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی