| کد مطلب: ۱۴۷۷۹
موفقیت استراتژیک برای ایران

موفقیت استراتژیک برای ایران

پاسخ مستقیم هواپیماهای بدون سرنشین و موشکی ایران به اسرائیل که شامگاه شنبه چندین ساعت به طول انجامید، شرایط دیرینه رویارویی بین ایران و اسرائیل را تغییر داده است. خاورمیانه به یک درگیری گسترده نزدیکتر شده که اگر مهار نشود، اثرات موجی جدی و بی‌ثبات‌کننده در سراسر منطقه خواهد داشت.

تنش‌های ایران و اسرائیل مدت‌هاست که در سایه‌های گسترده‌تر خاورمیانه فرو رفته است. ایران از انقلاب 1979 موضعی ضداسرائیلی اتخاذ کرده و به‌عنوان بخشی از استراتژی بازدارندگی خود از شبکه «محور مقاومت» در لبنان، سوریه، عراق، یمن و فلسطین که مرزهای اسرائیل را احاطه کرده‌اند، حمایت مالی کرده است.

حملات 7 اکتبر اسرائیل را وادار کرد تا رویکرد جدیدی را علیه ایران و محورهای گسترده‌تر دنبال کند، زیرا نشان داد که استراتژی قبلی اسرائیل در تضمین امنیتش شکست خورده است.

علاوه بر جنگ در غزه، اسرائیل از 7 اکتبر به صورت استراتژیک، عوامل هماهنگ‌کننده اصلی محور مقاومت و نیز دارایی‌ها و افراد ایرانی را در سراسر مرزهای خود هدف قرار داده است.

در واقع، طی شش ماه گذشته، بیش از 18 نیروی قدس سپاه پاسداران در کنار حمله به محوطه سفارت ایران در دمشق ترور شده‌اند. پیام ثابت ایران این بوده است که به دنبال اجتناب از یک جنگ منطقه‌ای گسترده‌تر است و این ممکن است در محاسبات اسرائیل در مورد رویکرد جدیدش نقش داشته باشد. پاسخ مستقیم و هدفمند به اسرائیل با هدف بازگرداندن بازدارندگی ایران نیز تغییر محاسبات و ریسک‌پذیری تهران را نشان داد.

این موضع قاطعانه، همانطور که حسین سلامی، فرمانده سپاه ایران بیان کرد، درباره «تلاش برای ایجاد معادله جدیدی با اسرائیل» بود. از نظر تهران، باید خطوط قرمز جدیدی در درگیری با اسرائیل تعریف می‌شد تا روشن شود که ایران می‌تواند و در صورت ادامه کارزار اسرائیل علیه ایران و شرکای آن، امور را به دست بگیرد.

زمان‌بندی نیز ممکن است کلید تفکر ایران باشد. تهران با آگاهی از اینکه تشدید تنش مستقیم با اسرائیل و تنش بین اسرائیل و حزب‌الله در چشم‌انداز دیده می‌شود، به‌دنبال تسریع در جدول زمانی است و محاسبه می‌کند که هرگونه تنش بهتر است قبل از انتخابات آمریکا انجام شود.

عجله در نتیجه‌گیری، چنانچه بسیاری مرتکب شده‌اند آسان است. برخی با توجه به نرخ تقریباً بالای رهگیری پهپادها و موشک‌های ایرانی توسط معماری لایه‌لایه دفاع موشکی اسرائیل، این حمله را یک شکست بزرگ دانستند. اما اگر قصد ایران صدمه زدن به اسرائیل بود، اصل اساسی عملیات نظامی، یعنی عنصر غافلگیری را نقض نمی‌کرد. اما ایران این کار را کرد. معنایش این است که قصد ایران آسیب شدید به اسرائیل نبود.

این کشور مقاصد خود را به واشنگتن و چندین پایتخت عربی و اروپایی تلگراف کرد و به آنها اطمینان داد که حمله نسبتاً محدود خواهد بود. ایران به جای به کارگیری تاکتیک‌های تهاجمی که به طور قابل توجهی دفاع اسرائیل را به چالش می‌کشد و احتمالاً آنها را تحت تأثیر قرار می‌داد، برعکس عمل کرد.

در واقع، اگر ایران به دنبال تحمیل آسیب جدی به اسرائیل بود، دوز سنگین‌تری از موشک‌های بالستیک سریع‌پرواز و دقیق را شلیک می‌کرد که به اسرائیل زمان بسیار کمی برای آماده شدن و پاسخ دادن می‌داد. همچنین می‌توانست قدرت رزمی قابل توجه نیروهای نیابتی منطقه‌ای خود – به‌ویژه حزب‌الله توانمند - را در عملیات خود ادغام کند و این پاسخ را به یک درگیری واقعی چندجبهه‌ای و یک کابوس برای اسرائیل تبدیل کند.

علاوه بر این، این یک تمرین بسیار مفید برای جمع‌آوری اطلاعات برای ایران بود. حالا ارزیابی ایران از دفاع اسرائیل و شریک آن بسیار بهبود یافته است. در یک جنگ فرسایشی احتمالی با اسرائیل، چنین اطلاعات و ارزیابی‌هایی ارزشمند خواهد بود.

بنابراین، اگر تنها براساس هدف استراتژیک از منظر ایران - تقویت بازدارندگی ایران و تلاش برای بازنویسی قوانین رویارویی با اسرائیل - قضاوت کنیم، حمله ایران تا حد زیادی موفقیت‌آمیز بود. ایران در حمله خود بیش از آنچه مخالفانش تمایل دارند اذعان کنند، توانایی نشان داد.

ایران، اسرائیل و ایالات متحده را مجبور کرد بیش از یک میلیارد دلار برای مقابله با حمله‌اش هزینه کنند. این ناچیز نیست، با توجه به اینکه ایران تقریباً یک دهم این مبلغ را برای حمله خود هزینه کرده است.

دیدگاه

ویژه دیپلماسی
سرمقاله
آخرین اخبار