معنای سخنرانی سالانه بایدن برای خاورمیانه
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
جو بایدن رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا سخنرانی محکمی را بهعنوان سخنرانی سالانه در کنگره انجام داد که تمایز جدی او را با دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین و نمایندگان جمهوریخواه کنگره نشان میداد. بایدن سخنرانی خود را با دفاع محکم از متحدان آمریکا در ناتو آغاز کرد و از کنگره خواست تا کمکهای بیشتری را برای اوکراین تصویب کند. بایدن ذهن آمریکا را به سال ۱۹۴۱ و زمانی که آمریکا در آستانه ورود به جنگ جهانی دوم قرار داشت و مجبور بود عزم سیاسیاش را برای بازسازی نیروهای مسلح جزم کند، برد. امروز وضعیتی مشابه و آزمونی مشابه پدید آمدهاست. رئیسجمهور آمریکا بارها به مردم کشورش یادآوری کرد که «تاریخ نظارهگر است» که چگونه این کشور به بحرانها واکنش نشان میدهد. بایدن گفت: «از زمان آبراهام لینکلن و جنگ داخلی، هیچگاه آزادی و دموکراسی ما درون کشور تا این اندازه در معرض حمله قرار نداشتهاست.» او گفت: «آنچه وضعیت کنونی را به شکل متمایزی نادر میکند این است که آزادی و دموکراسی هم در داخل و هم از خارج به صورت همزمان در معرض حمله قرار دارد.» این سخنرانی یک لحظه حساس برای بایدن بود که به سختی تلاش میکند تا دستور کار خارجی و داخلی خود را از طریق یک کنگره دودسته پیش ببرد. مؤثرترین موضع بایدن در اواخر سخنرانی او اعلام شد، جایی که تایید کرد ارتش آمریکا قصد دارد «یک اسکله موقتی در ساحل غزه» ایجاد کند تا محمولههای آب، غذا و دارو به غزه برسد. بایدن تصریح کرد که این عملیات شامل اعزام نیروهای زمینی آمریکا به منطقه نمیشود و فقط با هدف رساندن محمولههای بشردوستانه به غزه انجام میشود. بایدن درحالیکه بر باور خودش در مورد حق اسرائیل برای دفاع از خود در مقابل حماس مجدداً تاکید کرد، وضعیت بشری جاری در غزه را هم محکوم کرد. او تاکید کرد: «به اسرائیل این را میگویم: کمکهای بشردوستانه نمیتواند اولویت ثانویه یا برگ بازی در مذاکرات باشد. حفاظت و نجات جانهای بیگناه باید اولویت باشد. وقتی به آینده نگاه میکنیم، تنها راهحل واقعی برای این شرایط یک راهحل دودولتی در طول زمان است.» واشنگتن و شرکای عربش به این نتیجه رسیدهاند که همزمان با رویدادهای دردناکی که از ۷ اکتبر رخ دادهاست، اسرائیلیها و فلسطینیها در شرایطی نیستند که یک پیمان صلح را اکنون یا در آینده نزدیک در نظر بگیرند. همچنین معلوم شدهاست که تشکیلات خودگردان فلسطینی که توسط چندین دولت متوالی نتانیاهو با مانع مواجه شدهاست و رایدهندگان خودش به دلیل ناکارآمدی و فساد با آن مشکل دارند، توانایی اداره غزه را ندارد. اما در خاورمیانه مدرن، خلأ سیاسی همچنان باعث ایجاد خشونت و تروریسم میشود. در نتیجه ما همچنان نیازمند یک راهحل واقعگرایانه و مهمتر از آن عملگرایانه هستیم که بتواند در مقابل شورشی که لاجرم پس از جنگ رخ میدهد، مقاوم بماند. تشکیلات خودگردان فلسطینی حتی در صورت نوسازی، ایدهای که توسط کاخ سفید دنبال میشود، نمیتواند غزه را بدون موافقت حماس به تنهایی اداره کند. حتی نابودی کامل توانمندیهای استراتژیک حماس هم نمیتواند باعث از بین رفتن ایدئولوژی آن شود و ایران همچنان از این ایدئولوژی به هر شکلی که دربیاید، حمایت خواهد کرد. به عبارت دیگر بدون توجه به اینکه چه تعداد بمب روی غزه ریختهشود، سلطه ایران بر این منطقه باقی خواهد ماند. کاهش دادن این سلطه بزرگترین چالش پیش روی آمریکا است. ایالات متحده نیازمند سیاستی واضح و غیرقابل تغییر در مقابل ایران است که درک کند اهدای استراتژیک تهران، یعنی بیرون انداختن آمریکا از خاورمیانه و نابودی دموکراسی اسرائیل، به صورت اساسی با منافع آمریکا در تضاد است. توماس فریدمن بهخوبی در نیویورک تایمز توضیح میدهد: «نباید هیچ توهمی در مورد مخاطرات داشتهباشیم، چراکه جنگ در سایهای که در منطقه جریان دارد، هر لحظه میتواند با سروصدای زیاد از سایه خارج شود.» نهایتاً ما نیازمند رویکرد واقعگرا و شجاعانه آمریکا برای شناسایی نیاز فلسطینیها به جایگزینی برای ایدئولوژی حماس و منازعه دائمی هستیم که این ایدئولوژی را تامین میکند. این جایگزین باید بتواند امید به اشتغال، مسکن، مدرسه و بیمارستان را تامین کند. بر اثر رونق اقتصادی برای فلسطینیان صلح پایدار به وجود میآید که امنیت و کرامت فلسطینیها و اسرائیلیها را تامین میکند.