لزوم استفاده از دیپلماسی درباره یمن
آنچه در این ستون میخوانید، دیدگاههای رسانههای خارجی است که صرفا جهت اطلاعرسانی منتشر میشود و این دیدگاهها موضع روزنامه «هممیهن» نیست.
اخیراً خبرنگاری به شکلی غافلگیرانه از جو بایدن پرسید که آیا حملات آمریکا علیه حوثیهای یمن مؤثر بوده یا نه؟ بایدن با دستپاچگی پاسخ داد: «خب، وقتی میگویید مؤثر بوده منظورتان این است که حوثیها را متوقف کرده یا نه؟ باید بگویم نه! اما آیا حملات ادامه خواهند داشت؟ باید بگویم بله!» بایدن در یک جمله توخالی دو دهه سیاست خارجی آمریکا در استفاده از نیروی نظامی در خاورمیانه و بازدارندگی آمریکا را به تصویر کشید. منتقدان واشنگتن اغلب گفتهاند که هر زمان که بحرانی رخ میدهد، سیاستگذاران ایالات متحده غریزه تقریباً کلاسیک برای توسل به گزینههای نظامی - بدون توجه به حقایق روی زمین یا شانس موفقیت – را فعال کرده و در تلاشی مذبوحانه سعی میکنند کاری صورت دهند. در بحبوحه تنش فزاینده در خاورمیانه که ناشی از درگیری اسرائیل و حماس است، نهاد سیاست خارجی مجدداً این انتقادات را در بحبوحه درخواستهای مبهم برای مداخله نامحدود به رهبری ایالات متحده در یمن و حتی جنگ با ایران نادیده گرفته است. این سیاست بهرغم اذعان بایدن به بیاثر بودن حملات نظامی اجرا میشود. در واقع، بهرغم حداقل هشت دور حمله ایالات متحده که در آنها از صدها سلاح با ارزش هدایتشونده استفاده شده، حملات حوثیها به کشتیهایی که از دریای سرخ عبور میکنند، از نظر تعداد و دامنه افزایش یافته و کشتیهای تحت مالکیت ایالات متحده و کشتیهای تحت پرچم ایالات متحده را هدف قرار داده است. درحالیکه تحلیلگران نظامی و کارشناسان منطقه میدانستند که این حملات از همان ابتدا محکوم به شکست هستند، اکنون باید آشکار باشد که هیچ راهحل نظامی معتبری برای بحران در دریای سرخ وجود ندارد. مهمتر از آن، با کشته شدن سه سرباز آمریکایی و زخمی شدن بیش از 30 نفر در حمله شبهنظامیان به یک پایگاه دورافتاده آمریکا در امتداد مرز سوریه و اردن موسوم به «برج 22» در روز یکشنبه، دولت بایدن بههیچوجه نباید به تنشها در دریای سرخ دامن بزند. در عوض، واشنگتن باید این موضوع را درک کند که هم منافع اقتصادی و هم منافع امنیت ملی آمریکا عمدتاً تحت تأثیر ترانزیت دریای سرخ قرار نگرفته است. ایالات متحده اگر بخواهد، واقعاً میتواند هیچ کاری در آنجا انجام ندهد. بهرغم کاهش 65درصدی حجم کانتینرهای باری عبوری از دریای سرخ، ایالات متحده تنها شاهد کاهش یک درصدی وارداتش در ماه دسامبر بود. همانطور که برخی تحلیلگران تخمین میزنند، ایالات متحده نیازی ندارد که برای دفاع از کشتیرانی تجاری خارجی به هزینهای بین 260 تا 573 میلیون دلار در ماه انجام دهد. در همین حال، چین از استفاده از زور خودداری کرده و در عوض از اقدام نظامی ایالات متحده در دریای سرخ نهایت استفاده را میبرد. هرچند پکن با هزینههای فزاینده حمل و نقل و بیمه مواجه است که به اقتصاد این کشور آسیب زیادی وارد کرده است. چین یک ناوشکن، ناوچه و کشتی تدارکاتی دارد که در حال حاضر در خلیج عدن لنگر انداختهاند. به غیر از پایگاه دریایی جیبوتی در دهانه تنگه بابالمندب چین کاملاً قادر است در دریای سرخ نیز به عملیات دریایی بپردازد. با این حال، چین هیچ علاقهای ندارد که از طریق هیچ کدام از چارچوبهای مورد تائید ایالات متحده، ایران را تحت فشار قرار دهد تا حملات حوثیها را کنترل کند. درحالیکه ایران روابط بسیار نزدیک خود را با این گروه حفظ کرده و در طول سالها به آنها سلاح، آموزش و کمک ارائه کرده است اما کنترل کاملی بر حوثیها ندارد. با این وجود، چین اهرم اقتصادی لازم را بر تهران دارد تا خواستار پایان دادن به بحران شود. به نوبه خود، ایالات متحده نباید تنها به این دلیل که نقشی پیشرو در میانجیگری این معامله ایفا نکرده است، مانع از چنین نقشآفرینیای شود. اگر سرانجام توافقی حاصل شود، بسیاری در واشنگتن آن را به عنوان شاهدی از تقویت قدرت پکن بهعنوان یک واسطه امنیتی کلیدی در خاورمیانه میدانند. با این حال، اگر ایالات متحده بخواهد نقش فعالتری در حل بحران داشته باشد، پاسخ دیپلماتیک نیز میتواند دنبال شود. دیپلماسی برای جلوگیری از یک کارزار نظامی غیرقابل پیشبینی و پرهزینه ایالات متحده در خاورمیانه مفید است. دیپلماسی میتواند دو هدف دیگر آمریکا را نیز محقق کند که عبارتند از جلوگیری از ادامه بیش از حد جنگ در غزه و پایان رسمی جنگ داخلی در یمن.