تابعیت و پناهندگی؛ طرح دو نگاه به ملیّت
پربینندهترین قاب این روزها، سکوی وزن 57 کیلوگرم تکواندوی زنان المپیک 2024 پاریس است که ناهید کیانی با مدال نقره از ایران و کیمیا علیزاده با مدال برنز از بلغارستان روی آن ایستادهاند. شادی از افتخارآفرینی دو بانوی ایرانی و افسوس از تابعیت بلغارستانی علیزادهای که 8 سال پیش اولین مدال المپیک زنان ایران را به ارمغان آورد.
این عکس گویای هدف نهایی برگزاری بازیهای المپیک، یعنی صلح و دوستی میان همه ملتها بود. اساساً فلسفه تابعیت چیست که با نمادی چون پرچم اینچنین میان انسانها فاصله میاندازد؟ در یک تعریف ساده تابعیت (Nationality) این گونه تعریف شده است: «یک رابطه، سیاسی، حقوقی و معنوی که فرد را به دولتی معین مرتبط میسازد». به دلیل اهمیت این موضوع از منظر حقوق بشر، ماده 15 «اعلامیه جهانی حقوق بشر» (1948) به حق برخورداری از تابعیت اختصاص یافته است: «(1) هر کس حق برخورداری از تابعیت دارد؛ (2) هیچ کس را نباید خودسرانه از تابعیت یا از حق تغییر تابعیت محروم کرد.»
از زمان شکلگیری حقوق به معنای مدرن، موضوع تابعیت به قوانین ما وارد شد. طبق ماده 8 متمم قانون اساسی مشروطیت (مصوب 1286 هجری خورشیدی): «اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی متساویالحقوق خواهند بود». ماده 24به اعطای تابعیت به بیگانگان اختصاص دارد: «اتباع خارجه میتوانند قبول تبعیت ایران را بنمایند. قبول یا بقای آنها بر تبعیت به موجب قانون جداگانه است».
دیگر احکام مربوطه در مواد 976 تا 991 «قانون مدنی» که در 27 بهمن 1313 به تصویب مجلس شورای ملی رسید، آمده است. در این مواد معیار «خاک» به عنوان اصل اساسی و معیار «خون» به عنوان روش فرعی و محدود برای اعطای تابعیت ایران پذیرفته شده است. نگاه به تابعیت در این قانون سنتی، و اتباع بیگانه محروم از بسیاری از حقوق اجتماعی و سیاسی دانسته شدهاند.
قانون مدنی از زمان تصویب تا به امروز که نود سال میگذرد، چند بار مورد اصلاح قرار گرفته و همچنان مبنای نظام حقوقی کشور است. پس از انقلاب 1357، «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» در دو اصل به موضوع پرداخت. در فصل سوم با عنوان «حقوق ملت»، اصل چهل و یکم که بیان میدارد: «تابعیت کشور ایران حق مسلم هر فرد ایرانی است و دولت نمیتواند از هیچ ایرانی سلب تابعیت کند، مگر به درخواست خود او یا در صورتی که تابعیت کشور دیگری درآید». در فصل دهم یا «سیاست خارجی»، اصل یکصد و پنجاه و پنجم به پناهندگان سیاسی میپردازد: «دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند به کسانی که پناهندگی سیاسی بخواهند پناه دهد مگر اینکه بر طبق قوانین ایران خائن یا تبهکار شناخته شوند».
خلاصه نگاه قانون اساسی و قانون مدنی به تابعیت را میتوان اینطور خلاصه کرد: تابعیت شرط برخورداری از حقوق سیاسی و اجتماعی است، دوتابعیتی بودن و ترک تابعیت ایرانی تفاوت چندانی از نظر آثار ندارد و سرانجام زن نیز مانند فرزندان تابع تابعیت همسر خود است. در پنج سال گذشته سه تحول مهم در زمینه قانونگذاری مرتبط با تابعیت داشتهایم: نخست، «قانون اصلاح قانون تعیین تکلیف تابعیت فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی» مصوب سال 1398 که به شکل محدود و با شرایطی به فرزند مادر ایرانی، تابعیت ایرانی میدهد؛ دوم، «قانون نحوه انتصاب اشخاص درمشاغل حساس» مصوب سال 1401 که افرادی که خود یا فرزند یا همسرشان تابعیت مضاعف دارند را از اشتغال در دستگاههای اجرایی چون وزارتخانهها، مؤسسات دولتی، مؤسسات یا نهادهای عمومی غیردولتی، شرکتهای دولتی و... محروم میکند؛ سوم، «لایحه اصلاح بخش از احکام مربوط به تابعیت» که 27 خرداد 1403 به تصویب دولت سیزدهم رسیده است و با امضای سرپرست نهاد ریاستجمهوری جهت بررسی به مجلس شورای اسلامی ارسال شد.
این لایحه در 13 بند، مواد زیادی از قانون مدنی مربوط به تابعیت و بخشی از قانون انتصاب اشخاص در مشاغل حساس را تغییر میدهد. رویکرد لایحه سختگیری در اعطای تابعیت و محدود کردن حقوق افراد دوتابعیتی است. ایران از جمله کشورهایی است که تابعیت را شرط اصلی دارا شدن حقوق برای شهروندان خود میداند.
در قوانین استخدامی همواره قید تابعیت دیده میشود؛ برای مثال در ماده 7 «قانون شورای حل اختلاف» (22 شهریور 1402) چهارده شرط برای اعضای شورا وجود دارد که در بند (2) به «تابعیت جمهوری اسلامی ایران» اشاره شده، در حالی که کارکرد شورا در این مصوبه جدید فقط ایجاد سازش است و نه رسیدگی قضایی و صدور رأی.
همچنین بر اساس ماده 98 «قانون مدیریت خدمات کشوری» (1386) قبول تابعیت بیگانه، همردیف ترک تابعیت ایرانی، از موجبات انفصال از خدمت دولتی دانسته شده است. اگر نگاه به مقوله تابعیت سنتی، بسته و محدود نباشد، میتوان از سرمایههای ملی بهتر مراقبت کرد و از اتباع دیگر کشورها برای توسعه ایران نیز بهره برد. با این نگاه روزآمد، روی سکوی المپیک پنجشنبه دو ایرانی حضور دارند: ناهید کیانی و کیمیا علیزاده.