| کد مطلب: ۱۳۶۴۳

گفت‏‌وگو با محسن گودرزی جامعه‌‏شناس درباره حاشیه‌‏های انتشار موج چهارم پیمایش ارزش‏‌ها و نگرش‏‌های ایرانیان:

نتیجه پیمایش‏‌ها محافظه‏‌کارانه‏‌تر از واقعیت است

نتیجه پیمایش‏‌ها محافظه‏‌کارانه‏‌تر از واقعیت است

موج اول پیمایش ملی ارزش‏ها و نگرش‏های ایرانیان در سال 1379 انجام شد. هدف از این پیمایش، ارائه تصویر عمومی از وضعیت فرهنگی کشور و تحلیل مستمر روند تحولات فرهنگی در فاصله‏های زمانی مشخص در تمام استان‏های کشور بود و موضوعاتی مانند گرایش به دین، باورهای سیاسی، ارزش‏های اجتماعی احساس عدالت، امنیت، آزادی، همبستگی اعتماد اجتماعی و... را در بر می‏گرفت و نتایج آن در 30 جلد در سال 1381 منتشر شد. موج‏های دوم و سوم آن هم در سال‏های 1382 و 1394 اجرا شد و در ارتباط با آن نشست‏های تخصصی متعددی برگزار شد. موج سوم برخلاف دو موج پیشین، از نمونه کشوری شهری و روستایی برخوردار بود. سه موج پیمایش ملی ارزش‏ها و نگرش‏های ایرانیان که به ترتیب در سال‏های ۱۳۷۹، ۱۳۸۲و ۱۳۹۴ انجام شده‏اند، منبع اطلاعات مهمی درباره تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران به شمار می‏‏رفت. محسن گودرزی، پایه‏گذار دفتر طرح‏های ملی است و پیمایش ارزش‏ها و نگرش‏های ایرانیان یکی از مهم‏ترین پیمایش‏هایی است که این دفتر انجام داده است. دفتر طرح‏های ملی هم چنین پیمایش مستقلی را با عنوان رفتارهای فرهنگی ایرانیان انجام داده است. 30دی‏ماه امسال، کتاب موج چهارم این پیمایش با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، رونمایی شد. ارزش‏ها و هنجارهای خانوادگی، ویژگی‏های اخلاقی، نگرش‏های اقتصادی، مشارکت سیاسی، هویت، مسائل و مشکلات کشور، آرمان‏ها، اهداف و روابط سیاسی، مطلوبیت وضع فعلی کشور، مخاطره و محیطزیست، فرهنگ مصرف، کار و تولید، قومیت و زبان، رضایتمندی، دینداری، اعتماد، عدالت، قانون‏گرایی، آزادی سیاسی، آزادی‏های اجتماعی، فرهنگی و امنیت (اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی) ازجمله مواردی است که در موج چهارم ارزش‏ها و نگرش‏های ایرانیان مورد سنجش قرار گرفته است. انتشار موج چهارم اما با حاشیه‏هایی همراه بود. همان موقع اعلام شد که نتایج این پژوهش محرمانه است و انتقادهای فراوانی به آن در شبکه‏های اجتماعی شد. از میان آنها، پرویز خسروشاهی، اقتصاددان و سمیه توحیدلو، جامعه‏شناس بودند: «کتاب رونمایی شده ولی منتشر نشده است، به‏خاطر جلساتی که برای تحلیل وجود داشت بخش‏هایی در اختیار سخنرانان این نشست‏ها قرار گرفت. اما گفته شده بهدلیل مُهر محرمانه، امکان استفاده مستقیم فعلاً نیست. اما داده‏ها کاملاً چشم‏گیر و معنادار است.» عباس عبدی، فعال سیاسی و اجتماعی هم در نقد محرمانهبودن آن نوشت: «مگر می‏شود نظر مردم محرمانه باشد؟ با زدن مهر که چیزی محرمانه نمی‏شود. محرمانهبودن یک متن در قانون معنای روشنی دارد. تنها یک چیز می‏تواند موجب محرمانگی باشد و آن مطابق انتظار نبودن نتایج این پیمایش با ارزیابی‏های رسمی است. هرچند نتایج واقعی از نتایج موجود دورتر به ارزیابی‏ها یا انتظارات رسمی است.» او بر این موضوع تاکید کرد که: «صدای مردم را نمی‏توان خاموش کرد.». با محسن گودرزی، جامعه‏شناس که ناظر علمی موج چهارم این پیمایش است درباره این حاشیه‏ها، گفت‏وگویی انجام دادهایم. گودرزی اما می‏گوید که پرسشنامه نهایی برای اجرا و گردآوری داده‏ها به وزارت ارشاد داده شد و بعد، آنها دیگر در جریان کار قرار نگرفتند. با این حال او در پاسخ به این انتقادات می‏گوید که محرمانهشدن باعث شکل‏گیری و طرح تفسیرهای تندتر می‏شود. او به «هم‏میهن» توضیحات بیشتری می‏دهد.

‌اخیراً گزارش‌هایی در فضای مجازی پخش شده که مربوط به پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان است. ظاهراً شما اطلاع دارید که این پیمایش چیست و چه کسانی یا نهادی آن را انجام داده‌اند؟

فایل‌هایی که اشاره کردید، موج چهارم پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان است. این پیمایش‌ها را وزارت ارشاد انجام می‌دهد و این هم موج چهارم آن است که در زمان آقای دکتر صالحی، وزیر قبلی شروع شد. آن زمان دکتر سلگی، مدیریت پژوهشگاه را برعهده داشت. مدیریت علمی این موج پیمایش برعهده آقای دکتر سراج‌زاده بود و من هم ناظر علمی آن بودم. بخش اصلی کار در همان زمان انجام شد و آماده پیش‌آزمون بود. با تغییر دولت‌، حدود دو سال وقفه افتاد تا در تابستان امسال (1402) که پیش‌آزمون انجام شد و درنهایت پرسشنامه نهایی آماده و برای اجرا و گردآوری داده‌ها به ارشاد داده شد. از این مرحله به‌بعد یعنی مراحل اجرایی مثل نمونه‌گیری یا عملیات تکمیل پرسشنامه، ما (مدیر و ناظر) در جریان کار قرار نگرفتیم و کار از مسیر دیگری پیش رفت.

‌چرا؟ یعنی شما در جریان نحوه نمونه‌گیری و اجرای کار نیستید؟

فعلاً ترجیح می‌دهم در این مورد چیزی نگویم، با آنکه شیوه برخوردشان از موازین اخلاقی و معیارهای علمی‌ دور بود. به نظرم مهم این است که این کار ادامه یافته است و دوست ندارم طرح این موضوعات اصل کار را تحت‌تاثیر قرار دهد. همین که این کار را ادامه داده‌اند، جای قدردانی دارد و باید به کوشش و زحمات آنها ارج گذاشت. در نظر داشته باشید که وزارت ارشاد در سال‌های 1384 تا 1392، انجام این پیمایش‌ها را متوقف کرد. موج سوم در سال 1394 و با روی کار آمدن دولت یازدهم و با تلاش دکتر جوادی‌یگانه و دکتر غفاری، انجام شد. خوشبختانه پیمایش‌ها در این دوره متوقف نشد و ادامه پیدا کرد و این ارزشمند است و باید از این اقدام درست، دفاع کرد.

‌خیلی‌ها می‌پرسند که آیا این نتایج، اعتبار علمی‌دارد یا خیر؟

این سوال را از من هم زیاد می‌پرسند. سوال بجا و درستی است. برای اینکه به این سوال پاسخ دهیم، دو راه داریم؛ یکی اینکه باید اطلاعاتی از شیوه‌ی نمونه‌گیری، عملیات اجرایی مثل نحوه‌ی مراجعه به پاسخگویان و به‌طور کلی اطلاعاتی از فرآیند تکمیل پرسشنامه داشته باشیم. روال متداول پیمایش‌ها این است که مجموعه این نوع اطلاعات را در قالب گزارش‌های فنی مستقل منتشر کنند. در مورد این پیمایش هنوز چنین گزارش‌هایی منتشر نشده و نمی‌توانیم دقت و صحت داده‌ها را ارزیابی کنیم. ما نمی‌دانیم خصوصیات جمعیت چیست یا توزیع متغیرهای اصلی مثل سن و جنس چگونه است، از کدام جامعه آماری و به چه‌نسبتی نمونه را انتخاب کرده‌اند. یا اطلاعی نداریم که نمونه خودوزن است یا قبل از تفسیر نتایج ملی باید براساس سهم نقاط جمعیتی به آنها وزن داده شود. برای مثال، توزیع نمونه در شهرهای بزرگ چگونه بوده است و سهم محلات و مناطق گوناگون در این شهرها چقدر است و... این‌ها سوالات استانداردی است که در طرح نمونه‌گیری به آنها پرداخته می‌شود و حتماً برای این پیمایش هم چنین گزارشی تهیه شده ‌است. به‌همین‌ترتیب درباره عملیات اجرایی هم گزارش‌های مشابهی تهیه می‌شود، ولی چون این گزارش‌ها منتشر نشده و به آن دسترسی نداریم، نمی‌توانیم درباره دقت و صحت داده‌ها قضاوت کنیم.

‌آیا می‌توانیم بگوییم این کار علمی و قابل اعتماد است یا خیر؟

شاید بهتر باشد دو جنبه را از هم جدا کنیم که قضاوت دقیق‌تری داشته باشیم؛ یکی دقت و صحت داده‌هاست و دیگری قابل قبول بودن و قابل فهم بودن آن‌ها. برای قضاوت درباره جنبه‌های علمی باید اطلاعاتی از فرآیند اجرا داشته باشیم که در پاسخ قبلی توضیح دادم. اگر چنین اطلاعاتی داشته باشیم، می‌توانیم بگوییم تا چه حد داده‌ها براساس موازین علمی و در یک مسیر درست و قابل اعتماد تولید شده‌اند. حدس می‌زنم این گزارش‌ها به زودی همراه گزارش یافته‌ها منتشر خواهد شد. پس تا آن زمان باید صبر کرد تا بتوان با دقت بیشتر قضاوت کرد. اما از جنبه‌های دیگری هم می‌توان به این گزارش‌ها پرداخت، یعنی داده‌های به‌دست‌آمده را با مجموعه‌ای از یافته‌ها و اطلاعات دیگر مقایسه کرد. در اینجا، داده‌های یک پژوهش خاص مثل پیمایش را با داده‌ها و شواهد دیگر کنار هم و در یک منظومه می‌بینیم. به عبارت دیگر، «فضای داده‌ها» را در نظر می‌گیریم. در اینجا هم می‌توان در چند سطح عمل کرد. اول آنکه آنها را با روندهای پیشین مقایسه می‌کنیم تا ببینیم تا چه حد در تداوم آن روندهاست. مجموعه شواهد موجود نشان می‌دهند که روندها هم‌چنان ادامه دارد و عللی در کار نیست که روندها را معکوس کرده باشد. برای مثال، روند کاهش اعتماد یا افول ارزش‌های اخلاقی همچنان در همان مسیر قبلی پیش می‌روند. بر این اساس، انتظار نداریم داده‌ها برخلاف این روندها باشند. اگر چنین عللی در کار باشند، باید بر مجموعه یافته‌ها اثر بگذارند نه‌فقط بر یک جنبه آن. نکته دوم در این بررسی، سازگاری درونی یافته‌هاست. وقتی شما ملاحظه می‌کنید سطح اعتماد به‌طور کلی در حال تنزل است و یک جریان فراگیر و گسترده است، انتظار دارید در بیشتر شئون اجتماعی یا حرفه‌ها چنین افولی رخ داده باشد. جنبه سوم در این ارزیابی تناسب با یافته‌های دیگر است. منظورم این است که با داده‌های به‌دست‌آمده از نظرسنجی‌های دیگر، یافته‌های اقتصادی و مواردی شبیه به این تناسب داشته باشند. اگر بخواهم مثال بزنم، می‌توانم بگویم وقتی میزان خودکشی یا میزان مهاجرت افزایش پیدا می‌کند، احتمالاً میزان امید به آینده پایین است یا میزان نارضایتی از وضعیت جامعه زیاد است. همین نوع مثال‌ها را می‌توان برای رشد اقتصادی یا بیکاری ارائه کرد. بنابراین یک راه دیگر برای ارزیابی داده‌ها این است که آنها را در یک «فضای داده‌‌ای» یا مجموعه‌ای از داده‌ها قرار دهیم و تناسب و سازگاری آن را بررسی کنیم. در این حالت، می‌توانیم بگوییم داده‌ها قابل‌قبول است تا زمانی که ارزیابی روند تولید داده‌ها، امکان‌پذیر شود. ما با این نوع ارزیابی درباره صحت داده‌ها قضاوت نمی‌کنیم، بلکه اطمینان نسبی پیدا می‌کنیم که داده‌ها با شواهد دیگری سازگارند و با توجه به این سازگاری می‌توان آنها را قابل‌قبول دانست. بنابراین شاید بهتر باشد که بین صحت و قابل‌قبول بودن فرق گذاشت. هرچند برداشت کلی من این است که احتمالاً درباره این پیمایش این دو بر هم منطبق‌اند.

‌این دو مفهوم چه فرقی دارند؟ هر دو روش می‌گویند که داده تا چه حد قابل اعتماد و معتبر است.

بگذارید با یک مثال توضیح دهم. فرض کنید بدبین باشیم و بگوییم داده‌ها به صورت غیرواقعی و ساختگی درست شده‌اند. مثلاً درباره دینداری، کسی یا کسانی نشسته‌اند و خودشان جدولی را با درصدها درست کرده‌اند و همه این سازگاری‌هایی را که گفتم، دارد. اگر ما هیچ اطلاعی از نحوه تولید داده‌ها نداشته باشیم، می‌توانیم بگوییم این داده‌ها قابل قبول‌اند، چون با اطلاعات دیگر سازگارند، اما نمی‌توانیم بگوییم صحت دارند؛ چون ارزیابی صحت داده‌ها به فرآیند تولید برمی‌گردد. به‌همین‌دلیل است که در جریان گردآوری داده‌ها با کنترل‌های آماری و روش‌های دیگر فرآیند تولید داده به‌شکل مستمر ارزیابی می‌شود. وقتی یک پرسشگر خودش پرسشنامه را پر می‌کند، سعی می‌کند جوری این کار را انجام دهد که با فضای عمومی سازگار باشد. از این رو، در جریان گردآوری داده‌ها، توزیع متغیرها به تفکیک پرسشگران ارزیابی می‌شود و با داده‌های دیگر مقایسه می‌شود تا از خطاهای احتمالی جلوگیری شود. بر این اساس می‌گویم برای قضاوت درباره صحت داده‌ها باید گزارش‌های فنی و فایل داده‌ها را در اختیار داشت، تا ارزیابی‌های مختلف انجام شود. به همین دلیل است که در تمام پیمایش‌ها، گزارش‌های فنی اهمیت دارند و به‌صورت مستقل و همزمان با انتشار یافته‌ها منتشر می‌شوند. برای مثال، به سایت PEW یا WVS مراجعه کرده و این نوع گزارش‌ها را مشاهده کنید.

‌ با این نکاتی که گفتید، فکر می‌کنید این گزارش‌ها دست‌کاری شده باشد؟

شخصاً چنین باوری ندارم و ترجیح می‌دهم بدبین نباشم، به‌همین‌دلیل این نوع قضاوت‌ها را کنار می‌گذارم تا زمانی که کل گزارش را همراه با گزارش فنی ببینم. باید این نوع قضاوت‌ها را آخرین فرض در نظر گرفت و در آن صورت هم باید آنها را به‌صورت علمی ارزیابی کرد. درنتیجه پیشنهاد می‌کنم اولین فرض‌تان این نباشد، بلکه اصل را بر درستی و صداقت پژوهشگران بگذارید. بسیاری از پژوهشگرانی را که به کار نظرسنجی مشغولند، می‌شناسم؛ جوانانی درست‌کارند و دغدغه جامعه دارند، صادق و دلسوزند و بر پایه موازین علمی و اخلاقی عمل می‌کنند. این پژوهشگران حتی اگر به بهای از دست دادن کارشان هم باشد، حاضر نیستند تن به رفتارهای غیرعلمی و غیراخلاقی بدهند. حقیقت‌اش این است که سازمان‌های پژوهشی شناخته‌شده هم همین‌طورند. این سخن من درباره سازمان‌هایی است که شیوه انجام کارشان شفاف است، گزارش‌های‌شان را منتشر می‌کنند و فرآیند کارشان برای پژوهشگران و تحلیل‌گران شناخته شده ‌است. سازمان‌های دیگر را نمی‌شناسم.

‌گزارش‌های پیمایش، چرا به صورت ناقص منتشر شده‌اند؟

اطلاعی ندارم، ولی روال مرسوم پیمایش‌ها در موج‌های قبلی این بوده است که تمام یافته‌ها در قالب کتاب به صورت کامل منتشر می‌شد و در اختیار همگان قرار می‌گرفت. حتی برای کتاب‌های پیمایش، شابک گرفته شد و اگر دقت کنید در ابتدای صفحات آن، شماره شابک درج شده ‌است. بعدها کسانی که علاقه‌مند بودند روی داده‌ها کار کنند، نوشته‌ها و تحلیل‌های‌شان به‌صورت گزارش و تحلیل‌های ثانویه منتشر شد. چند وقت پیش خبری دیدم که در مراسمی رسمی از کتاب پیمایش رونمایی کرده‌اند. این هم کار خوبی است و ارج گذاشتن و اهمیت دادن به این کار است. در زمان موج‌های اول و دوم، مراسم رونمایی مرسوم نبود و فقط گزارش‌ها را چاپ و برای افراد یا کتابخانه‌های مراکز پژوهشی، دانشگاهی و رسانه‌ها ارسال می‌کردیم.

‌به نظر می‌رسد این یافته‌ها با حرف‌ها و سیاست‌های رسمی متفاوت است. فکر می‌کنید این گزارش‌ها محرمانه شود؟

اول این نکته را بگویم که بهتر است این نوع حدسیات بدبینانه را به تعویق انداخت. دلیل من برای خوش‌بینی این است که وقتی مراسم رونمایی برگزار می‌شود، قصد دارند کتاب را به صورت عمومی‌ در دسترس همگان قرار دهند. وگرنه رونمایی برای کار محرمانه که معنا ندارد. غیر از این نکته، باید در نظر داشته باشید آنهایی که تصمیم می‌گیرند، عقلانی عمل کرده و حتماً محاسباتی می‌کنند و جنبه‌های مختلف را بررسی می‌کنند. اول اینکه محرمانه‌شدن اطلاعات پژوهشی، مانع دسترسی نمی‌شود. دوم اینکه محرمانه شدن باعث شکل‌گیری و طرح تفسیرهای تندتر خواهد شد و همواره این سوءظن وجود دارد که ببینید چقدر اوضاع ناجور است که اینقدرش منتشر شده و حتماً داده‌های بدتری هم وجود دارد که منتشر نشده‌ است. این کار که نقض غرض است. توجه داشته باشید که فضای امروز با فضای سال‌های گذشته که پیمایش انجام می‌شد، تفاوت زیادی دارد. در زمانی که اولین پیمایش‌ها انجام می‌شد، منابع اندکی برای شناخت افکار عمومی ‌داشتیم و اگر این یافته‌ها منتشر نمی‌شدند، جامعه از منبعی مهم برای شناخت محروم می‌شدند اما امروزه برای آگاهی از افکار عمومی یا وضعیت اجتماعی، پیمایش‌ها یکی از منابع است. راه‌های متعددی برای شناخت وضعیت اجتماعی وجود دارد و انواعی از روش‌های مختلف تحقیق را می‌توان به کار گرفت. محرمانه‌شدن اطلاعات پیمایش، مانع شناخت نمی‌شود هرچند در برابر این شناخت، دست‌انداز ایجاد می‌کند. نسل جدیدی از پژوهشگران در حوزه علوم اجتماعی ـ مثل حوزه‌های دیگر ـ برآمده‌اند که کارهای خلاقانه‌ای می‌کنند و آثار درخور و ارزشمندی تولید می‌کنند. این‌ها منابع ارزشمندی برای شناخت اجتماعی است. این کارها را که نمی‌شود محرمانه کرد. پیمایش‌ها یک تصویر کلی و فراگیر به دست می‌دهند و می‌تواند این نوع تحلیل‌ها را کامل کند و برای شناخت روندها و درک تحولات به کار می‌آیند. ممانعت از انتشار این گزارش‌ها باعث می‌شود که جامعه از دیدن تصویر کلی خود محروم شود. همینطور برای حکومت هم زیان‌بار است، زیرا خیالات و آرزوهای خود را جایگزین واقعیت می‌سازد و به آن دلخوش می‌شود. 

‌ مقامات به این داده‌ها دسترسی دارند و گزارش‌ها برایشان ارسال می‌شود، بنابراین پس از وضعیت جامعه بی‌خبر نیستند.

این نوع شناخت که براساس نظرسنجی‌های محرمانه باشد به تنهایی اثربخشی ندارد. من به این نوع نظرسنجی‌ها می‌گویم، «نظرسنجی‌های پستویی». نظرسنجی‌های پستویی، فاقد قدرت اجتماعی‌اند. اهمیت نظرسنجی در پیوند آن با افکار عمومی است و صرفاً افکار عمومی را بازتاب نمی‌دهد، بلکه قدرت افکار عمومی را هم اعمال می‌کند. در بسیاری از این جلسات وقتی گزارش پژوهش‌ها ارائه می‌شود، گاهی برخی به‌راحتی و بدون آنکه تخصصی داشته باشند، آن را انکار می‌کنند. اما وقتی نتایج نظرسنجی‌ها منتشر و درباره آن گفت‌وگو می‌شود، به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی جا می‌افتد، قدرت پیدا می‌کند و از این طریق می‌تواند موثر باشد و درنهایت مدیران ناگزیرند به آن واکنش نشان دهند. دیگر نمی‌توان با یک هامش «ملاحظه شد» یا «بایگانی شود» با آن مواجه شد. برای‌تان یک مثال بزنم. وقتی یک اختلاس یا رفتار خطای یک مدیر در فضای عمومی منتشر می‌شود، چقدر تفاوت دارد با این‌که یک گزارش محرمانه اداری از آن تهیه شود. در دستگاه‌ها و سازمان‌ها انواع متعددی از این گزارش‌ها وجود دارد ولی تا زمانی که به فضای افکار عمومی نیایند، بر تغییر رفتار اثری ندارند.

‌به نظر شما نتایج این پیمایش‌ها تند نیست؟ 

نمی‌دانم منظورتان از تند بودن چیست.

‌ منظورم این است که نظرات مردم رادیکال است و انگار از خیلی‌چیزها عبور کرده‌اند.

اساساً درحال‌حاضر و با وضعیت امروز، نظرسنجی ازجمله همین پیمایش‌ها نسبت به واقعیت موجود جامعه، محافظه‌کارانه‌اند. جدا از اینکه پاسخگویان در پاسخ‌دادن به بعضی سوالات، احتیاط می‌کنند و این احتیاط در وضعیت‌هایی بیشتر یا کمتر است، جنبه‌های فنی هم وجود دارند که داده‌ها را محافظه‌کارانه می‌سازند. به‌عنوان مثال، میزان امتناع از پاسخ نسبت به چندسال قبل زیادتر شده ‌است. گاهی حدود دوسوم افراد ـ کم و زیاد ـ از پاسخگویی امتناع می‌کنند و به این معناست، افرادی که نظرات تندتر و  مخالف‌تر دارند، در نمونه سهم کمتری دارند و درنتیجه سهم افراد محافظه‌کار بیشتر از وزن واقعی آنها می‌شود. حتی تعدادی از پاسخگویان هم که حاضر می‌شوند به سوالات پاسخ دهند، در نیمه‌راه از ادامه پاسخگویی کنار می‌کشند. غیر از این نکته، کالبد شهری به‌ویژه در شهرهای بزرگ، تغییرات مهمی کرده است. افزایش مجتمع‌های آپارتمانی متوسط و بزرگ، راهیابی پرسشگران را به این مجموعه‌ها به‌شدت محدود کرده است. بسیاری از ساکنان آنها با خودروی شخصی در شهر رفت‌وآمد می‌کنند و در خیابان و میادین هم کمتر در دسترس‌اند. ساکنان آپارتمان‌ها دوست ندارند افراد غریبه به مجموعه آنها وارد شود، به‌ویژه با اخباری که هر روز درباره سرقت و جنایت منتشر می‌شود، این نگرانی و احتیاط بیشتر می‌شود. عموماً این نگرانی در مناطقی که اقشار و طبقات متوسط و بالا زندگی می‌کنند بیشتر است و درنتیجه دسترسی به آنها بسیار دشوارتر است. میزان امتناع از پاسخگویی در این مناطق بیشتر است. به‌همین‌دلیل پرسشگران ترجیح می‌دهند برای پرسشگری در این نوع مناطق، انتخاب نشوند. معمولاً میزان نارضایتی از وضعیت کشور، در این گروه‌ها بیشتر است. اینها جدا از محدودیت‌هایی است که ممکن است افراد تحت‌تاثیر فضای عمومی احتیاط کنند. بنا به مجموعه‌ای از این ملاحظات، برداشتم این است که تصویر نظرسنجی‌ها و پیمایش‌ها محافظه‌کارانه‌تر از واقعیت است و افکار عمومی به قول شما تندتر است.

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی