سیلی به صورت/درباره کاوه گلستان
کاوه به معنای واقعی کلمه، زندگیاش را برای ثبت تصویر گذاشت. او در سال ۱۳۸۲ در جریان عکاسی از حمله آمریکا به عراق بر اثر انفجار مین کشته شد. گمان کنم او جزو معدود فرزندانی باشد که در چنین موقعیتی موفق شد سایه پدر را کنار بزند.
سیّدکاوه تقویشیرازی (۱۷ تیر ۱۳۲۹ – ۱۳ فروردین ۱۳۸۲) عکاس خبری، مستندساز و فیلمبردار ایرانی بود. اینجا ویکیپدیا نیست و برای اینکه مطلبم را اینطور شروع کردم دلیل دارم.
فرزندِ آدم معروف بودن سخت است. اگر حوزه فعالیت والد و فرزند یکی باشد سختتر. سختی اساسیاش این است که سایه پدر و مادر معروف سنگینتر از آن است که بشود به راحتی کنارش زد.
کاوه، یکی از سنگینترین سایههای عالم هنر این ممکت را بالای سرش داشت. او سیدکاوه تقویشیرازی فرزند ابراهیم تقویشیرازی مشهور به گلستان بود. خواننده این ستون بهتر از من میداند که فرزند گلستان بودن یعنی چه... کاوه در آبادان به دنیا آمد. در تهران بزرگ شد و در نوجوانی برای تحصیل به انگلستان رفت.
سال ۱۳۴۸ به ایران آمد. سال ۱۳۵۱ اولین بار به عنوان فوتوژورنالیسم درگیریهای ایرلند شمالی را برای روزنامهی کیهان عکاسی کرد. کاوه عکاس پرکاری بود، مدت زیادی عکاس دفتر لندن مجله تایم بود. او خوب راه گذر از سختیها را بلد بود. در خیلی از جاهای دنیا کار خبری حرفهای کرده بود. او عاشق مردم ایران بود.
معتقد بود تا سالهای زیادی بعد از انقلاب ایران نهتنها مملکتاش است بلکه یکی از مهمترین و پرسوژهترین کشورهای جهان است. نقل مشهوری از او همیشه گوشه ذهنم مانده. او میگفت کجای عالم را میتوانی پیدا کنی که در یک روز روی شهرش ۲۰۰ موشک بریزند. خودش میگفت: «من با عکسهایم میخواهم تصاویری را به تو نشان دهم که مثل سیلی بر صورتت بخورد و امنیت تو را خدشهدار کند و به خطر بیاندازد.»
کاوه با یک مجموعه عکس جسورانه و عجیب جایش را در هنر ایران باز و به همان واسطه محکم کرد. او به مدت یکسالونیم به عنوان مددکار اجتماعی به محله «شهر نو» رفت و آمد کرد. در این مدت با روسپیها معاشرت کرد و رضایتشان را جلب کرد و موفق شد مجموعه عکس «قلعه از نگاهی دیگر» را ثبت کند.
همزمان با شروع انقلاب چاپ عکسهای کاوه در مجلات بینالمللی باعث شد تا جهانیان متوجه رویدادهای ایران شوند. او در بحبوحه روزهای انقلاب به پالایشگاه آبادان رفت و تصویری از اعتصاب کارگران در حال بستن شیر نفت ثبت کرد. در همان ایام او بابت عکس پیاده شدن آیتالله خمینی از هواپیما توانست جایزه رابرت کاپا را ببرد.
کاوه به معنای واقعی کلمه، زندگیاش را برای ثبت تصویر گذاشت. او در سال ۱۳۸۲ در جریان عکاسی از حمله آمریکا به عراق بر اثر انفجار مین کشته شد. گمان کنم او جزو معدود فرزندانی باشد که در چنین موقعیتی موفق شد سایه پدر را کنار بزند.