تو ایرانیها را نمیشناسی.../درباره شناخت در عکاسی و «دیوید برنت»
بین عکاسانی که در انقلاب ۵۷ عکاسی کردند «دیوید برنت» (David Burnett) عکاس و خبرنگار آمریکایی نمونهای ناب از یک عکاس حرفهای است.
عکاس حرفهای زیاد عکس نمیگیرد. حرفم را اشتباه متوجه نشوید منظورم این است که از هر چیزی عکس نمیگیرد. عکاس اگر سوژهای پیدا کند که شایسته فشار دادن شاتر باشد صبر میکند و به وقتش شاتر میزند. عکاس کاربلد زیاد حرف نمیزند. شلوغکاری نمیکند. میداند چه وقت به سوژه نزدیک شود و چه وقت از دور اتفاقات را ثبت کند.
عکاس قبل از ورود به صحنه بیشتر احتمالات را در نظر میگیرد و در مورد سوژهاش مطالعه میکند. مهمتر از همه عکاس نسبت به سوژه شناخت پیدا میکند. از یک جایی به بعد عکاسی، سوای نورسنجی، تنظیم سرعت شاتر، دیافراگم و... است. عکاس برای آنکه بتواند مشاهده کند و بتواند مشاهداتش را به بهترین شکل ثبت کند باید به شناخت درست برسد.
بین عکاسانی که در انقلاب ۵۷ عکاسی کردند «دیوید برنت» (David Burnett) عکاس و خبرنگار آمریکایی نمونهای ناب از یک عکاس حرفهای است. برنت در طول دوران حرفهای فعالیتش، رویدادهای مهمی مثل جنگ ویتنام، کودتای شیلی، قحطی اتیوپی، ریختن دیوار برلین و... را عکاسی کرد.
او در ایام انقلاب ۴۴ روز در ایران ماند. ۴۴ روزی که باعث شد، یکی از بهترین مجموعه عکسهای انقلاب ایران ثبت شود. او ایرانی نبود. زیست ایرانی هم نداشت. او تنها ماموریت داشت تا از شلوغیهای ایران عکاسی کند.
دیوید برنت در مدتی که در ایران حضور داشت برای آنکه به شناخت درست برسد علاوه بر مشاهده کردن اوضاع، سعی در ارتباط گرفتن با جوانان انقلابی کرد. این ارتباط گرفتن تا جایی پیش رفت که در مهمانی جوانان ایرانی و انقلابیون شرکت کرد. در سالهای بعد از انقلاب او جسته و گریخته از آنچه در مهمانیهای آن روز جوانان ایران میگذشته خاطراتی تعریف کرده است.
او جایی در کتابش نوشته بعد از ورود به ایران و چند روز عکاسی متوجه چند دست بودن انقلابیون شدم. همچنین متوجه شدم که طرفداران آیتالله خمینی زور بیشتری دارند و در حقیقت لیدری اوضاع به دست روحانیون و نیروهای مذهبی است.
در یک مهمانی با جوانی که ظاهراً در دسته کمونیستها و چپها بود از برتری روحانیون گفتم و درباره اوضاع گپ زدیم... آن جوان به برنت میگوید که بعد از پیروزی، انقلاب را از روحانیون و نیروهای طرفدارشان پس میگیریم.
برنت با شناختی که از انقلاب و مردم پیدا کرده بود در جواب آن جوان میگوید بعید میدانم... جوان به او میگوید تو ایرانیها را نمیشناسی. او یک عکاس بود، مشاهده میکرد. با تجربه بود. جو زده نمیشد و از روی تعصب و خامی نتیجهگیری نمیکرد. کاری که یک عکاس حرفهای باید انجام دهد. او در همان چند روز شناخت درستی از اوضاع پیدا کرده بود.
عکس: David Burnett