| کد مطلب: ۳۲۱۳۵

دنیای بی‌رحم عکاسی/درباره آلفرد یعقوب‌زاده

دنیای عکاسی بی‌رحم است. این بی‌رحمی در صحنه‌های نادر و بزرگ بیشتر هم می‌شود. پشت صحنه این عکاسی‌ها شبیه روز محشر است. برادر، برادر نمی‌شناسد.

دنیای بی‌رحم عکاسی/درباره آلفرد یعقوب‌زاده

دنیای عکاسی بی‌رحم است. این بی‌رحمی در صحنه‌های نادر و بزرگ بیشتر هم می‌شود. پشت صحنه این عکاسی‌ها شبیه روز محشر است. برادر، برادر نمی‌شناسد. طی سال‌ها، رفتار آژانس‌های خبری با عکاس‌ها بر این طبل بی‌رحمی چنان کوبیده که صدایش عالمی را کر کرده.

واقعیت این است که ثبت عکس رابطه مستقیم و بی‌رحمانه‌ای با زمان دارد. خیلی وقت‌ها یک عکس را ده عکاس درست از یک زاویه عکاسی ‌می‌کنند اما در میان فریم‌های ثبت‌شده تنها یک عکس است که به دل ادیتور فلان آژانس معتبر خبری می‌نشیند و به همین واسطه در نگاه عموم ارزش پیدا می‌کند.

حالا اینکه عکس ثبت شده حقیقتاً چقدر اهمیت داشته، مسئله ‌دیگری است. این‌طور است که ثانیه ثانیه یک رویداد خبری قیمت طلا پیدا می‌کند. بحث درباره اخلاق در عکاسی از آن چیزهایی است که باید صدها و بلکه هزارها عکس‌نوشت درباره‌اش نوشت، اما حالا که چند روزی است درباره عکاس‌های انقلاب می‌نویسیم خوب است که درباره یکی از خوش‌اخلاق‌ترین عکاسان ایران که از اتفاق با انقلاب فعالیت عکاسی‌اش را شروع کرده حرف بزنیم.

آلفرد یعقوب‌زاده هم‌زمان با انقلاب عکاس شد. در خاطراتش می‌گوید: «من محصل معماری بودم که انقلاب شد. اساساً هیچ تجربه عکاسی نداشتم. در ابتدا عکس‌های کوچکی از تظاهرات‌ها به دستم می‌رسید. عکس‌ها را نقاشی می‌کردم که از روی آن‌ها پوستر بزرگ درست کنند. همان موقع‌ها بود که با بچه محل‌ها شروع به رفتن به شلوغی‌ها کردیم. من رفتار خودم را با بچه‌ها مقایسه می‌کردم و می‌دیدم بلد نیستم شعار بدهم و تظاهر کنم. دوست داشتم ناظر باشم. در چهارراه ولیعصر چندتا عکاس خارجی دیدم، از موقعیت‌شان خوشم آمد و فهمیدم که با دوربین می‌توانم دلیلی برای حضورم در تظاهرات پیدا کنم و سهیم باشم.»

خودش می‌گوید عکاس شدنش را مدیون انقلاب است. اما همه اینها را گفتم تا بگویم، آلفرد کسی است که همه چیزش را برای عکاسی گذاشت غیر از اخلاق و دل‌رحمی‌اش. او می‌تواند ساعت‌ها برای گرفتن یک عکس صبر کند و آنقدر زیر آفتاب بایستد تا پوستش کنده شود. می‌تواند به خاطر عکاسی، از زندگی در سایه آرامش بگذرد و خودش را آواره جنگ‌ها و انقلاب‌ها کند.

بابت عکس زخمی شده. بابت عکس اسیر شده و موقع تولد فرزندانش در گوشه‌ای از عالم در حال عکاسی بوده. جزو معدود عکاسانی است که در فضای پرسوءتفاهم عکاسی همه از او به نیکی یاد می‌کنند. او گشاده‌دستانه بدون ذره‌ای حسادت به هر عکاسی که کنارش باشد کمک می‌کند. کافی است یک‌بار این شانس را داشته باشید تا متوجه عرضم شوید. عکاس‌هایی مثل او دنیای بی‌رحم عکاسی را قابل تحمل می‌‌کنند.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار