| کد مطلب: ۳۰۷۰۰

گلادیاتور زمانه‌ات را بشناس/درباره عکسی از موتورسواری در برف و سرما

موتورسواری در خیابان‌های این شهر در روزهای برفی عین جنگیدن در میدان است. به عکس نگاه کنید. زره گلادیاتور را ببینید. دشمن اصلی سرماست. سرمایی که هر طور شده راه خودش را پیدا می‌کند و به جانت می‌نشیند.

گلادیاتور زمانه‌ات را بشناس/درباره عکسی از موتورسواری در برف و سرما

برای آنکه سر ساعت به قرار برسم پشت یک موتور سوار شدم. نمی‌دانم اولین بار کدام شیر پاک‌خورده‌ای گفت عکاس جماعت بدقول است. در این سال‌ها هر چه در توان داشتم گذاشتم بلکه کمی از بار این اتهام را از روی دوش جامعه عکاسی کم کنم.

با این حال هرازگاهی رفیقی، نارفیقی پیدا می‌شود و این جمله را همچون پیکان زهرآلودی به سینه‌ام می‌نشاند. با رفیقم سر ساعت چهار بعدازظهر «باغ فردوس» تجریش قرار گذاشتم. در آخرین مکالمه قبل از قرار رفیقم نوشت: آقای عکاس این یک بار بدقول نباش و سر ساعت بیا. باید هر طور شده قبل از ساعت چهار به میدان تجریش برسم.

از آنجایی که شانس در خانه‌ام نشسته تهران اولین روز برفی خود را تجربه می‌کند. خیابان‌ها کیپ کیپ است. هر چه از مرکز به سمت شمال تهران نزدیک می‌شوی حجم برف بیشتر و سرما استخوان‌سوز‌تر می‌شود. ساعت ۳:۱۰ دقیقه بعدازظهر است و من در ابتدای اتوبان مدرس در ترافیک سنگینی گیر کرده‌ام.

از ماشین پیاده می‌شوم و جلوی اولین موتوری که می‌بینم را می‌گیرم. مرد موتورسوار خیسِ آب است. با یک دستمال صندلی را خشک می‌کند و بفرما می‌زند. سوار می‌شوم. سرما آرام‌آرام نه خیلی شلاقی و محکم به صورت و گردن و کله‌ام می‌خورد و از پشت یقه‌ام کار خودش را به جاهای باریک می‌کشاند.

برفِ ریزی به صورت و چشمانم می‌خورد. زمستان است. حتی می‌توانم بگویم پشت موتور هوا از زمستان «اخوان» هم ناجوانمردانه‌تر سرد است. گِل و شل خیابان به پاچه‌های شلوارم می‌ریزد و سرما را صدچندان می‌کند. مثل طفل شیرخواری راننده را بغل می‌کنم و خودم را در سایه قامتش قایم می‌کنم بلکه سرما به صورتم نخورد.

اما نه انگار همین الان است که نوک دماغم کنده شود. دست‌ها و پاهایم بی‌حس شده‌اند. سر «پارک‌وی» روی شانه مرد می‌زنم. موتور را نگه می‌دارد. با بدبختی پیاده می‌شوم و می‌گویم گلادیاتور زمانه‌ام را شناختم. 

این تصویر مصداق تمام‌نمای یک گلادیاتور است. او هر صبح می‌جنگد. جنگیدن برای یک لقمه نان حلال. اسمش این است که صبح به صبح سوار موتور می‌شوی و هندل می‌زنی و بسم‌الله می‌گویی و به دل خیابان‌ می‌زنی.

موتورسواری در خیابان‌های این شهر در روزهای برفی عین جنگیدن در میدان است. به عکس نگاه کنید. زره گلادیاتور را ببینید. دشمن اصلی سرماست. سرمایی که هر طور شده راه خودش را پیدا می‌کند و به جانت می‌نشیند.

 عکس: امین جلالی/ ایرنا

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار