غافلگیری دیگر معنایی ندارد
سیل ویرانگر، مردم سیستان و بلوچستان را به سختی مضاعف انداخته است. امروز 9 روز است که سیل، وضعیت ناگواری برای مردمانی در یکی از محرومترین استانهای کشور به وجود آورده است. خانههای کلنگی و جادههای نامتناسب نتوانستند مقابل سیل طاقت بیاورند. این نتیجه یک مدیریت کلنگی است که نمیتواند زیربنای لازم برای مقابله با سیل را پس از چندین و چند بار تکرار در این منطقه به وجود آورد. نتیجه اینکه بسیاری از خانهها ویران شده یا دیگر یک سقف امن به حساب نمیآیند. راههای اصلی بسته شده، آب برای نوشیدن نیست، وضعیت بهداشت اسفبار است، غذا در برخی نقاط سیل زده کمیاب شده و بدتر از همه این احساس در میان برخی از مردم منطقه تقویت شده که به حال خودشان رها شدهاند. روحیه مردم گرفتار در سیل پایین است و امیدواری کسانی که خانه و زندگیشان را از دست دادهاند، برای جبران خسارتهایشان پایینتر. سیل سیستان و بلوچستان یک غافلگیری دوباره برای مسئولانی بود که وظیفهشان، به فکر مردم بودن است و ماموریت دارند از جان و مال مردم محافظت کنند. بهخصوص که در سالهای اخیر شاهد تعداد بیشماری سیل در بسیاری از شهرها و روستاهای کشور، بهخصوص سیستان و بلوچستان بودهایم. همین تکرار سیل در این استان، یعنی مسئولان ما دیگر حق ندارند غافلگیر شوند. باید زیرساختهای لازم برای مقابله با سیل را فراهم میکردند. باید تمهیداتی میاندیشیدند که خسارتهای جانی و مالی سیل به کمترین میزان خودش برسد. فقط به برخی از سیلهایی که تاکنون به جان مردم و اموالشان آسیب زده است توجه کنید: سیل سال 1386 - تعداد کشتهها 6 نفر، سیل سال 1389 - تعداد کشتهها 6 نفر، سیل سال 1391 - تعداد کشتهها 3 نفر، سیل سال 1393 - تعداد کشتهها 2 نفر، سیل سال 1395 - تعداد کشتهها 7 نفر، سیل مرداد 1398 - تعداد کشتهها 3 نفر. در همه این سیلها، خسارتهای مالی بسیار زیادی وارد شده که بررسی آنها فرصت دیگری میطلبد. اما ایراد کار چیست که وقتی میدانیم سیل در سیستان وبلوچستان تکرار میشود برای کاهش خسارتهای آن نمیتوانیم کاری انجام بدهیم؟ یکی از ضعفهای مدیریتی در ایران بیتوجهی به محیط زیست است. چرا سیل باید پشت سر هم در بسیاری از استانهای کشور تکرار شود و هربار پیامدهایش شدیدتر و خسارتهایش بالا باشد؟ قطعاً شنیدهاید که ایران چند سالی است که به کشوری سیلخیز تبدیل شده است. دستکاری طبیعت بدون رعایت ملاحظات زیستمحیطی یکی از دلایل آن است. وقتی در ساختوسازهای آبی و تاسیسات زیربنایی و نیز در فعالیتهایمان در جنگلها و مراتع به معیارهای توسعه پایدار بیتوجهی نشان میدهیم باید منتظر عواقب آن هم باشیم. در همین سیل اخیر بسیاری از مردم و مسئولان محلی از لایروبی نشدن رودخانهها میگویند که یکی از عوامل سهمگین شدن سیلابها است. یک مثال ساده، رودخانه شهرستان زرآباد از توابع شهرستان کنارک میبایست لایروبی میشد. همین دو روز پیش بود که یونس نهنگی، عضو شورای زرآباد است و درباره آخرین وضعیت خسارت سیل به روستاهای این شهرستان به هممیهن گفت: «اگر بخواهیم اقدامی اساسی برای منطقه انجام دهیم، باید رودخانهها را لایروبی کنیم تا آب رودخانهها و روانآبها هدایت شوند. الان رودخانه دچار رسوب شدید شده، تا جایی که بهیاد دارم هیچ لایروبیای برای آن صورت نگرفته و دایک حفاظتی ایجاد نشده است.» خب چه کسی پاسخگوی این مسئله است. چندین و چندبار همین منطقه شاهد سیلابهای سنگین بوده است. باران که شدید میشود، آبهای سرگردان این ناحیه یا وارد منازل میشود یا مزارع. چرا باید مردم منطقهای که رتبه نخست فقر در کشور را دارند، بهطور دائم خسارت ببینند. درعین حال موضوع برداشت بیرویه آب از چاههای عمیق در این مناطق نیز باعث شده که سفرههای زیرزمینی آب تخریب شود و بارانهای سیلآسا جایی برای ذخیره در زمین پیدا نکنند و روی زمین جاری شوند. مدیریت آبهای زیرزمینی چه وضعیتی دارد؟ موضوع جادهها نیز از همین دست است. برای چندمین بار است که وقتی سیل میآید بسیاری از جادههای منطقه بسته میشود و امدادرسانی را دشوار میکند. ایران کشوری است که جادههای آن در معرض خطر سیل قرار دارد. این مسئله سالانه خسارات زیادی را به شبکه راههای کشور وارد میکند و باعث مسدود شدن آنها و گرفتگی آبگیرها میشود و در نهایت هزینه بالایی را برای بازسازی آنها به جای میگذارد. یک جستوجوی ساده، اطلاعات فراوانی از اثرات زیرساختهای جادهای در میزان سیلخیزی حوضههای آبخیز میدهد. درباره سیل و توجه به زیرساختهای مورد نیاز مقابله با آن موارد بیشماری وجود دارد. ولی ما سالهاست که به روشهای منطبق با توان طبیعی کشور توجه نمیکنیم. نتیجه هم کاملاً مشخص است. سیلابها در ایران جولان میدهند و خسارت میگیرند. مقابله با سیل نیازمند مجموعهای از اقدامات، در کنار توان مالی فراوان و مدیریت مؤثر و کارآمد است. باید محیط زیست را پاس بداریم، در مدیریت حوضههای آبخیز تجدیدنظر کنیم، قوانین خاص کاربری برای این زمینها متناسب با حفظ محیط زیست تدوین کنیم، به فکر زیرساختهای مناسب باشیم که ساخت خاکریزها و لایروبی رودخانهها تنها برخی از این موارد است و البته که از مدیران توانمند و دلسوز برای این سرزمین بهره بگیریم. چندسالی است که اخبار سیل از گوشه و کنار کشور فراوان به گوش میرسد و متاسفانه کار چندانی هم از دستمان برنیامده است. اما دیگر زمان غافلگیری گذشته است و باید به فکر چاره بود. مردم سیستانوبلوچستان قربانیان امروز سیل هستند و کسی چه میداند شاید سیل خیلی زود در جایی دیگر از راه برسد و دوباره مسئولانمان را غافلگیر کند و متاسفانه به جان و مال مردم ایران خسارت بزند. باید از همین لحظه به فکر زیرساختها با حفظ محیط زیست بود.