| کد مطلب: ۴۹۷۳
جنـگ سـرد جـدید؟

جنـگ سـرد جـدید؟

چشم‌انداز تحول بلوک‌بندی نظام بین‌الملل با تشدید رقابت‌های چین با آمریکا

چشم‌انداز تحول بلوک‌بندی نظام بین‌الملل با تشدید رقابت‌های چین با آمریکا

چین و آمریکا از یک بحران به بحران بعدی کوچ می‌کنند. استقلال اقتصادی تنها موضوعی نیست که در معرض خطر قرار دارد بلکه صحبت از صلح جهانی است. آیا همچنان راهی برای خروج از این چرخه رو به افول وجود دارد؟

مقابل ساختمان جعبه‌مانند صورتی‌رنگ در قلب دیپلماتیک پکن که بین سفارت‌های ایران و قزاقستان قرار گرفته، نگهبانی بیرون در ایستاده و با وجود کاپشنی که بر تن دارد از سرما به خود می‌لرزد. دفتر ژانا لشچینسکا، کاردار اوکراین در پکن، در ساختمان پشت نگهبانی قرار گرفته است. 2 سال پیش، رئیس لشچینسکا بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت و از آن زمان او نمایندگی دیپلماتیک این کشور را برعهده داشته است. این کار برای لشچینسکا بسیار دشوار است: چراکه کشورش در جنگ است. اما به نظر نمی‌رسد هیچ‌کس در پایتخت چین اهمیتی به این موضوع بدهد.

یک دور کامل اطراف سفارت روسیه در پکن 27 دقیقه طول می‌کشد. چندین ساختمان، برج‌های اداری، یک بیمارستان، 2 زمین ورزشی و یک پارک بخشی از قلمرو وسیع مجموعه‌ای به‌شمار می‌روند که سفیر مسکو در آن زندگی می‌کند. تا همین اواخر، آندری دنیسوف سفیر روسیه در چین بود. او در سال 1952 در خارکیف که در آن زمان جمهوری شوروی سوسیالیستی اوکراین شناخته می‌شد، به دنیا آمده بود. در رشته چین‌شناسی درس خوانده بود و بعدها به یکی از چهره‌های کلیدی در روابط چین و روسیه تبدیل شد. در مسائل مربوط به اوکراین، دستگاه دیپلماسی پکن ترجیح می‌دهد با دنیسوف روسی صحبت کند تا لشچینسکای اوکراینی. مقامات وزارت خارجه چین به دیپلمات‌های اروپایی اعلام کرده‌اند: «اوکراین، حیاط‌ خلوت روسیه است و روس‌ها این موضوع را بهتر از هر کسی می‌دانند.» این همان دیدگاهی است که تا امروز حفظ شده است؛ حتی یک سال پس از حمله روسیه به اوکراین.

به گزارش اشپیگل از آنجایی‌که سفیر اوکراین در واشنگتن به مراسم سخنرانی سالانه جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در کنگره دعوت شد و اعضای کنگره از حضور او استقبال کردند، لشچینسکا همچنان در پکن باید پاسخگو باشد که در این جنگ کدام کشور به کدام کشور حمله کرده است. لشچینسکا می‌گوید: «روسیه کشور متجاوز است و اوکراین قربانی این تجاوز.» لشچینسکا می‌گوید که بارها و بارها در وزارت خارجه چین اعلام کرد:«برای داشتن موضع بی‌طرفانه، گفت‌وگو با هر دوطرف مهم است.» او می‌گوید؛ متاسفانه هیچ نشانه‌ای وجود ندارد از اینکه مقامات چینی تمایلی به این کار داشته باشند.

برخورد کاملا متناقض دو دیپلمات در پکن و واشنگتن نشان‌دهنده تنش عظیمی است که جنگ اوکراین در رابطه میان دو ابرقدرت تزریق کرده است. حتی قبل از جنگ هم رابطه‌ای خوبی بین آمریکا و چین برقرار نبود، اما حمله پوتین به اوکراین به موضوعی ژئوپلتیکی تبدیل شده که خیلی‌ها مانند کوین راد، نخست‌وزیر پیشین استرالیا سال‌ها درباره آن هشدار داده‌اند: وقوع «یک جنگ سرد جدید». این عبارتی بحث‌برانگیز است، چراکه جهانی که در قرن بیست و یکم از نظر سیاسی و اقتصادی از هم‌پاشیده با بلوک پس از جنگ جهانی دوم متفاوت است. رقابت هسته‌ای میان چین و آمریکا هنوز به ابعادی نرسیده که بتوان آن را با رقابت میان اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی و آمریکای قرن بیستم مقایسه کرد.

برخلاف اتحادیه جماهیر شوروی، ایالات متحده به حفظ روابط تجاری پررونق خود با چین ادامه می‌دهد. بانک مرکزی چین 867 میلیارد دلار اوراق قرضه آمریکا را در اختیار دارد.

استخوان‌‌بندی ایدئولوژیک

از فوریه سال 2002 تاکنون سه اتفاق دامنه‌دار رخ داده که هر کدام کاملا یادآور جنگ سرد هستند.

۱. جنگ روسیه علیه اوکراین که به‌طور فزاینده‌ای نوعی درگیری نیابتی از نوع درگیری قرن گذشته تلقی می‌شود. نه در خود اوکراین، جایی که ملتی به سادگی از خود در برابر مهاجم دفاع می‌کنند اما در مسکو و پکن، جایی که جنگ به‌عنوان دفاع از خود در برابر غرب تلقی می‌شود، سیستمداران «به دنبال هژمونی» هستند. در واشنگتن هم جنگی برپا شده که به بخشی از درگیری جهانی میان دموکراسی‌ها و اتوکراسی‌ها می‌پردازد. به نظر می‌آمد در جلسه مقامات اتحادیه اروپا در استراسبورگ فرانسه، برخی از مقامات همین نظر را داشته باشند. وزیر امور خارجه آمریکا که در این جلسه سخنرانی می‌کرد احتمالا ناخودآگاه گفت: «ما در حال جنگ علیه روسیه هستیم.»

بلوک‌های جدید؟

۲. از زمان حمله روسیه به اوکراین، قدرت‌های بزرگ هر چه از دست‌شان برمی‌آمد انجام دادند تا شرکا و متحدان خود را به صف کنند. هر کدام از طرفین نیروهای خود را در مذاکرات و رای‌گیری‌های سازمان ملل سامان‌دهی کردندو این سازماندهی از طرق دیپلماتیک یا با استفاده از ظرفیت سیاستمداران یا از طریق کمک‌ها و برنامه‌های اقتصادی در سطح کلان رخ داده است. کشورهایی که هم‌اکنون به‌شدت مورد توجه قرار گرفته‌اند آن‌هایی هستند که در دوران جنگ سرد بی‌طرفانه عمل کردند و حالا در دسته‌بندی کشورهای جهان سوم در کنار هند، اندونزی، برزیل و آفریقای جنوبی قرار گرفته‌اند.

۳. جنجال‌هایی بودند که با ایدئولوژی‌ها همراه شده‌اند. نظیر جنجالی که در روسیه شدت گرفته و در روابط آمریکا و چین فزاینده‌تر شده است. تاکنون حرکت به سمت جنگ همان تصویری را تایید می‌کند که پکن و واشنگتن از یکدیگر داشته‌اند: نوعی تخاصم که طی آن درک مقابل اساسا امکان پذیر نیست. این مولفه ایدئولوژیکی امروز بسیار قوی‌تر شده است. اما در گذشته، رقابت بیشتر در قلمرو قدرت سیاسی، نظامی و فناوری بود.

منافع چین و روسیه با هم مطابقت دارد

با اینکه مسکو و پکن در بیشتر دوران جنگ سرد با یکدیگر دشمن بودند، اما امروز از هر زمان دیگری به یکدیگر نزدیک‌تر شده‌اند. ولادیمیر پوتین و شی جین‌پینگ نیز مانند استالین و مائو زدونگ در گذشته، به‌طور مشترک نظم جهانی تحت سلطه آمریکا را اساسا رد می‌کنند و حتی عقاید شدیدا ضدآمریکایی را ترویج می‌کنند. این دیدگاه معتقد است که حمایت‌های غربی‌ها از اوکراین برنامه‌ای با رهبری آمریکاست با هدف گسترش دایره نفوذ به سمت شرق. پوتین در سخنرانی خود در 21 فوریه سال 2021خطاب به مردم روسیه گفت که غرب از اوکراین به‌عنوان یک «زمین آموزش نظامی» و «دژی علیه روسیه» استفاده می‌کند. سخنگوی وزارت خارجه پکن 2 روز بعد اعلام کرد که آمریکا بزرگترین جنگ‌طلب جهان است.

بنابراین تعجب‌آور نیست که کارشناسان روابط چین و روسیه هیچ ایده‌ای درباره «برنامه صلح» اخیر پکن ندارند. الکساندر گابوئف، کارشناس روابط چین و روسیه در اندیشکده کارنگی می‌گوید: «هر کارمندی در وزارت خارجه می‌تواند چنین طرحی را بنویسد.» به گفته گابوئف این طرح در نهایت تاکید می‌کند که منافع روسیه و چین چقدر نزدیک به یکدیگرند. گابوئف معتقد است پکن مسکو را به سمتی سوق نخواهد داد که کاری که نمی‌خواهد را انجام دهد.

حقیقت این است که «برنامه صلح» چین حتی پرونده‌ای نیست که مشخص کند کدام طرف چه گام‌هایی را باید بردارد یا نقض قوانین از سوی هر طرف در چه زمانی و چگونه با مجازات مواجه شود. این طرح احتمالا مجموعه‌ای از مفاد است که مواضع ضد غربی چین را بیان می‌کند، نگاه انتقادی به روسیه ندارد و به جای خروج سربازان روسی درخواست آتش‌بس و لغو تمام تحریم‌هایی را مطرح می‌کند که توسط شورای امنیت سازمان ملل علیه روسیه تصویب نشده است. چراکه روسیه در شورای امنیت قدرت وتو دارد و همین مسئله اعمال این تحریم‌ها را غیرممکن می‌کند. ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین تا جایی که می‌شد نظرات مثبتی را درباره طرحی ارائه داد که نه جنگ تجاوزکارانه را محکوم می‌کند و نه راه ملموسی را برای رسیدن به یک توافق نشان می‌دهد.

زلنسکی در اولین سالگرد جنگ گفت: «من معتقدم این حقیقت که چین گفت‌وگو درباره اوکراین را شروع کرده اتفاق بدی نیست.» سوال اینجاست که بعد از این حرف‌ها چه اتفاقی می‌افتد؟ رهبر چین با همتای روسی خود در کل، 40 بار دیدار کرده که بیشتر این دیدارها در ماه سپتامبر رخ داده است. اما شی فقط یک بار با زلنسکی تلفنی صحبت کرده است. این گفت‌وگو در سال 2021 رخ داد. یعنی سال پیش از وقوع جنگ. شی هیچ‌وقت با زلنسکی از نزدیک دیدار نکرده است.

پاولو کلیمکین، وزیر خارجه پیشین اوکراین به اشپیگل می‌گوید؛ نگرانی‌های کوتاه‌مدت اوکراین درباره چین را می‌توان در سه مورد خلاصه کرد: عدم حمایت نظامی از روسیه، عدم تجهیز روسیه با تکنولوژی که می‌تواند در حوزه نظامی از آن استفاده کند و سومین نگرانی این است که چین باید برای مسکو روشن کند«که استفاده از سلاح کشتار جمعی مجاز نیست.»

کلیمکین می‌گوید طرح صلح چین در درجه اول درباره اوکراین یا روسیه است: «چین از این فرصت بیشترین استفاده را می‌کند تا خود را به‌عنوان یک بازیگر تاثیرگذار در صحنه جهانی نشان دهد و نظم بین‌المللی غربی را اساسا به چالش بکشد.»

طرح امنیت جهانی چین

سه روز قبل از طرح اوکراین، پکن طرحی با جزئیات بیشتر را به‌عنوان «طرح امنیت جهانی» ارائه کرد. طرحی که یک سال پیش، شی جین‌پینگ آن را اعلام کرد، تداوم سیاسی «طرح جاده ابریشم» یا تقریبا همان برنامه توسعه و اقتصاد جهانی پکن است. متن این طرح سرشار از اصطلاحات حزبی است اما با این حال اطلاعات واضحی را درباره برنامه‌های سیاست امنیتی چین در اختیار قرار می‌دهد. مشابه طرح اوکراین، طرح چین با «یکجانبه‌گرایی، تقابل بلوک‌ها و هژمونیسم» مخالفت می‌کند و از تضمین امنیت نه از طریق ائتلاف‌های نظامی بلکه از طریق توافق‌های کشورها با هم حمایت می‌کند. در عین حال، این طرح تمرکز سیاست خارجی چین در آینده را نشان می‌دهد که کشورهای جنوب‌شرقی آسیا، خاورمیانه، آمریکای لاتین و کارائیب و کشورهای جزیره‌ای اقیانوس آرام را پوشش می‌دهد. این کشورها دقیقا مناطقی شامل کشورهای توسعه‌نیافته است که آمریکا و اروپا تلاش کرده‌اند از زمان حمله روسیه به اوکراین در آنها نفوذ کنند. همانطور که سفر اخیر اولاف شولتز، صدراعظم آلمان به برزیل نشان داد، این تلاش آمریکا و اروپا تا حدی موفقیت‌آمیز بوده است. لولا داسیلوا، رئیس‌جمهور برزیل تمایلی به ارسال سلاح به اوکراین نشان نداد و در صحبت‌هایش به برنامه صلح چین اشاره کرد. زمانی که قطعنامه اوکراین با 141 رای مثبت تصویب شد، نشان داد که تعداد حامیان این کشور در مجمع عمومی سازمان ملل همچنان بسیار بالا است. روسیه علاوه بر 4 متحد همیشگی‌اش (کره شمالی، سوریه، بلاروس و اریتریا) تنها 2 رای مثبت مالی و نیکاراگوا را داشت.

چین برای کشورهایی که رای ممتنع دادند و برای کشورهایی که در همراهی کردن با غرب در تحریم‌های اعمال‌شده مشارکت نکردند، یک شریک بالقوه است. البته این مسئله اصلا تعجب‌آور نیست چراکه پکن حضور دیپلماتیک خود را تقریبا در تمام این کشورها افزایش داده است. برای بسیاری از این کشورها، چین بزرگترین شریک تجاری است و خیلی از آنها از غرب که اغلب متکبرانه رفتار می‌کند خسته شده‌اند و معتقدند که غرب به استانداردهای اخلاقی خود پایبند نیست.

پکن حتی در برانگیختن چنین احساساتی در داخل کشور ماهر است. گفتمان سیاسی در چین حتی قبل از همه‌گیری کرونا رادیکالیزه شده بود اما آن روند به‌واسطه قرنطینه پس از سال 2020 تسریع شد. تصور بسیاری از چینی‌ها این است که غرب به ویژه آمریکا به کاریکاتوری از آنچه تبلیغ می‌کند، تبدیل شده‌ است. و صرفا تشنه قدرت، خودخواه بوده و برای تضعیف چین رویکرد انحصارطلبی را در پیش گرفته‌ است. رادیکالیزه شدن نه‌تنها در رسانه‌های دولتی و اینترنت بلکه در سطوح بالایی از دپیلماسی نیز دیده می‌شود.

معاون وزیر خارجه چین در حساب توییتر خود نوشت که چین هیچ‌وقت مثل آمریکا در کشتار، غارت و نسل‌کشی نژادپرستادانه اقلیت‌های قومی شرکت نمی‌کند. با اینکه شرایط مقداری متفاوت است، این تغییر در چین به بحثی در آمریکا تبدیل شده. چراکه در آمریکا هم نظرات میانه‌رو‌ها مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد. در آمریکا هر اتفاق جدیدی در رابطه با چین به یک بحران تبدیل می‌شود. چه نفوذ یک بالون جاسوسی چینی باشد یا ممنوعیت استفاده از شبکه اجتماعی تیک‌تاک در تلفن‌های همراه مقامات دولتی یا بحث درباره منشا ویروس کرونا. سوال این است که آیا همانطور که تحقیقات آمریکایی‌ها نشان می‌دهد منشا ویروس کرونا آزمایشگاهی در چین بوده است؟‌در هر صورت، رئیس کمیته تازه تاسیس مجلس نمایندگان آمریکا که برای مقابله با چین ایجاد شده، می‌گوید که آمریکا در رابطه با چین با یک «جنجال ماهیتی» روبه‌رو شده است.

ظهور بحران‌های بعدی

ژائو تانگ، که اهل پکن و محقق مسائل هسته‌ای و خلع سلاح است، می‌گوید؛ «شکاف در درک متقابل آنقدر زیاد شده که به نظر می‌رسد دو طرف واقعا نمی‌توانند یکدیگر را درک کنند. خطوط ارتباط مستقیم نیز قطع شده است. زمانی که مقامات پنتاگون پس از بحران بالون‌ها با پکن تماس گرفت، هیچ‌کس تلفن را جواب نداد. مدت کوتاهی قبل از آن، وزیر امور خارجه آمریکا اولین سفر خود به چین را لغو کرد. بهار امسال، شی جین‌پینگ، رهبر چین به مسکو سفر می‌کند. این سفر به اندازه سفر برنامه‌ریزی شده کوین مک‌کارتی، سخنگوی مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، وعده‌ای است برای آرام‌تر کردن شرایط. چین، تایوان را بخشی از کشور خود می‌داند و دیدار تابستان گذشته نانسی پلوسی، سخنگوی پیشین کنگره را با چند روز تمرین نظامی پاسخ داد. آخرین آمار و ارقام روابط اقتصادی چین و روسیه نشان‌دهنده این واقعیت است که دو طرف گذشته را پشت سر گذاشته‌اند.البته درحالی‌که حجم تجارت چین و روسیه سال گذشته 30درصد افزایش یافت و به حدود 190 میلیارد دلار رسید، حجم تجارت بین چین و آمریکا بیش از سه برابر آن و بیش از هر زمان دیگری است. متحدان آمریکا در اروپا نیز تجارت بیشتری با چین انجام می‌دهند که حجم مبادلاتشان به بیش از 900 میلیارد دلار می‌رسد.

اگر سوءظن دوهفته گذشته آنتونی بلینکن مبنی بر اینکه چین قصد دارد سلاح‌های مرگبار در اختیار روسیه قرار دهد، تایید شود، تمام این همکاری‌ها در معرض خطر قرار می‌گیرد. به گفته بلینکن، اگر این اتفاق بیافتد امکان دارد مشکلات جدی برای آمریکا و رابطه‌اش با چین به‌وجود آید و احتمالا این مسئله منجر به یک جنگ اقتصادی می‌شود که می‌تواند هر چه تاکنون ساخته شده را از بین ببرد. میکو هوتاری، رئیس موسسه مطالعات چین مرکاتور مستقر در برلین می‌گوید: در صورت وقوع جنگ اقتصادی، یک «فاجعه بزرگ» و «فروپاشی» اقتصاد جهانی رخ خواهد داد. اما طنز تلخ ماجرا احتمالا اینجاست که جنگ سردی که تا به حال دیدگاهی ترسناکی از روابط چین و آمریکا ایجاد می‌کرد می‌تواند به سناریویی کاملا بی‌ضرر تبدیل شود. چین به شدت به دور شدن از ایالات متحده اصرار دارد و واشنگتن را یک حریف سرسخت و اجتناب‌ناپذیر معرفی می‌کند.

در آمریکا در عین اینکه صحبت از وقوع جنگ سرد جدید با جمهوری خلق چین عادی‌تر شده، یکی از نکته‌های بحث‌های رایج در محافل سیاست خارجی این است که واشنگتن برای تعامل با چین در چند دهه گذشته اشتباه عمل کرده است. منتقدان خاطر نشان می‌کنند که چین آنطور که آمریکایی‌ها امیدوار بودند، از یک کشور خودکامه به یک دموکراسی با ذهنیت مشابه آمریکایی تبدیل نشده است. در عوض حزب کمونیست چین قوی‌تر و مستبدتر شده، اقتصاد این کشور اهرم‌های بین‌المللی بیشتری را به‌دست آورده و ارتش آزادی‌بخش خلق به رقیب اصلی ارتش ایالات متحده تبدیل شده است.‌ مفسران و سیاستمداران آمریکایی برای اصلاح آنچه سیاست اشتباه آمریکا در تعامل با چین می‌دانند، حالا به‌طور مرتب از واشنگتن می‌خواهند تا با متحدان و شرکایش برای مهار چین همکاری کند. البته برخی از تحلیل‌گران برای این رویکرد ژئوپلتیکی جدید در واشنگتن استثنائاتی قائل شده‌اند و از آمریکا درخواست کرد‌ه‌اند تا تعامل با چین را در زمینه‌ نگرانی‌های مشترک حفظ کند تا حداقل از وقوع یک فاجعه نظامی و یا بحران آب‌وهوایی جلوگیری شود.

در هر صورت، هر تلاشی برای پیدا کردن زمینه‌های مشترک با چین باید با این واقعیت را در نظر داشته باشد که در خود پکن نیز مخالفان بسیاری برای تعامل با آمریکا وجود دارد. اندکی کمتر از یک دهه پیش، بی‌میلی ادامه‌داری در محافل سیاست خارجی چین وجود داشت که می‌گفت پکن آماده نیست به یک رهبر جهانی تبدل شود و همچنان موضوعات بسیاری را باید از آمریکا یاد بگیرد. به همین منظور باید تعامل با آمریکا را ادامه دهد. زمانی که شی جین‌پینگ در سال 2012 به قدرت رسید، این مدل حرف‌ها ناگهان از میان رفتند.

وزارت خارجه پکن تاکید می‌کند مردم سراسر جهان نباید به آمریکا برای پیشبرد صلح جهانی کمک کنند چون واشنگتن هم‌اکنون «بزرگترین منبع اختلال» در جهان است و اغلب از برتری نظامی خود «برای باز کردن مسیر اهداف توسعه‌طلبانه» سواستفاده می‌کند. پروپاگاندای چین روی آگاهی عمومی کار می‌کند و توضیح می‌دهد چگونه مجموعه‌های نظامی-صنعتی آمریکا موجب ترس آمریکایی‌ها از کشورهای جهان و پر شدن جیب‌هایشان می‌شود. آنها به تلفات غیرنظامیان، خسارات مالی و دیگر تبعات بشردوستانه ناشی از مداخله آمریکا در خارج از کشور اشاره می‌کنند و جیب خودشان را پر می‌کنند.

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
  • برای اولین بار از زمان آغاز جنگ اوکراین، کاخ سفید به کی‌یف اجازه داد تا از «سامانه‌ موشکی تاکتیکی ارتش آمریکا» موسوم…

  • ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌‌جمهوری اوکراین روز سه‌شنبه، پس از اعلام خبر شلیک نخستین موشک آمریکایی میان‌برد به خاک روسیه با…

  • دونالد ترامپ بار دیگر در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به پیروزی رسید. قبل از هر چیز باید به این سوال پاسخ داد که چرا…

سرمقاله
آخرین اخبار