ماموریت غیرممکن/بیرون کردن حماس و فلسطینیها از غزه هدفی است که اسرائیل در تحققش موفق نخواهد بود
هدف جدید اسرائیل برای اشغال مجدد غزه، بحران انسانی در نوار غزه را بدتر کرده و حملات بیشتر حوثیها به خاک اسرائیل را به دنبال خواهد داشت.

هدف جدید اسرائیل برای اشغال مجدد غزه، بحران انسانی در نوار غزه را بدتر کرده و حملات بیشتر حوثیها به خاک اسرائیل را به دنبال خواهد داشت. دولت اسرائیل برای توجیه عملیات نظامی بیپایان خود، مجبور است غزه را بهعنوان یک نهاد ژئوپلیتیکی فلسطینی نیز تضعیف کند، و همین امر میتواند چشمانداز انتخاب مجدد این کابینه را در سال 2026 تضعیف کند. درتاریخ ۴ مه، کابینه امنیتی اسرائیل طرحی را برای گسترش حمله نظامی علیه حماس، از جمله با فراخواندن هزاران نیروی ذخیره، دنبال کردن فتح کامل نوار غزه (از جمله اردوگاههای دستنخورده قبلی در شمال غزه) و تخلیه جمعیت غزه به جنوب، تصویب کرد.
این طرح پیش از سفر برنامهریزیشده دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، به خاورمیانه از ۱۳ تا ۱۶ مه رونمایی شد و دولت اسرائیل هشدار داد که اگر حماس گروگانهای باقیمانده را قبل از سفر ترامپ آزاد نکند، اسرائیل حمله جدیدی را آغاز خواهد کرد. وزیر دارایی اسرائیل، بزالل اسموتریچ، همچنین اظهار داشت که این حمله - که عملیات ارابههای جدعون نامیده میشود - کنترل دائمی اسرائیل بر بخشهایی از غزه را گسترش میدهد. علاوه بر این، کابینه امنیتی اسرائیل از سرگیری کمکهای بشردوستانه محدود به نوار غزه را تصویب کرد که توسط سازمانهای غیردولتی تحت کنترل اسرائیل به جای سازمان ملل یا سایر سازمانهای خارجی نظارت خواهد شد.
از زمان فروپاشی آتشبس اسرائیل و حماس در اواسط ماه مارس، ارتش اسرائیل بر عملیات محدود در غزه، عمدتاً در اطراف شهر جنوبی رفح، متمرکز شده است تا تدارکات به حماس را قطع کرده و این گروه را برای تسلیم گروگانها و خروج از نوار غزه تحت فشار قرار دهد. اما حماس اصرار دارد که فقط در ازای مذاکراتی که منجر به خروج اسرائیل از غزه شود، گروگانها را آزاد خواهد کرد.
اسرائیل همچنین در تلاش است تا کشورهایی را برای اسکان مجدد ساکنان غزه پیدا کند، زیرا اعضای راست افراطی دولت برای اسکان مجدد و اشغال دائمی این سرزمین تلاش میکنند. تنها اندونزی و اردن اعلام کردهاند که تعداد محدود و موقتی از پناهندگان آسیبپذیر فلسطینی را میپذیرند و حتی در آن زمان، اجرای این تعهد محدود بوده است؛ بهطوریکه طبق گزارشها، اردن تاکنون ۴۴ نفر از ۲۰۰۰ کودک بیمار و زخمی غزهای را که متعهد به پذیرش آنها شده بود، پذیرفته است.
تمرکز استراتژی اسرائیل در غزه از آزادسازی گروگانها و جلوگیری از بازگشت حماس به حکومت، به اشغال نامحدود نوار غزه توسط اسرائیل تغییر یافته است. پس از حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، دولت اسرائیل در ابتدا متعهد به شکست و نابودی این گروه شبهنظامی فلسطینی شد، اما سیاستهای خاصی را برای دستیابی به این هدف بیان نکرد و وضعیت نهایی نوار غزه تحت کنترل حماس را در هالهای از ابهام قرار داد.
برخی از مقامات اسرائیلی اظهار داشتند که نتیجه نهایی شامل ایجاد برخی مناطق حائل در داخل غزه و همکاری با مقامات فلسطینی برای جلوگیری از بازگشت حماس به قدرت خواهد بود، اما آنها نامی از فلسطینیهایی که در عوض غزه را اداره خواهند کرد، نبردند و دقیقاً مشخص نکردند که کدام مناطق نوار تحت کنترل اسرائیل باقی خواهد ماند.
این عدم شفافیت نتیجه اهداف متفاوت جناحهای رقیب در دولت بنیامین نتانیاهو بود: ملیگرایان راستگرا در حزب لیکود نتانیاهو پس از آنکه این حزب در سال ۲۰۰۵ غزه را تخلیه کرد، نمیخواستند آن را دوباره اشغال کنند، درحالیکه سیاستمداران راست افراطیتر، به رهبری ایتامار بنگویر، وزیر امنیت ملی و بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، آشکارا از اشغال و اسکان مجدد غزه در کنار آواره کردن بسیاری، اگر نگوییم همه فلسطینیهای غزه حمایت میکردند. این اهداف همچنین با هدف بسیار محبوب بازگرداندن گروگانها به اسرائیل در رقابت بود، که اسرائیل را مجبور کرده است تا در جنگ با حماس توقف ایجاد کند.
با این حال، انتخاب ترامپ (که نسبت به سلف خود، جو بایدن، رئیسجمهور سابق آمریکا، سرسختترین طرفدار اسرائیل است) به عناصر راست افراطیتر دولت اسرائیل در استدلالهای سیاسی دست بالا را داده است، زیرا اکنون نگرانی کمتری در مورد واکنش منفی ایالات متحده و انگیزه بیشتری برای رویکرد جدید به غزه وجود دارد، زیرا استراتژی جنگی فعلی اسرائیل مبنی بر مانورهای اندک در آزادسازی گروگانها یا حماس شکست خورده است.
آتشبس ژانویه-مارس بهطور گسترده توسط ملیگرایان اسرائیلی به عنوان یک فاجعه تلقی میشد، تا حدی به این دلیل که به حماس فضای لازم برای تجدید تسلیحات و سازماندهی مجدد را داد و تا حدی به این دلیل که حماس از آتشبس به عنوان یک پیروزی تبلیغاتی استفاده کرد. ماهها پس از حمله ۷ اکتبر، سیاستمداران و ناظران مخالف اسرائیل خاطرنشان کردند که دولت نتانیاهو فراتر از آزادی گروگانها و برکناری حماس از قدرت، نتوانسته است یک طرح جامع پس از جنگ برای غزه تدوین کند.
پیش از حمله ۷ اکتبر حماس، احزاب راست افراطی اسرائیل به طور مداوم از خروج سال ۲۰۰۵ از غزه انتقاد کرده و در مواجهه با جنگهای موشکی مکرر بین اسرائیل و حماس در طول دهه ۲۰۱۰، برای اشغال مجدد نوار غزه تلاش کرده بودند. در طول سفر نتانیاهو به ایالات متحده در فوریه ۲۰۲۵، ترامپ پیشنهاد داد که به طور بالقوه فلسطینیها را از غزه خارج کند تا این سرزمین جنگزده را بازسازی و احیا کند. این اولین باری بود که یک رئیسجمهور ایالات متحده، انتقال جمعیت را بهعنوان یک سیاست عملی ممکن برای پایان دادن به چرخه خشونت اسرائیل و فلسطین در غزه پیشنهاد میکرد.
اگر حماس و اسرائیل نتوانند به توافقی برای آزادی گروگانها دست یابند، این احتمال را ایجاد میکند که حمله جدید اسرائیل در هفتههای آینده آغاز شود، و این حمله محرکهای سیاسی برای کمپین حوثیها علیه اسرائیل را ایجاد میکند. پیشتر نیز حماس به ضربالاجل اسرائیل مبنی بر آزادسازی گروگاهها تا قبل از سفر ترامپ به منطقه تن نداد. با توجه به تغییر رسمی در اهداف جنگی اسرائیل، شبهنظامیان حماس دلیل اندکی برای باور به این مسئله دارند که آزادی گروگانها مانع از پیشروی اسرائیل برای اشغال کل غزه خواهد شد.
پس از گذشت این مهلت، احتمالاً طول خواهد کشید تا چندین کمپین مرحلهای را برای فتح نوار غزه انجام دهد. چنین کمپینی احتمالاً با عملیات در شمال غزه که پرجمعیت است آغاز میشود و پس از آن کمپینهای بیشتری برای بیرون راندن جمعیت غزه از مناطق مسکونی و دادن زمان به ارتش اسرائیل برای پاکسازی زیرساختهای غیرنظامی و تخریب تونلهای حماس انجام خواهد شد.
این کمپینها احتمالاً غیرنظامیان فلسطینی بیشتری را به کشتن خواهد داد و دسترسی آنها به کمکهای بشردوستانه حیاتی را بیشتر محدود میکند. تأثیر این حمله بر فلسطینیان غزه، موضع سیاسی ایران در همبستگی با فلسطینیهای غزه را تقویت خواهد کرد و احتمالاً حوثیها نیز حملات مکرری به اسرائیل انجام خواهند داد. در سایر نقاط جهان، حمله گسترده اسرائیل به غزه، محرکهای اعتراضات در غرب را که خواستار انزوای سیاسی و اقتصادی اسرائیل هستند نیز تقویت خواهد کرد.
در آوریل ۲۰۲۵، نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) تخمین زدند که تنها ۲۵ درصد از سیستم تونلهای زیرزمینی حماس در غزه نابود شده است. این نشان میدهد که ارتش اسرائیل معتقد است که یک کمپین طولانی و گسترده برای از بین بردن تونلهای باقیمانده - که به عنوان قلب توانایی حماس برای حفظ موقعیت خود در غزه تلقی میشوند - در پیش دارد.
در ۵ مه، حوثیها برای اولین بار با موفقیت به فرودگاه بنگوریون حمله کردند. اسرائیل از زمان فروپاشی آتشبس با حماس در ماه مارس، که باعث کمبود مواد غذایی و دارویی و تهدید قحطی در نوار غزه شده است، اجازه ورود کمکهای بشردوستانه به غزه را نداده است. استراتژی جنگی جدید اسرائیل، پس از آنکه اسرائیل حماس را به استفاده تسلیحاتی از کمکها برای حفظ قدرت در غزه متهم کرد، این بوده که کمکها را از کنترل سازمان ملل یا سازمانهای غیردولتی بینالمللی خارج کرده و آنها را در اختیار سازمانهای منصوب اسرائیل قرار دهد. حماس همچنین اخیراً غارتگران کمکها را در غزه اعدام کرده است، زیرا حماس همچنان ادعای انحصار توزیع کمکها در آنجا را دارد.
با توجه به اینکه انتخابات اسرائیل در اواخر سال ۲۰۲۶ برگزار میشود کابینه اسرائیل احتمالاً تلاشهای خود را برای خنثی کردن غزه بهعنوان یک تهدید امنیتی تشدید خواهد کرد تا حمایت عمومی را از خود حفظ کند و مانع از دست دادن قدرت به مخالفان شود، اما اگر تا آن زمان نتواند حماس را شکست دهد، ممکن است با استفاده از اختیاراتش در شرایط جنگی، انتخابات را به تأخیر بیاندازد. نظرسنجیهای فعلی در اسرائیل نشان میدهد که اگر انتخابات بعدی اکنون برگزار شود، دولت نتانیاهو به دلیل خستگی اسرائیلیها از جنگ، نارضایتی از نحوه برخورد دولت با وضعیت گروگانها و پیامدهای ناشی از عدم جلوگیری از وقوع حمله ۷ اکتبر، شکست خواهد خورد.
با این حال، اگر کابینه اسرائیل بتواند راهحل جامعی برای مناقشه غزه پیدا کند - که تنها پس از شکست یا تبعید حماس بهعنوان یک گروه شبهنظامی رخ خواهد داد - این اعداد نظرسنجی ممکن است تغییر کنند. با این حال، به نظر میرسد شکست حماس بدون تغییر جمعیتی قابل توجه در ساختار جمعیتی غزه، بهطور فزایندهای بعید به نظر میرسد. این امر به نوبه خود، دولت اسرائیل را به راهاندازی کمپینهایی با هدف تضعیف هویت فلسطینی و جایگاه سیاسی نوار غزه، احتمالاً با تخریب زیرساختهای غیرنظامی و انتقال ساکنان غزه به کرانه باختری، و همچنین با راهاندازی کمپین منطقهای برای ترور رهبران و مبارزان حماس در کشورهایی مانند لبنان، سوریه و عراق، ترغیب خواهد کرد. اما مشخص نیست که آیا اسرائیل میتواند غزه را قبل از انتخابات سال آینده خالی از سکنه کند.
بهویژه که ارتش و مردم اسرائیل از کمپین نابودی آشکار غیرنظامیان غزه حمایت نخواهند کرد و ترجیح میدهند آنها را جابهجا کنند. اگر دولت نتانیاهو نتواند حماس را تا انتخابات 2026 شکست دهد، یک بلوک مهم از حمایت عمومی را در برابر مخالفانش از دست خواهد داد و به طور بالقوه قدرت خود را در معرض تهدید خواهد یافت. این امر به نوبه خود میتواند کابینه نتانیاهو را مجبور کند تا با استفاده از اختیارات جنگی، انتخابات را به تعویق بیاندازد و در نتیجه بتواند استراتژی نظامی خود را برای شکست حماس ادامه دهد، به این امید که در نهایت روایت را به نفع خود تغییر دهد.
اکثر نظرسنجیها در اسرائیل نشان میدهد که اگر امروز انتخاباتی برگزار شود، مخالفان اکثریت قاطع تا ۶۵ کرسی از ۱۲۰ کرسی کنست را به دست خواهند آورد؛ که نشانهای از حمایت عمومی ضعیف از دولت به رهبری نتانیاهو است. مخالفان، به رهبری یائیر لاپید، پیشنهاد کردهاند که یک نیروی عربی به رهبری مصر، به جای ارتش اسرائیل، کنترل غزه را به دست گیرد.