تغییر رفتار در جنگ تـجاری/چین حاضر نیست یکجانبهگرایی آمریکا را تحمل کند
دولت چین روز دوشنبه ۲۱ آوریل به سایر کشورها هشدار داد که هرگونه توافق با ایالات متحده برای محدود کردن تجارت با چین، با واکنش قاطع پکن روبهرو خواهد شد.

دولت چین روز دوشنبه ۲۱ آوریل به سایر کشورها هشدار داد که هرگونه توافق با ایالات متحده برای محدود کردن تجارت با چین، با واکنش قاطع پکن روبهرو خواهد شد. وزارت بازرگانی چین در بیانیهای در این باره اعلام کرد: «تلاشها برای معاف شدن از تعرفههای آمریکا که با هدف کسب منافع موقتی و به بهای ضرر زدن به دیگران انجام میشود، مثل چانهزنی با ببر بر سر پوستش است.»
این بیانیه در شرایطی منتشر شده است که چین خود را در معرض یک جنگ تجاری همهجانبه با آمریکا میبیند و واشنگتن تلاش دارد با اعمال فشار بر دیگر کشورها، ضمن افزایش صادرات کالاهای آمریکایی، سهم چین از بازار دیگر کشورها را کاهش دهد.
روزنامه واشنگتنپست در گزارشی که روز سهشنبه ۲۲ آوریل منتشر شد، نوشت: «کشورهای کوچکتر در مناطقی مانند آسیای جنوب شرقی، در یک جنگ تجاری تمامعیار میان دو ابرقدرت اقتصادی گرفتار شدهاند. از یک سو، بسیاری از این کشورها تلاش دارند از طریق مذاکره با آمریکا خیلی زود به توافقی دست یابند که اقتصادشان را از آسیب تعرفهها در امان نگه دارند و از دیگر سو، پکن از آنها میخواهد با فشارهای آمریکا، بازارهای خود را به روی کالاهای چینی نبندند.»
شیجینپینگ، رئیسجمهور چین هفته گذشته در سفرهایی به ویتنام، مالزی و کامبوج کوشید تا چین را بهعنوان بازیگری مسئول معرفی کند که آماده همکاری با دیگر کشورها به منظور کاستن از تبعات تعرفههای آمریکاست. پکن همچنین تحرکات دیپلماتیک خود را افزایش داده و در تماسهایی با متحدان آمریکا از جمله اتحادیه اروپا، ژاپن و کرهجنوبی خواهان تسلیم نشدن آنها در برابر یکجانبهگرایی و فشارهای آمریکایی شده است.
با این حال، چین صرفاً تلاش ندارد تا با ارائه مشوقهایی، کشورها را از توافق با آمریکا و محدود کردن واردات کالاهای چینی باز دارد؛ چینیها این بار آشکارا هشدار میدهند که هر اقدامی در این راستا با واکنش قاطع همراه خواهد شد. در بیانیه وزارت بازرگانی چین آمده است که چین «هرگز نخواهد پذیرفت» کشوری توافقی علیه چین امضا کند و اینگونه اقدامات با واکنش فوری و قاطع روبهرو میشود: «زمانی که تجارت جهانی به قانون جنگل بازگردد و بازیگر قوی به بازیگران ضعیفتر زور بگوید، همه قربانی خواهند بود.»
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا روز ۹ آوریل اعلام کرد که تعرفههای تجاری علیه همه کشورها به جز چین را به ۱۰ درصد کاهش میدهد. او ۹۰ روز به کشورها فرصت داد که توافقهای تجاری جدیدی با ایالات متحده امضا کنند تا از تعرفههای آمریکا در امان بمانند. این تصمیم در ابتدا باعث رشد شاخصهای بازارهای سهام شد، اما تشدید جنگ تجاری با چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان، بار دیگر به سقوط ارزش سهام و دلار در بازارهای جهانی و افزایش بهای طلا منجر شد.
ترامپ در واکنش به تصمیم قبلی پکن برای وضع تعرفه ۸۴ درصدی بر کالاهای آمریکایی، تعرفه واردات کالاهای چینی را به ۱۲۵ درصد افزایش داد. او در شبکههای اجتماعی نوشت: «با توجه به بیاحترامیای که چین نسبت به بازارهای جهانی نشان داده، تعرفه واردات کالاهای چینی به آمریکا را به ۱۲۵ درصد افزایش میدهم و این تصمیم از همین حالا اجرایی است.» در ادامه جنگ تجاری میان دو کشور این رقم روز گذشته به ۱۴۵ درصد افزایش یافت. کاخ سفید در نهایت هفته گذشته اعلام کرد چین حالا با تعرفههایی تا سقف ۲۴۵ درصد برای واردات به ایالات متحده روبهرو میشود؛ اقدامی که در واکنش به «تعرفههای تلافیجویانه» پکن صورت گرفته و مرحلهی تازهای از تنش در جنگ تجاری میان دو اقتصاد بزرگ جهان را رقم زده است.
چرا چین مذاکرات تجاری با آمریکا را شروع نمیکند؟
ترامپ حاضر نشد تعرفههای جدید علیه چین را تعلیق کند اما گفت که میخواهد با چینیها هم برای یک توافق تجاری مذاکره کند. با این حال، پکن به شدت به مذاکرات با آمریکا درباره این موضوع بدبین است و حاضر نیست بدون دریافت تضمینهای منطقی از واشنگتن مذاکرات را آغاز کند. تحلیلگران چینی معتقدند مقامهای پکن از نبود مطالبات شفاف و مشخص ناامید شدهاند. بهویژه آنکه شی جینپینگ نیز حاضر نیست بدون وجود دستور کاری مشخص و جزئیاتی دقیق، گفتوگویی در این خصوص با ترامپ داشته باشد.
ژو فنگ، رئیس دانشکده مطالعات بینالملل دانشگاه نانجینگ نوشته است: «یکی از مشکلات مهم بر سر راه آغاز مذاکرات که باعث شده شروع گفتوگوها به عقب بیفتد این است که اصلاً روشن نیست کدام فرد و کدام وزارتخانه در آمریکا مسئول پیشبرد گفتوگوها خواهد بود و دو طرف همچنان مشغول بررسی اقدامات و ارزیابی طرف مقابل هستند.» یکی از خروجیهای این وضعیت، تمایل پکن برای جلب حمایت دیگر کشورها در جنگ تجاری با آمریکاست.
ژائو مینگهائو، معاون مرکز مطالعات آمریکا در دانشگاه فودان شانگهای در این باره به نیویورکتایمز میگوید که چین تمرکز خود را بر تعامل با اروپا، ژاپن و کشورهای جنوب شرق آسیا قرار داده است: «چین این ارزیابی را دارد که جداسازی راهبردی چین از سایر کشورهای جهان ممکن است هدف نهایی آمریکا باشد و مذاکرات صرفاً یک تاکتیک برای اتلاف وقت است. چین امیدوار است کشورهایی مانند ویتنام بتوانند در برابر فشارهای دولت ترامپ مقاومت کنند.»
در چنین شرایطی که تنشهای اقتصادی میان واشنگتن و پکن افزایش یافته، برخی کشورهای اروپایی به دنبال ایجاد توازنی تازه در مناسبات خود با چین هستند. در همین راستا پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا در سفر اخیر خود به پکن، بر لزوم برقراری رابطهای متعادلتر میان اتحادیه اروپا و چین تاکید کرد. یورونیوز نوشته است که نخستوزیر اسپانیا، روز جمعه در پکن پس از دیدار با شیجینپینگ، رئیسجمهوری چین گفت کشورش خواهان رابطهای متوازنتر میان اتحادیه اروپا و چین است؛ رابطهای که بر پایه مذاکره برای حل اختلافها و همکاری در زمینههای مختلف شکل بگیرد.
سانچز تلاش دارد در سایهی تحولات جهانی از جمله پیامدهای سیاستهای تعرفهای آمریکا مناسبات اقتصادی و سیاسی کشورش با چین را تقویت کند و اسپانیا را به عنوان حلقهی ارتباطی میان پکن و بروکسل مطرح کند.
این دیدار در حالی صورت گرفت که آمریکا قبلاً هشدار داده بود که نزدیکشدن به چین «همچون بریدن شاخه زیر پایتان» خواهد بود؛ هشداری که مقامات اسپانیایی آن را رد کردهاند. نخستوزیر اسپانیا گفت: «ما معتقدیم فرصتهایی برای تعمیق روابط وجود دارد، اما مهم است که چین به خواستههای اروپا برای ایجاد روابطی متوازنتر حساسیت نشان دهد.» اشاره او به کسری تجاری اتحادیه اروپا با چین بود که در سال گذشته از ۳۰۰ میلیارد دلار فراتر رفت. اتحادیه اروپا چین را همزمان یک «شریک، رقیب اقتصادی و رقیب نظاممند» توصیف میکند.
سانچز افزود: «ما میخواهیم روی زمینههای مشترک مورد علاقهمان کار کنیم و با ترویج تجارت و سرمایهگذاری به شیوهای متوازن، توسعه کشورهای خود را از دریچه دیدگاههای متفاوتی پیش ببریم و پیوند میان جوامعمان را تقویت کنیم.» شیجینپینگ نیز تاکید کرد که چین و اتحادیه اروپا باید برای دفاع از جهانیسازی اقتصادی و مقابله با «اقدامات یکجانبه و زورگویانه» با یکدیگر همکاری کنند؛ اظهاراتی که به وضوح انتقادی به سیاستهای تعرفهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا بود.
چالش بزرگ چین
بزرگترین چالش پیشروی پکن در مسیر تلاشهایش برای مقابله با یکجانبهگرایی آمریکا این است که بسیاری از کشورها مایل نیستند از میان چین و آمریکا یک گزینه را انتخاب کنند و گزینه دیگر را کنار بگذارند. این کشورها همچنین نگرانند با تحت تأثیر قرار گرفتن روند صادرات کالاهای چینی به ایالات متحده، این کالاها به بازارهای کوچک آنها سرازیر شود و مشکلات تجاری جدیدی برایشان ایجاد کند.
چین برای عبور از مشکل دوم راهحلهایی دارد اما هنوز نتوانسته راهی مناسب برای عبور از چالش عدم تمایل کشورها به جانبداری میان آمریکا و چین پیدا کند. پکن به کشورهای دیگر پیشنهاد میدهد تا به جای صادرات کالا، چین برای آنها کارخانه ایجاد کرده یا در تولیدات محلی آنها سرمایهگذاری کند.
وانگ یونگ، مدیر مرکز مطالعات آمریکا در دانشگاه پکن، میگوید پیشنهادهای چین برای سرمایهگذاری در تولیدات محلی که با هدف کاهش نگرانیها درباره هجوم کالاهای ارزانقیمت مطرح شدهاند، میتواند شغلهای زیادی ایجاد کرده و فناوری چین را وارد آن کشورها کند. او افزود: «همسایگان چین برای توسعه و امنیت این کشور بسیار مهم هستند، بنابراین لزوماً نیازی نیست که آنها به ایالات متحده وابسته باشند.»
البته این راهحل هم نمیتواند یک راهحل دائمی باشد. آمریکا با آگاهی از راهبرد چین قصد دارد طرحهایی را برای جلوگیری از دور زدن تعرفهها پیادهسازی کند. از نگاه آمریکاییها قابل قبول نیست که تولیدات چینی از یک کشور دیگر به ایالات متحده صادر شوند و منافع اقتصادی آمریکا را تحت تأثیر قرار دهند.
این مسئله باعث میشود همه چیز در گروی حل مسائل چین و آمریکا دستیابی به یک تفاهم تجاری میان آنها باشد. شندینگلی، تحلیلگر مستقل سیاسی مستقر در شانگهای میگوید: «زمانی که تجارت مستقیم بین چین و آمریکا بهطور اساسی متعادل شود، دیگر نیازی نیست که چین از طریق کشورهای ثالث صادرات خود را به آمریکا گسترش دهد.»
شرق آسیا؛ اولویت نخست چین
اینکه رئیسجمهور چین در اوج جنگ تجاری، کشورهای شرق آسیا را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب کند، حاوی پیام مهمی برای دیگر کشورهاست؛ چین در این جنگ اولویت خود را همسایگان میداند و دوست ندارد که آمریکا بتواند در نزدیکی مرزهای نفوذ چین، سیاستهای خود را پیش ببرد. در ویتنام، شیجینپینگ از مقامهای ارشد هانوی خواست تا برای «مخالفت با قلدری یکجانبه» آمریکا به پکن بپیوندند. در مالزی او از «آثار مخرب شوکها به نظم جهانی و ثبات اقتصادی در جهان» صحبت کرد و در پنومپن، پایتخت کامبوج، از آمادگی و عزم چین برای ایستادن در برابر «ایجاد هژمونی» خبر داد.
برای رئیسجمهور چین همچنین مهم بود که نشان دهد پکن مصمم است از شرکایش در برابر آسیبهای احتمالی جنگ تجاری آمریکا محافظت کند. نشانههایی از موفقیت نیز در تور آسیایی شیجینپینگ وجود داشت. در این سفرها او مجموعاً بیش از ۱۰۰ توافق و تفاهمنامه با کشورهای آسیایی امضا کرد. براساس این توافقها نیز مقرر شد تا همکاریها میان چین و این کشورها در حوزههایی نظیر توسعه زیرساختها، انتقال تکنولوژی، آموزش و بهداشت عمومی تقویت شود.
انور ابراهیم، نخستوزیر مالزی در توصیف سفر شیجینپینگ به کشورش اظهار کرد: «در این زمانه بیثبات، جهان تشنه ثبات، تداوم و قابل اعتماد بودن است و ما این ویژگیها را در چین میبینیم.» لین کوک، تحلیلگر اندیشکده بروکینگز مینویسد: «چین توانسته این پیام را منتقل کند که کشورهای آسیایی میتوانند آنچه را که در آمریکای ترامپ وجود ندارد در چین بیابند؛ توجه به دوستان و ثبات رفتاری.» دیوید شییر، سفیر پیشین آمریکا در ویتنام معتقد است: «استقبال صورت گرفته از شی نشان میدهد که چینیها تصمیم دارند از سیاست اقتصادی ناشیانه آمریکا نهایت بهره را ببرند.»
ترامپ نیز نتوانسته خود را کنترل کند تا واکنشی به این سفرهای شی نشان ندهد. هفته گذشته او همزمان با سفر شی به هانوی، در جمع خبرنگاران در کاخ سفید گفت: «من چین را مقصر نمیدانم، ویتنام را هم مقصر نمیدانم. این دیدار زیبایی است. دیداری از این جنس که انگار دارند بررسی میکنند: چطور میتوانیم ایالات متحده آمریکا را سر کار بگذاریم؟»
وابستگی جهانی به چین
بررسی دادههای موجود از تجارت جهانی نشان میدهد که چین توانایی بالایی برای «واکنش قاطع» به همکاریهای کشورها با آمریکا علیه چین دارد. براساس گزارشی که در ژانویه توسط مؤسسه لووی، اندیشکدهای مستقر در سیدنی، منتشر شد، در سال 2023 حدود 70 درصد از کشورها حجم بیشتری از تجارت خود را با چین انجام دادند تا با ایالات متحده. این تحول نشاندهنده تثبیت جایگاه چین بهعنوان یک ابرقدرت تجاری است که پیامدهای عمیقی برای اقتصاد جهانی و توازن قدرت تجاری به همراه دارد.
براساس گزارش لووی، صعود سریع چین بهعنوان یک غول تجاری به سال 2001 بازمیگردد؛ زمانی که این کشور به سازمان تجارت جهانی (WTO) پیوست و با بهرهگیری از سیاستهای صنعتی حمایتگرایانه موفق، روند تسلط یافتن بر تولید جهانی را آغاز کرد. در طول دهه 2000، چین از جابهجایی زنجیرههای تأمین بینالمللی، سرمایهگذاریهای خارجی قابلتوجه، نیروی کار ارزانقیمت و نرخ ارز پایین سود برد. این عوامل به چین امکان داد تا بهسرعت به مرکز تولید جهانی تبدیل شود. تا سال 2023، چین به بزرگترین شریک تجاری برای حداقل 60 کشور تبدیل شده بود، تقریباً دو برابر ایالات متحده که همچنان شریک تجاری اصلی برای 33 اقتصاد بود.
تحلیل مؤسسه لووی نشان میدهد که شکاف تجاری بین این دو قدرت در بسیاری از کشورها در حال افزایش است: در سال 2023، 112 اقتصاد بیش از دو برابر با چین تجارت کردند تا با ایالات متحده، در مقایسه با 92 اقتصاد در سال 2018، زمانی که دونالد ترامپ اولین جنگ تجاری خود را آغاز کرد. آلیشیا گارسیا هررو، اقتصاددان بانک سرمایهگذاری ناتیکسیس، در این خصوص به الجزیره گفت: «وابستگی حیاتی که چین در سراسر جهان، بهویژه در آسیا، ایجاد کرده، به این معناست که بسیاری از شرکای تجاری نمیتوانند بدون چین به فعالیت خود ادامه دهند». او افزود: «از مواد معدنی حیاتی گرفته تا تراشههای سیلیکونی، صادرات چین تقریباً غیرقابلجایگزین هستند.»
این وابستگی بهویژه در زمینه کالاهای استراتژیک مانند مواد معدنی کمیاب و قطعات الکترونیکی مشهود است، که چین در آنها جایگاه مسلطی در زنجیرههای تأمین جهانی دارد. برای مثال، چین در سال 2023 بیش از 80 درصد از عرضه جهانی عناصر خاکی کمیاب را کنترل میکرد که برای تولید فناوریهای پیشرفته از باتریهای خودروهای برقی تا تجهیزات نظامی ضروری هستند.
برتری تجاری چین نهتنها بر اقتصاد جهانی، بلکه بر پویایی ژئوپلیتیکی تأثیر گذاشته است. درحالیکه ایالات متحده تلاش میکند با سیاستهایی مانند تعرفههای تجاری و تقویت تولید داخلی، نفوذ چین را مهار کند، دادهها نشان میدهد که شکاف تجاری بین این دو قدرت همچنان در حال گسترش است. در سال 2023، ارزش کل تجارت چین با جهان به 5/8 تریلیون دلار رسید، در حالی که تجارت ایالات متحده حدود 4/9 تریلیون دلار بود.
این روند برای کشورهایی که به دنبال حفظ تعادل در روابط تجاری خود با هر دو قدرت هستند، چالشهایی ایجاد کرده است. به گفته آلیشیا گارسیا هررو، وابستگی بیش از حد به چین میتواند کشورهای کوچکتر را در برابر نوسانات اقتصادی یا تصمیمات سیاسی پکن آسیبپذیر کند. با این حال، جذابیت هزینههای پایین و دسترسی به زنجیرههای تأمین گسترده چین، بسیاری از اقتصادها را به ادامه همکاری با پکن ترغیب کرده است.
تجربه گذشته
در سال 2018، دو سال پس از آغاز اولین دوره ریاستجمهوری ترامپ، ایالات متحده تعرفههایی 15 درصدی بر بیش از 125 میلیارد دلار کالای چینی، از جمله کفش، ساعتهای هوشمند و تلویزیونهای صفحهتخت، اعمال کرد. این اقدام بخشی از تلاشهای ترامپ برای کاهش نفوذ اقتصادی چین بود، اما دادههای اخیر نشان میدهد که این سیاست نهتنها در مهار پکن موفق نبوده، بلکه بسیاری از کشورها روابط تجاری خود را با چین عمیقتر کردهاند و ایالات متحده را در جایگاه ضعیفتری قرار دادهاند.
بر اساس تحلیل مؤسسه لووی، در سال 2001، زمانی که چین به سازمان تجارت جهانی (WTO) پیوست، بیش از 80 درصد کشورها تجارت دوجانبه بیشتری با ایالات متحده داشتند تا با چین. اما تا سال 2018، سال اعمال اولین تعرفههای ترامپ علیه چین، این رقم به تنها 30 درصد کاهش یافت. این روند در سالهای بعد تشدید شد؛ در سال 2018، 139 کشور تجارت بیشتری با چین داشتند تا با ایالات متحده، و تا سال 2023 این تعداد به 145 کشور رسید. اکنون حدود 70 درصد از اقتصادهای جهان تجارت بیشتری با چین دارند، درحالیکه این رقم در سال 2001 تنها 15 درصد بود.
چین به منبعی ارزشمند برای واردات در سراسر جهان تبدیل شده است. بهعنوان مثال، اتحادیه اروپا در سال 2022 کسری تجاری 396 میلیارد یورویی (432 میلیارد دلار) با چین داشت، که نسبت به 145 میلیارد یورو (165 میلیارد دلار) در سال 2016 افزایش چشمگیری نشان میدهد. چین 20 درصد از واردات کالاهای اتحادیه اروپا را تأمین میکند، درحالیکه این رقم برای بریتانیا 10 درصد است. هفته گذشته، راشل ریوز، وزیر خزانهداری بریتانیا، کاهش تجارت با چین را «بسیار نادرست» خواند. در کشورهای در حال توسعه، نقش تجاری چین به همان اندازه حیاتی است.
حدود یکچهارم کل واردات بنگلادش و کامبوج از چین تأمین میشود و نزدیک به یکپنجم واردات کالاهای نیجریه و عربستان سعودی از این کشور است. این وابستگی به چین، بهویژه در زمینه کالاهای مصرفی و مواد اولیه، جدایی کامل از زنجیرههای تأمین چینی را برای بسیاری از شرکای تجاری آمریکا عملاً غیرممکن کرده است. اگرچه تعرفههای آمریکا باعث شده برخی کشورها مانند مکزیک و ویتنام به منابع مهمتری برای صادرات غیرچینی به ایالات متحده تبدیل شوند، اما این تغییرات نتوانسته است هدف اصلی ترامپ، یعنی تضعیف اقتصاد چین را محقق کند.
افزایش نفوذ تجاری چین پیامدهای ژئوپلیتیکی عمیقی به همراه دارد. درحالیکه ایالات متحده با اعمال تعرفهها و سیاستهای حمایتگرایانه، مانند قانون کاهش تورم و سرمایهگذاری در تولید داخلی، تلاش میکند وابستگی به چین را کاهش دهد، بسیاری از کشورها به دلیل هزینههای پایین و دسترسی به زنجیرههای تأمین گسترده چین، به همکاری با پکن ادامه میدهند. این روند میتواند توازن قدرت اقتصادی را به نفع چین تغییر دهد و توانایی ایالات متحده برای تأثیرگذاری بر شرکای تجاری خود را تضعیف کند.
برای کشورهای جنوب جهانی، که اغلب از نظر اقتصادی به چین وابستهاند، تهدیدهای تجاری آمریکا ممکن است به جای جدایی از پکن، به تقویت روابط با چین منجر شود. این پویایی میتواند چالشهای جدیدی برای سیاست خارجی آمریکا ایجاد کند؛ بهویژه در مناطقی که چین سرمایهگذاریهای کلانی در زیرساختها و منابع طبیعی انجام داده است.