بحـران در صربستان/چگونه یک حادثه به بحرانی بزرگ برای الکساندر ووچیچ تبدیل شد؟
صربستان ماههاست که با اعتراضات اقشار مختلف علیه «سرکوب آزادی بیان» و «رفتارهای اقتدارگرایانه دولت» مواجه است اما کشیده شدن این اعتراضات به پارلمان به این شیوه، برای بسیاری از ناظران عجیب و غیرقابل پیشبینی بود.

اتفاقات روز سهشنبه ۴ مارس در پارلمان صربستان، شبیه هیچکدام از اتفاقات اخیر در این کشور نبود؛ ابرهای سرخ و سیاه هوای ساختمان پارلمان را پوشانده بودند و بنری بزرگ در دستان عدهای از افراد قرار داشت که روی آن نوشته شده بود «صربستان برخاسته تا رژیم را سرنگون کند.»
تحولات پارلمان صربستان که ویدئوهای زیادی هم از آن در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد، برای بسیاری از بینندگان شوکهکننده بود. نمایندگان اپوزیسیون در پارلمان با پرتاب بمبهای دودزا صحنهای غریب خلق کرده بودند و علاوه بر درگیریهای فیزیکی میان نمایندگان، برخی از آنها به سوی یکدیگر بطری آب یا تخممرغ پرتاب میکردند.
صربستان ماههاست که با اعتراضات اقشار مختلف علیه «سرکوب آزادی بیان» و «رفتارهای اقتدارگرایانه دولت» مواجه است اما کشیده شدن این اعتراضات به پارلمان به این شیوه، برای بسیاری از ناظران عجیب و غیرقابل پیشبینی بود. رادومیر لازوویچ، یکی از نمایندگان پارلمان از جبهه «چپ – سبز» در این باره اظهار کرد: «صربستان از خشونت ساختاری تحمیل شده توسط حزب ترقیخواه صرب (SNS) رنج میبرد.»
لازوویچ از جمله چهرههای فعال در اعتراضات درون پارلمان در روز سهشنبه بود. بر اساس گزارش پولیتیکو، در شرایطی که فضای پارلمان به دلیل انفجار بمبهای دودزا و درگیریها متشنج بود، لازوویچ با یک کپسول آتشنشانی مواد ضدآتش را به روی بقیه میپاشید. او گفت: «ما مقاومت کردیم و هر جای دیگری هم که بتوانیم مقاومت خواهیم کرد. در خیابانها، در معابر، در اعتراضات و در روندهای حقوقی.»
بالکان اینسایت نوشته است که طی اعتراضات در پارلمان صربستان دستکم سه سیاستمدار آسیب دیدند.
درگیریها در پارلمان زمانی آغاز شد که اکثریت حاکم (SNS) پیشنهاد اپوزیسیون برای اصلاح دستور کار مجلس را رد کرد. به پیشنهاد حزب حاکم، قرار بود که روز سهشنبه افزایش بودجه دانشگاهها و تغییرات در وزارت آموزش مورد بررسی قرار گیرد اما نمایندگان اپوزیسیون خواستار این بودند که در ابتدا پارلمان استعفای میلوس ووچویچ، نخستوزیر و کابینه او را به رسمیت بشناسد.
میرا نیکولیچ، خبرنگار ارشد پارلمانی در صربستان که سالها تحولات پارلمان این کشور را پوشش داده درباره حادثه رخداده در روز سهشنبه نوشته است: «پارلمان صربستان شاهد حوادث زیادی از پاشیدن آب به روی یکدیگر تا از جای کندن میکروفنها در گذشته بوده؛ اما استفاده از بمبهای دودزا درون ساختمان پارلمان اقدامی بیسابقه در ۲۵ سال اخیر بود که من تحولات را دنبال میکنم. فکر نمیکنم که این اعتراضات نتیجهای در پی داشته باشد اما مقصر آنچه پیش آمد را رئیس مجلس میدانم.»
سویتین میلیوویچ، استاد علوم سیاسی در گفتوگو با دویچهوله در این خصوص گفته است: «جلسه قبلی پارلمان هم در فضایی مشابه و متشنج برگزار شده بود. در آن جلسه آنا برنابیچ، رئیس مجلس به تشخیص خود به بحث درباره دستورکارهای پارلمان پایان داد و عملاً خواستهها و حقوق نمایندگان اپوزیسیون را نادیده گرفت. من به نمایندگان اپوزیسیون حق میدهم که پارلمان در ابتدا باید به موضوع استعفای نخستوزیر و کابینه رسیدگی میکرد و این استعفا را به رسمیت میشناخت اما آنها باید تدبیر بیشتری به خرج میدادند.»
او تصریح کرد که معتقد است یک «کودتای کلاسیک» در حال رقم خوردن است و دولت مستقر درحالیکه استعفا داده همچنان لوایحی پیشنهاد میدهد و رئیس پارلمان آن لوایح را بدون بررسی استعفای دولت در دستور کار مجلس قرار میدهد.» تحولات اخیر در صربستان، تداوم بحرانی است که در ماههای اخیر در این کشور ایجاد شده و ماه نوامبر پس از حادثه مرگبار ایستگاه راهآهن در شهر نووی ساد به اوج خود رسید. معترضان زیادی به خیابان آمدند تا علیه ناکارآمدی و فساد در دولت اعتراض کنند. این اعتراضات در ژانویه امسال نخستوزیر صربستان مجبور به استعفا شد.
همزمان با اعتراضات مردمی در ماه ژانویه، صدها نفر از دانشجویان در صربستان از بلگراد راهی شهر نوویساد شدند و برخی از محورهای ارتباطی مهم در این کشور را مسدود کردند تا اعتراض خود را به بیتوجهی دولت به بحرانها و فجایع ایجادشده اعلام کنند.
در ادامه بررسی خواهیم کرد که نقطه آغاز اعتراضات در صربستان کجا بود، معترضان چه کسانی هستند و گروههای مختلف سیاسی چه نگاهی به اعتراضات اخیر دارند.
فساد و مطالبه شفافیت
اول نوامبر سال گذشته میلادی، ۱۵ نفر بر اثر فروریختن سایبان بتنی در یک ایستگاه راهآهن در شهر نوویساد جان باختند. اما این حادثه چه ویژگی بهخصوصی داشت که به اعتراضاتی بزرگ و فراگیر در صربستان بدل شد؟
سایبان این ایستگاه راهآهن، چند هفته پیش از حادثه با همکاری چین ساخته شده بود. دو هفته بعد اتفاق دیگری رخ داد که بر خشم عمومی افزود؛ ۶۰ مایل آنسوتر از نوویساد، هتل یوگسلاوی، که نماد بلگراد در دوران شکوهش بود، برای ساخت هتل ریتز-کارلتون با بولدوزر تخریب شد.
نشریه تایمز نوشته است: «باور بسیاری از کارگران و شهروندان در صربستان این است که سرمایهگذاران خارجی نمادها و ارزشهای صربستان را نابود میکنند و با اجرای پروژههایی که کیفیت خوبی ندارند، به این کشور ضربه میزنند.»
پروژه ایستگاه راهآهن بخشی از پروژه بازسازی گستردهتر راهآهن بلگراد-بوداپست بود که با وام 2/1 میلیارد یورویی چین و اجرای شرکتهای دولتی چینی (مثل شرکت مهندسی عمران چین - CCECC) انجام میشد. این پروژه از سال ۲۰۱۷ آغاز شده بود و قرار بود نمادی از همکاری صربستان و چین باشد. اما معترضان و کارشناسان مستقل ادعا میکنند که کیفیت پایین مصالح، عدم نظارت کافی و دور زدن استانداردهای ایمنی، نتیجه فساد در واگذاری قراردادها بوده است.
قراردادهای این پروژه بهصورت محرمانه امضا شده و جزئیات آنها از مردم پنهان نگه داشته شده است. معترضان معتقدند که بخش قابلتوجهی از بودجه به جیب مقامات دولتی و واسطهها رفته و هزینه واقعی بازسازی بسیار کمتر از مبلغ اعلامشده بوده است.
پروژههای دیگر با مشارکت چین، مثل ساخت بزرگراهها یا پلها نیز با اتهامات مشابه روبهرو بودهاند. بهعنوان مثال، در سال ۲۰۲۲، فعالان محیطزیست و مخالفان دولت ادعا کردند که شرکتهای چینی در ازای رشوه به مقامات، از رعایت استانداردهای زیستمحیطی معاف شدهاند.
مجموعه این حوادث در کنار نارضایتی عمومی از برخورد با رسانهها و نبود شفافیت در امور مالی سبب شد آتش اعتراضات شعلهور شود. روزانه هزاران نفر از شهروندان صرب بهویژه جوانان به خیابان میآمدند و علیه فساد در این کشور اعتراض میکردند. به باور بسیاری از تحلیلگران، این اعتراضات بزرگترین بحران پیش روی حزب ترقیخواه صرب طی بیش از یک دهه گذشته است.
براساس گزارش رسانههای محلی، دانشگاهها نزدیک به ۳ ماه است که تعطیل هستند و کارگران و کشاورزان برای ابراز همدلی با دانشجویان اعتصاب کردهاند. بیش از ۱۰۰ شهر و روستا درگیر اعتراضات هستند و افکارسنجی بهعملآمده از سوی موسسه CRTA نشان میدهد که ۷۲ درصد از مردم صربستان از معترضان حمایت میکنند. برخی پژوهشگران صرب، اعتراضات اخیر بهویژه در بخش دانشجویی را بزرگترین اعتراضات دانشجویی در اروپا از سال ۱۹۶۸ به این سو توصیف میکنند.
بالکان اینسایت نوشته است: «اعتراض اصلی افکار عمومی به دولت در چند حوزه متمرکز شده است. فساد، کنترل رسانهها و برگزاری انتخاباتهای نهچندان سالم از جمله دلایل این اعتراضات است. آنها همچنین خواستار انتشار کامل مستندات مربوط به حادثه ایستگاه راهآهن نوویساد و بازداشت مسببان این حادثه هستند.»
معترضان تاکنون دستاوردهایی هم داشتهاند. ضمن استعفای نخستوزیر و کابینه که به آن اشاره شد، چند هفته قبل، دهها نفر از جمله گوران وسیچ، وزیر سابق ترابری در فاجعه ایستگاه راهآهن نوویساد رسماً متهم شدند. الکساندر ووچیچ، رئیسجمهور صربستان هم وعده داد که کمپین مقابله با فساد خود را با سرعت و قدرت بیشتری دنبال کند. تاکنون بیش از ۵۰ افسر پلیس و کارمند ارشد دولت تحت این کمپین بازداشت شدهاند. ووچیچ تأکید کرده هیچکس از پیگیری قانونی مصون نخواهد بود اما واکنش معترضان نشان داد که بسیاری از آنها به ووچیچ اعتمادی ندارند.
هلنا ایوانوف، پژوهشگر اندیشکده هنری جکسون در بلگراد در این باره نوشته است: «اقدامات دولت در راستای مبارزه با فساد هم بسیار کوچک هستند و هم بسیار دیر انجام شدهاند. کسانی که باید سالها پیش بازداشت میشدند، به تازگی مورد پیگرد قرار میگیرند و این ارزشی برای جامعه ندارد. ووچیچ تلاش دارد تا افکار عمومی را با قربانی کردن دیگران آرام کند و جایگاه خود را نگه دارد.» او معتقد است دولت صربستان از قراردادهای تجاری بهعنوان هدیهای به شرکتهای خارجی استفاده میکند تا حمایت و رضایت دولت متبوع آنها را کسب کند: «از نظر ایدئولوژیکی ووچیچ حاضر است با همه کار کند، از ایالات متحده و روسیه گرفته تا امارات متحده عربی و چین و اتحادیه اروپا.»
به گفته ایوانوف، قراردادها اغلب به شرکتهایی واگذار میشوند که ضمن بهره بردن از معافیتهای مالیاتی، مقررات محلی در حوزه شهرسازی و مقررات زیست محیطی را نادیده میگیرند. رسانههای زیادی از جمله بالکان اینسایت، ورمه و کریک در این مدت گزارشهای تحقیقی معتبری درباره تخلفات عدیده از سوی پیمانکاران خارجی منتشر کردهاند. این موضوع برای بسیاری از معترضان نیز حساسیتبرانگیز بوده و در تصاویر منتشرشده از اعتراضات تابلوهایی با شعار «عدم رعایت قوانین و فساد، به قیمت جان ما تمام میشود» دیده میشد.
بهانهگیری به سبک ووچیچ
یکی از عجیبترین رفتارهای رئیسجمهور صربستان، صحبتهای متناقض او در گفتوگو با چهرههای متفاوت است. نشریه تایمز در گزارشی که اواخر فوریه در این باره منتشر کرد، نوشته است: «ووچیچ در گفتوگو با رهبران غربی میگوید که پوتینیستها در تلاشند با راه انداختن آشوب در صربستان، کاری کنند که بلگراد ناگزیر به نزدیکتر شدن به روسیه شود و روابط صربستان و اروپا را تخریب کنند.» همزمان او در گفتوگو با رهبران روسیه و بلاروس مدعی شد که سازمانهای مردمنهاد غربی به دانشجویان و معترضان پول میدهند تا انقلابی مشابه انقلاب رنگی اوکراین به راه بیندازند.
این رفتارهای متناقض از سوی رئیسجمهور صربستان البته بیسابقه نیست. رئیسجمهور صربستان روز ۲۴ فوریه از قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد علیه روسیه حمایت کرد اما تنها دو ساعت بعد اعلام کرد که به دلیل خستگی زیاد و فشار کاری دچار اشتباه شده و حمایت خود را از این قطعنامه پس گرفت.
متحدان اروپایی صربستان هم او را در مسیر پروبال دادن به تئوریهای توطئه همراهی میکنند. ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان اواخر فوریه در سفر به بلگراد درباره تحولات و اعتراضات در صربستان گفت: «ما کور نیستیم. آنچه در اسلواکی و صربستان رخ میدهد، اتفاقاتی خودجوش و بدون پشتوانه نیست. نمونههای ضعیفتر این اتفاقات با هدف ضربه زدن به ثبات در مجارستان نیز رخ داد اما نتیجهای نداشت.»
صحبتهای اوربان به نحوی متهم کردن کشورهای اروپایی به نقشآفرینی در تحولات داخلی کشورهای حوزه بالکان است که همگی یک ویژگی خاص دارند. هم صربستان، هم اسلواکی و هم مجارستان طی سه سال گذشته تلاش داشتند که روابط خود را با روسیه حفظ کنند و با اروپاییهایی که خواهان منزوی کردن مسکو بودند، همسو نشوند.
صربستان در طول جنگ تلاش داشت تا از یک سو با فشارهای اروپاییها علیه روسیه همراه نشود (به جز در برخی موارد خاص) و از سوی دیگر به اندازهای به روسیه نزدیک نشود که اروپاییها بلگراد را به عنوان متحد مسکو بشناسند.
به نظر میرسد با روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا، صربستان هم فرصت را برای تغییر رویکرد و نزدیکتر شدن به روسیه مغتنم شمرده است. ووچیچ روز جمعه ۵ مارس، در تماس تلفنی با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه گفت که برای شرکت در جشن هشتادمین سالگرد پیروزی در جنگ جهانی دوم به مسکو سفر میکند و همچنین واحدی از نیروهای مسلح کشورش را برای شرکت در رژه این روز در ۹ مه ۲۰۲۵ (برابر با ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) اعزام خواهد کرد.
الکساندر ووچیچ، متولد ۵ مارس ۱۹۷۰ در بلگراد، در سال ۱۹۹۴ از دانشکده حقوق دانشگاه بلگراد فارغالتحصیل شد. او فعالیت سیاسی خود را در سال ۱۹۹۳ با عضویت در حزب رادیکال صربستان (SRS) و انتخاب شدن به مجلس ملی صربستان آغاز کرد. در سال ۱۹۹۵، دبیرکل SRS شد و در سال ۱۹۹۸ در دولت میرکو مارجانوویچ بهعنوان وزیر اطلاعات منصوب شد. در این دوره تا سرنگونی اسلوبودان میلوشویچ در سال ۲۰۰۰، محدودیتهایی برای رسانهها اعمال کرد؛
از جمله ممنوعیت شبکههای تلویزیونی خارجی. پس از سال ۲۰۰۰، او یکی از برجستهترین چهرههای اپوزیسیون شد. در سال ۲۰۰۸، همراه با تومیسلاف نیکولیچ، SNS را تأسیس کرد و ابتدا بهعنوان معاون رئیس حزب فعالیت کرد. ووچیچ بهعنوان رئیسجمهور، رئیس دولت است و وظایف رسمی شامل نمایندگی صربستان در روابط بینالمللی و فرماندهی نیروهای مسلح است. با این حال، صربستان یک جمهوری پارلمانی است و نخستوزیر معمولاً رئیس دولت است. با این وجود، گزارشها نشان میدهد ووچیچ یک سیستم ریاستجمهوری غیررسمی ایجاد کرده و بر سیاستها و مدیریت کشور تسلط دارد.
بحران بیاعتمادی
ساشا ساوانوویچ، تحلیلگر صربستانی معتقد است که بخش بزرگی از بحران در صربستان از بیاعتمادی جامعه به ساختار سیاسی ناشی میشود. او در تحلیلی پیرامون تحولات صربستان در الجزیره نوشته است: عصر حاضر، دوران فرسودگی کامل سیاستهای لیبرال است. این وضعیت در صربستان به وضوح قابل مشاهده است؛ جایی که اعتماد عمومی به ساختار سیاسی، از جمله اپوزیسیون، به شدت کاهش یافته است. در مقابل، دانشجویان از حمایت مردمی برخوردارند، زیرا هیچ ارتباطی با سیاستهای جاری ندارند و هدفی جز حفظ داشتههای خود - دانشگاههایشان - را دنبال نمیکنند.
درحالیکه دموکراسی لیبرال در برابر نیروهای اقتدارگرایی، خودکامگی و فاشیسم تکنولوژیک عقبنشینی میکند و همزمان، زمینه را برای رشد آنها فراهم میسازد، نیاز مبرمی به شکلگیری تصورات جایگزین اجتماعی و سیاسی احساس میشود. در این میان، دانشجویان صربستان با رویکرد خود، مسیری نو را نشان دادهاند. برخلاف سیاست رسمی رژیم کمونیستی فدراسیون یوگسلاوی که از بالا به پایین تحمیل میشد، اقدامات دانشجویان، و بهطور فزایندهای دیگر فعالان اجتماعی، از دل جامعه و از پایین به بالا شکل میگیرد. دانشجویان با تصرف یک نهاد، بازسازی و دموکراتیزه کردن آن، معنای واقعی دموکراسی را از نو تعریف کردهاند.
به تعبیر برانیسلاو یاکوولیویچ، استاد دانشگاه استنفورد، لحظه کنونیِ سیاسی در صربستان، صحنه تقابل جامعه و دولت است. مردم صربستان اکنون فرصتی دارند تا نهادهای دولتی را دوباره به دست آورند و آنها را دموکراتیزه کنند. برای این بازنگریِ به شدت تجربی در نحوه حکمرانی جامعهشان، آنها نیازمند شجاعت بسیار و تخیل قوی خواهند بود. امید است که در این تلاش، اخلاقیاتی که دانشجویان همواره به نمایش گذاشتهاند - اخلاق عدالت، آزادی و همبستگی - راهنمای آنها باشد.
آزادی بیان در صربستان
یکی از عوامل تشدیدکننده اعتراضات در صربستان موضوع آزادی بیان است. شورای اروپا در گزارشی که اوایل مارس منتشر کرد، صربستان را در کنار ترکیه بدترین کشورهای اروپایی از نظر نقض آزادی بیان و آزادی رسانهها توصیف کرد.
گزارشهای زیادی هم از اقدامات غیرقانونی سرویسهای امنیتی صربستان برای مقابله با اعتراضات گزارش شده است. در یک نمونه، نیکولا ریستیچ، فعال سیاسی حاضر در اعتراضات از اوایل نوامبر تظاهراتی در بلگراد رهبری کرد تا خواستار استعفای سیاستمداران شود. براساس گزارش سازمان حقوق بشری عفو بینالملل، ریستیچ در تاریخ ۳ نوامبر توسط پلیس بازداشت و توسط آژانس امنیت ملی صربستان (BIA) بازجویی شد.
او به شبکه خبری بالکان اینسایت (Balkan Insight) گفت: «بازجویی بیشتر شبیه به تلاشی برای منصرف کردن من از فعالیتهای اعتراضی بود.» در جریان این بازجویی، تلفن ریستیچ در اتاق دیگری قرار داشت؛ جایی که نرمافزار جاسوسی صربستانی به نام «نووی اسپای» NoviSpy روی آن نصب شد. عفو بینالملل گزارش داده که این فقط یکی از چندین مورد مشابه بوده است.
مقامات صربستان مدتها به استفاده از نرمافزارهای داخلی و اسرائیلی برای شنود تلفن فعالان و روزنامهنگاران متهم شده بودند. بررسی فنی تلفنهای فعالان و روزنامهنگاران اکنون شواهدی قطعی ارائه میدهد. براساس گزارش عفو بینالملل، پلیس و آژانس امنیت ملی صربستان تلفنها را با نرمافزار شرکت اسرائیلی Cellebrite باز کرده و سپس نرمافزارهایی مانند NoviSpy را روی آنها نصب کردهاند. این نرمافزار به آژانس امنیت ملی صربستان امکان دسترسی به تمام مخاطبین، تصاویر صفحه، و حتی کنترل میکروفن و دوربین تلفنها را از راه دور میدهد.
این اتفاقات در حالی رخ میدهد که قانون اساسی صربستان آزادی بیان، از جمله سخن گفتن و مطبوعات را تضمین میکند و تنها محدودیتهایی برای حفاظت از حقوق دیگران، اعتبار دادگاهها، سلامت عمومی، اخلاق جامعه دموکراتیک و امنیت ملی اعمال میشود. قوانین علیه سخنان نفرتانگیز وجود دارد و نهادهای نظارتی رسانهای نیز مطابق با استانداردهای بینالمللی مانند کنوانسیون اروپایی حقوق بشر عمل میکنند.
با وجود این حمایتهای قانونی، بر اساس گزارشهای سازمان ملل متحد و «خانه آزادی»، روزنامهنگاران و فعالان، بهویژه منتقدان دولت، اغلب با آزار، تهدید و حملات فیزیکی مواجه میشوند. خودسانسوری به دلیل فشارهای سیاسی و اقتصادی رایج است، و آزادی رسانهها اغلب محدود میشود.